سال ۱۳۴۷؛ تعداد دانشجویان و استادان زن دانشگاه تهران چقدر بود؟
در آن تاریخ یعنی ۵۴ سال پیش، در دانشگاه تهران مجموعا ۶۴ بانوی استاد (۹ استاد، و ۱۸ دانشیار، ۳۷ استادیار)، تدریس میکردند. همچنین در این سال ۳۴۰۹ دانشجوی دختر در مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند. در این گزاش عقاید، علایق و سبک زندگی دانشجویان دختر دانشگاه تهران در آن مقطع و مواردی مثل شاگرد اولهای هر دانشکده و... نیز منعکس شده است.
در نیمهی دوم سال ۱۳۴۷، ۳۴ سال پس از تاسیس دانشگاه تهران، عاطفه گرگین خبرنگار و علی رهبر عکاس مجلهی «سپید و سیاه» حدود چهل روز از وقتشان را به گرفتن آمار و عکس از بانوان دانشجو و استاد این دانشگاه اختصاص دادند. حاصل این تلاش را نویسندهای با عنوان م – عرفینژاد در قالب گزارش آماری مفصلی تنظیم کرد. نتیجهی کار بیستم فروردین ۱۳۴۸ در شمارهی ۸۰۹ (۳۵) مجلهی یادشده منتشر شد. آمار به دست آمده بسیار جالب بود: از جمله اینکه در آن تاریخ یعنی ۵۴ سال پیش، در دانشگاه تهران مجموعا ۶۴ بانوی استاد (۹ استاد، و ۱۸ دانشیار، ۳۷ استادیار)، تدریس میکردند. همچنین در این سال ۳۴۰۹ دانشجوی دختر در مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند. در این گزاش عقاید، علایق و سبک زندگی دانشجویان دختر دانشگاه تهران در آن مقطع و مواردی مثل شاگرد اولهای هر دانشکده و... نیز منعکس شده است:
دانشکدهی داروسازی: خانم دکتر ماهرخ شرقی، دکتر گلرخ شرقی، دکتر اختر فردوس، دکتر عزیز وحدت، دکتر خدیجه هادی.
دانشکدهی دندانپزشکی: خانمهای دکتر قدسی آفاق، عدل طباطبایی، دکتر آذرنوش، دکتر قدسیه برخورداری.
دانشکدهی علوم: دکتر اردیبهشت غزنوی (مرآت)، دکتر طاهره مدرسزاده رحمانی، دکتر مهیندخت مدرسزاده رحمانی.
دانشکدهی دامپزشکی: خانمها دکتر میرکاشانی، دکتر مائیا آقاجیانی، دکتر ملیحه ضیائی خراسانی، دکتر ویدا پروانه، آراکسیا میزیانس، دکتر پوراندخت.
دانشکدهی پزشکی: خانمها دکتر فروزنده برلیان، پروین سعیدی، فرزانه قومی آلآقا، فروغ پیشوا، مهرماه فرهادمعتمد، بهدخت سمیعیان؛ و غیر از این خانمهای دانشیار، در حدود ۳۷ تن استادیار نیز در دانشگاه تهران داریم که به تدریس اشتغال دارند و میبینیم که رقم درشتی را این خانمها تشکیل دادهاند، و بد نیست بدانیم چند تن از استادیاران دانشگاه تهران اخیرا از استادیاری به دانشیاری ارتقا پیدا کردهاند.
اروپادیدهها
گروه استادان، بیشتر دانشیاران و استادیاران و معلمان زن دانشگاه تهران تحصیلات عالیهی خود را در دانشگاههای کشورهای اروپایی و آمریکایی گذراندهاند و پس از اخذ درجات ممتاز به دعوت دانشگاه تهران به تدریس در این دانشگاه مشغول شدهاند.
اولینها
شاید برای شما جالب باشد اینکه اولین گروه بانوان که وارد دانشگاه تهران شدند چه کسانی بودهاند؛ در سال ۱۳۱۸ اولین گروه دانشجوی دختر و زن وارد دانشگاه تهران شدند و در رشتهی پزشکی به تحصیل پرداختند. این گروه دهنفری... به ترتیب عبارتاند از خانمهای دکتر شمسالزمان میرسپاسی، دکتر رباب مقدم، دکتر اشرف مصاحب، دکتر هایده مالک، دکتر اختر کیانوری، دکتر ربابه کیانوری، دکتر گنجی، دکتر نصرتالملوک کاشانچی، دکتر حشمت عظیما، دکتر حشمت پزشک.
دومین گروه دختران نیز در دانشکدهی علوم به تحصیل پرداختند و همزمان با فارغالتحصیل شدن دانشجویان پزشکی فارغالتحصیل شدند و بالاخره در حال حاضر ۹ تن از بانوان ما کرسی استادی را در دست دارند، ۱۸ تن از بانوان به سمت دانشیار در دانشکدههای مختلف به تدریس مشغولاند و ۳۷ نفر استادیار دانشکدههای مختلف میباشند.
و همینطور که جلو برویم میرسیم به دانشجویان دختر، دانشجویانی که مرتب و به نحو شگفتآوری روز به روز افزایش مییابند و با وجود سختگیریهایی که برای ورود به این شهر میشود از تعداد این دختران کاسته که نمیشود هیچ زیاد هم میشود. هماکنون باید به رقم ۲۴۳۶ توجه کنیم که نشاندهندهی تعداد دانشجویان دختر است در دانشکدههای مختلف دانشگاه تهران و همچنین قابل توجه است تعداد ۳۴ نفر دختر خارجی از کشورهای مختلف مثل آمریکا، ایتالیا، عراق، عربستان سعودی، فرانسه، سوئیس، اسپانیا و سایر کشورهای مختلف که در دانشگاه تهران به تحصیل مشغولاند.
شبانهروزی دختران
اینجا شهر دختران است. ریز و درشت، چاق و لاغر، سیاه و سفید از دخترهای قمی، اصفهانی، تبریزی، کرمانی، شیرازی، اهوازی، آبادانی، بابلی، آملی، اهل آباده، همدانی، رشتی، قزوینی و همچنین پاکستانی، کنیایی، عربی، اردنی.
بیشتر شلوغی پانسیون را دخترهای اصفهانی باعث میشوند و اگر پسر یا غریبهای در میان آنها ظاهر شود باران و سیل متلک است که به جانب آنها سرازیر میشود.
فریده داورپناه دانشجوی سال دوم دانشکدهی پزشکی در مورد دختران و لباس و آرایش آنها میگفت:
- من به لباس اسپرت و ساده بیشتر علاقهمندم و چه خوب بود اگر ما هم از انیفورم استفاده میکردیم، چون عدهای از دختران دانشگاه را به صورت سالن مد درآوردهاند. من آرایش را برای یک دختر دانشجو لازم میدانم مشروط بر عدم افراط در آن. در مورد زندگی در پانسیون باید بگویم، چون دوست دارم که مستقل زندگی کنم پانسیون را ترجیح میدهم، خصوصال لحظات فراموشنشدنی این محیط را! زندگی در پانسیون مقرراتی نیز دارد؛ صبح باید به صدای زنگ از خواب بیدار شویم، پس از صرف صبحانه به دانشگاه برویم، چون درس داریم، ظهر که برمیگردیم ناهار حاضر است و بعدازظهر اگر درس نداشته باشیم یا تلویزیون تماشا میکنیم و یا خیاطی میکنیم و بعد از شام معمولا برنامه معلوم است: مکالمه، حرف زدن، گل گفتن و بالاخره میرسیم به خواب و پایان یک روز. اما در مورد تفریح: سینما یکی از تفریحات من است. رقص بلدم، ولی زیاد به پارتی نمیروم، دلیلی هم ندارم! از میان موسیقیهای مختلف به موسیقی جاز زیاد علاقه دارم (چه کسی از میان جوانها ندارد!) اگر از مطالعه صحبت کنید زیاد کتاب خواندهام، اما کتابهایی که خیلی روی من اثر گذاشت: «کلبه عمو توم» از هریت بیچر استو بود، چون این نویسنده بنام آمریکایی زندگی واقعی مردم آن زمان را مجسم کرد و انتشار این کتاب باعث شد که قانون کثیف بردهفروشی لغو شود. از میان شعرا از اشعار نادرپور و فروغ فرخزاد لذت میبرم. از میان اشعار کلاسیک امروز سیمین بهبهانی را به سایر شعرا و شاعرهها ترجیح میدهم. [با لحن شیطنتآمیز]برعکس آنچه که قبل از ورود به دانشگاه فکر میکردم دانشجویان پسر ما هنوز از نظر سطح فکری خیلی پایین هستند تا حدی که برای آن اندازهای را نمیتوان متصور بود به جز عدهای که واقعا درست فکر میکنند و صحیح عمل مینمایند که عدهشان نیز کم است.