روایت وزیرمختار فرانسه در ایران دوران ناصرالدین‌شاه

روزگاری تهران را «دارالموت» می‌خواندند/ ایرانیان کفش را در حضور پادشاه از پا درمی‌آورند

برحسب اشاره رئیس تشریفات، چند جفت گالش آوردند و ما پوتین‌های خود را در گالش کردیم. این رسم از زمان عقد معاهده ترکمن‌چای در ایران متداول گردید و سفرا و وزرای مختار خارجی و همراهان که به حضور شاه می‌رسند باید گالش برپا نمایند.

روزگاری تهران را «دارالموت» می‌خواندند/ ایرانیان کفش را در حضور پادشاه از پا درمی‌آورند

کنت دوگوبینو وزیرمختار فرانسه در ایران دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه در دوران ماموریت خود در ایران قلم به دست گرفت و تهران آن زمان، بنای سفارت فرانسه و تشریفات ملاقات با شاه را برای دایره‌المعارف جهانی به نگارش درآورد. مقاله او را سال‌ها بعد در ۲۰ فروردین ۱۳۳۶ مجله «خواندنیها» ترجمه و به شرح زیر منتشر کرد:

مسکن ما در تهران خانه‌ایست بزرگ و زیبا اما با سنگ مرمر ساخته نشده زیرا ایرانیان برخلاف اروپایی‌ها خانه‌های خود را ولو غنی باشند با سنگ مرمر نمی‌سازند، با سنگ‌های دیگر هم به‌ندرت خانه‌ای ساخته می‌شود و مصالح ساختمانی در این کشور، آجر پخته و خشت خام می‌باشد.

بدگویان اظهار می‌دارند که نساختن خانه با سنگ مرمر و سنگ‌های دیگر، در ایران، ناشی از این است که در قدیم حکام جابر وقتی می‌دیدند که خانه‌ای با سنگ ساخته شده، صاحبخانه را تحت فشار قرار می‌دادند و او را به قدری می‌آزردند تا از ساختمان خانه سنگی پشیمان می‌شد.

امروز وضع اداره کشور ایران آن‌طور نیست، ولی رسم ساختمان خانه با آجر و خشت خام باقی مانده است. آجر پخته هم یک‌دست مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و در وسط آن خشت خام جا می‌دهند و دیوارهای خانه ما با مخلوطی از آجر پخته و خشت خام ساخته شده است.

توصیف سفارت فرانسه

مسکن ما همان سفارت فرانسه می‌باشد و برای ورود بدین منزل بدوا از یک دالان طولانی می‌گذریم. در این دالان اتاقی است که مستحفظین سفارت در آن سکونت دارند و بعد از طی دهلیز وارد حیاط بزرگ و زیبا می‌شویم که یک حوض به شکل “T” لاتینی در آن وجود دارد. در دو طرف قسمت فوقانی این حوض، چنارهای کهن‌سال جلب توجه می‌نماید.

از این منطقه وقتی می‌گذریم به قسمتی می‌رسیم که حیاط با آجرهای بزرگ مفروش گردیده، و بعد به عمارت نزدیک می‌گردیم. عمارت خانه ما یک نیم‌دایره وسیع را تشکیل می‌دهد که بیش از یک طبقه ندارد و در این قسمت خدمه سفارت زندگی می‌کنند. در وسط این نیم‌دایره تالاری با وسعت موجود است که دو طرف آن شاه‌نشین دارد و سقف شاه‌نشین‌ها، مانند بعضی از مساجد ایران دارای معماری مخصوصی است که در آن تزئینات مانند آبشار، از بالا به طرف پایین می‌آید.

در پشت تالار، قسمت اندرون واقع شده که در تمام منازل ایرانی هست و اندرون جایی است که خانم‌ها در آن زندگی می‌نمایند. ما از خانه خود راضی هستیم چون در محله‌ای خوش‌آب‌وهوا و نزدیک دروازه شمران قرار گرفته و در این محله آب فراوان است.

گرمای طاقت‌فرسای تهران

مسئله آب و گرمای هوا در تهران در فصل تابستان جزو مسائل با اهمیت این شهر، به مناسبت تاثیری که در زندگی مردم دارد می‌باشد. تا سی سال قبل (یعنی سی سال قبل از ورود نویسنده به تهران – مترجم) چون در تهران آب کمیاب بود و تابستان هوا خیلی گرم می‌شد سکنه سایر شهرهای ایران، تهران را دارالموت می‌خواندند و مردم در این شهر زیاد فوت می‌کردند. حالا در تهران خیابان‌های بزرگ به وجود آمده و آب فراوان شده، معهذا گرمای فصل تابستان طاقت‌فرساست، و همین که ماه دوم بهار می‌گذرد هرکس که بتواند از شهر به نقاط ییلاقی واقع در شمال پایتخت، موسوم به شمیران می‌رود و تا پاییز از آن‌جا برنمی‌گردد.

شرفیابی به حضور شاه

بعد از این‌که ما وارد تهران شدیم و در محل سفارت سکونت کردیم، و وضع زندگی داخلی خود را مرتب نمودیم، طبق رسوم دیپلماسی لازم بود که به حضور شاه ایران برسیم. در سومین روز ورود ما به تهران توانستیم که موفق به باریافتن شویم. من لباس رسمی خود را در بر کردم و در حالی که یک عده فراش و شاطر جلوی ما حرکت می‌نمودند به طرف کاخ سلطنتی روان شدیم.

در آن‌جا میرزا سعید خان وزیر خارجه و آذرخان فرمانده ارتش ایران و دو سه نفر از رجال دیگر ما را در تالاری پذیرفتند و به ما چای و قلیان دادند. آن‌گاه ایشیک آقاسی که رئیس تشریفات است وارد تالار شد. آن مرد عصایی بلند در دست داشت که روی چوب آن مینا نصب کرده بودند.

نکته‌ای که باید ذکر شود این‌که وزیر امور خارجه و رئیس تشریفات کلاه پوستی بلند را که ایرانیان بر سر می‌گذارند نداشتند بلکه دارای عمامه‌ای مخصوص بودند. این عمامه، طویل و قسمت علیای آن متورم است و شبیه به عمامه‌ایست که در دربار سلاطین صفوی بر سر می‌گذاشتند.

در ایران معمول این است که در مواقع رسمی، کارمندان عالی‌مقام دولت که باید به حضور شاه برسند کلاه بر سر نمی‌گذارند بلکه عمامه موصوف را بر سر می‌نهند.

دیگر این‌که رئیس تشریفات و وزیر امور خارجه دارای جوراب‌هایی ساقه‌بلند و سرخ‌رنگ بودند. من تحقیق کردم که چرا جوراب‌های مزبور را پوشیده‌اند و معلوم شد که در دوره چنگیزخان مغول وقتی نزد وی می‌رفتند موزه‌های سرخ‌رنگ را از پا به در نمی‌آوردند و این یکی از مزایای خوانین مغول بود.

امروز ایرانیان کفش را در حضور پادشاه ایران از پا درمی‌آورند، ولی به یاد رسم مزبور، کارمندان عالی‌مقام دولت جوراب‌های ساقه‌بلند و سرخ‌رنگ می‌پوشند.

ما به راهنمایی رئیس تشریفات در حالی که وزیر امور خارجه و فرمانده قشون با ما بود به راه افتادیم و از چند دهلیز و حیاط گذشتیم و وارد باغی شدیم که چنارهای کهنسال و گل‌های فراوان و یک حوض بزرگ داشت و از فواره‌ای آب در حوض می‌ریخت.

ایرانیان در وسط باغ عمارت نمی‌سازند بلکه عمارت در یکی از اضلاع باغ ساخته می‌شود ولی در آن‌جا عمارتی که می‌دیدیم وسط باغ قرار داشت به طوری که باغ از هر طرف، آن ساختمان را احاطه می‌کرد. دیگر این‌که عمارت مزبور سه‌طبقه بود، و حال آن‌که ایرانیان عمارات را یک‌طبقه بنا می‌کنند.

در طبقه تحتانی عمارت، روی دیوارها، تصویر عده‌ای از سربازان را با الوان سرخ و بنفش ترسیم کرده بودند و تصاویر مزبور تبسم می‌نمودند.

در آن‌جا برحسب اشاره رئیس تشریفات، چند جفت گالش آوردند و ما پوتین‌های خود را در گالش کردیم. این رسم از زمان عقد معاهده ترکمنچای در ایران متداول گردید و سفرا و وزرای مختار خارجی و همراهان که به حضور شاه می‌رسند باید گالش برپا نمایند تا این‌که بتوانند نزدیک پادشاه ایران، گالش‌ها را از پا درآورند و بدین ترتیب برحسب ظاهر کفش برپا نداشته باشند.

همراهان ما کفش‌های خود را کندند و با جوراب‌های سرخ‌رنگ به حرکت ادامه دادند تا این‌که نزدیک یک تالار واقع در ضلع چپ عمارت رسیدیم در آن‌جا من دیدم که عده‌ای کثیر از سربازان و صاحب‌منصبان و غلام‌بچگان پای تالار، درون باغ، با احترام و بدون صدا صف کشیده‌اند.

در آنجا رئیس تشریفات با صدای بلند گفت که وزیرمختار فرانسه اجازه می‌خواهد که به پادشاه ایران نزدیک شود. این جمله این‌طور ادا نشد زیرا ایرانی‌ها که خیلی علاقه به عناوین دارند برای یک نفر تا ده عنوان ذکر می‌کنند. مثلا در آن روز رئیس تشریفات گفت «عالی‌شأن عزت‌نشان و ذی‌احترام و جلالت‌مآب و فخامت‌نصاب مسیو کنت دوگوبینو وزیرمختار امپراتور اعظم فرانسه اجازه می‌خواهد که به پادشاه ایران نزدیک شود.»

 

منبع: خبر آنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    0

    آقایون خانوما . سایت ژئوفیزیک دانشگاه تهران را چرا فیلتر کردین ؟ برای ورود به سایت موسسه ژئوفیک دانشگاه تهران باید با VPN وارد بشیم . آدمو توبه کار میکنین یه حرف بهتون میگم . شما را باید در جهل نگه داشت . نباید شما را مطلع کرد . درست مثل راهزنان عمل میکنید 😡