با افزایش سن چه چیزی برای بدن و مغز طبیعی است؟
افراد در دهههای شش و هفتم زندگی عملکردهای شان به طور قابل توجهی متفاوت هستند. معمولا تغییرات قابل پیش بینی مرتبط با افزایش سن در سنین ۷۵ تا ۸۵ سالگی بسیار بیشتر رخ میدهند.
با این شکم چه کنم؟ چگونه میتوانم خواب خود را بهبود بخشم؟ آیا این دِمانس (زوال عقل) است؟ یک پزشک سعی میکند تا راهنمایی صادقانهای در مورد پیری ارائه دهد. افراد ۶۰ ساله و با سنین بالاتر در حال حاضر عمر بسیار طولانی تری در مقایسه با اوایل قرن بیستم دارند، اما اکثر ما درک خوبی از آن چه در این دوره طولانی پس از میانسالی برای بدن مان رخ میدهد نداریم. پیری به تدریج افراد را در طول دهههای متمادی تغییر میدهد دورهای طولانی که توسط شرایط اقتصادی و اجتماعی افراد، رفتارهایشان، محل زندگی شان و سایر عوامل شکل میگیرد. دکتر "روزان لاپیزیگ" فعال در عرصه طب تسکینی در نیویورک میگوید: "تغییرات قابل پیش بینی رخ میدهند، اما نه لزوما در یک زمان یا در یک توالی. هیچ گروهی ناهمگونتر از افراد مسنتر نیست".
به گزارش واشنگتن پست، با لایپزیگ ۷۲ ساله که به طور تمام وقت زمان خود را به آموزش دستیاران و همکاران پزشکی و ویزیت بیماران تخصیص داده پس از خواندن کتاب جدید او با عنوان "پیری صادقانه: راهنمای خودی برای نیمه دوم زندگی" تماس گرفتیم. او جامعترین بررسی در مورد آن چه باید پیری را پوشش میدهد انجام داده است. لایپزیگ میگوید از نوشتن این کتاب راهنما دو هدف را داشته است: "غلبه بر تمام نکات منفی که در مورد افزایش سن وجود دارد و کمک به مردم تا درک کنند که کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا با شرایط عادی جدید خود سازگار شوید و همزمان با افزایش سن یک زندگی لذت بخش، درگیر و معنادار داشته باشید".
چرا آن را پیری صادقانه نامیده است؟ لایپزیگ میگوید: "زیرا بسیاری از چیزهایی که در بیرون وجود دارد، ناصادقانه هستند و ادعا میشود که به مردم یاد میدهد چگونه پیر شوند. فکر میکنم وقت آن رسیده که بگوییم همین است. این چیزی است که ما هستیم و اعتراف کنید که چقدر خوش شانس هستیم که این همه سال وقت اضافی داریم".
اشاره او به دستاوردهای فوق العاده در امید به زندگی است که در دوران مدرن به دست آمده است. با پیشرفتهای پزشکی و بهداشت عمومی افراد ۶۰ ساله و با سن بالاتر در حال حاضر بسیار طولانیتر از آن چه در آغاز قرن بیستم امکان پذیر بود زندگی میکنند. با این وجود، بسیاری از ما درک خوبی از اتفاقاتی که در این دوره طولانی پس از میانسالی برای بدن مان رخ میدهد نداریم. افراد مسن معمولا چه پرسشهایی را مطرح میکنند؟ لایپزیگ میگوید:"پرسشهایی از قبیل: چه کاری میتوانم در مورد این شکم انجام دهم؟ چگونه میتوانم خواب خود را بهبود بخشم؟ من در به خاطر سپردن نامها مشکل دارم. آیا این نشانه زوال عقل است؟ آیا واقعا به کولونوسکوپی یا ماموگرافی نیاز دارم؟ برای بازگشت به فرم مناسب بدن ام چه کاری باید انجام دهم؟ آیا واقعا نباید رانندگی کنم"؟
زیربنای این پرسشها درک ضعیف درباره آن چه برای فرد در سالهای بعدی زندگی رخ میدهد و درباره تغییرات فیزیکی و ذهنی ناشی از افزایش سن است.
آیا میتوان مراحل پیری را تقریبا با یک دهه تجزیه کرد؟ پاسخ لایپزیگ منفی است و اشاره میکند که افراد در دهههای ششم و هفتم زندگی و عملکردشان به طور قابل توجهی متفاوت هستند. او میگوید معمولا تغییرات قابل پیش بینی مرتبط با افزایش سن در سنین ۷۵ تا ۸۵ سالگی بسیار بیشتر رخ میدهند.
در ادامه چند مورد از مسائل مرتبط با سن که در کتاب او ذکر شده را نقل میکنیم:
افراد مسن معمولا هنگام بیماری علائم متفاوتی را در مقایسه با افراد جوان از خود نشان میدهند. برای مثال، سالمندی که دچار حمله قلبی میشود ممکن است به جای گلایه از درد قفسه سینه دچار تنگی نفس یا گیجی شود. به طور مشابه، یک فرد مسن مبتلا به ذات الریه ممکن است به جای تب و سرفه زمین بخورد یا اشتهای کمی داشته باشد.
افراد مسن معمولا در مقایسه با افراد جوان نسبت به داروها واکنش متفاوتی از خود نشان میدهند. به دلیل تغییرات در ترکیب بدن و عملکرد کبد، کلیه و روده افراد مسن نسبت به داروها حساستر هستند و اغلب به دوزهای کم تری نیاز دارند. این شامل داروهایی میشود که ممکن است شخصی سالها مصرف کرده باشد. این موضوع در مورد مشروبات الکلی نیز صدق میکند.
ذخایر انرژی در افراد مسن کاهش یافته است. با افزایش سن، کارایی قلب کاهش مییابد، ریهها اکسیژن کمتری به خون منتقل میکنند و به پروتئین بیش تری برای سنتز عضلات مورد نیاز است و توده و قدرت عضلانی کاهش مییابد. از این موارد چه نتیجهای میتوان گرفت: افراد مسنتر نسبت به گذشته انرژی کمتری دارند حتی اگر برای انجام کارهای روزمره به انرژی بیش تری نیاز داشته باشند. احساس گرسنگی و تشنگی در آنان کاهش مییابد. حواس چشایی و بویایی افراد مسن کاهش مییابد و جذابیت غذا برای شان کاهش مییابد. از دست دادن اشتها در افرد مسن بیشتر میشود و آنان پس از خوردن غذایی کمتر از حد معمول احساس سیری میکنند. خطر مواجهه بدن با کم آبی نیز در آنان افزایش مییابد.
افراد مسن معمولا هنگام بیماری علائم متفاوتی را در مقایسه با افراد جوان از خود نشان میدهند
در افراد مسن شناخت کُندتر میشود. افراد مسنتر اطلاعات را آهستهتر پردازش میکنند و برای یادگیری اطلاعات جدید سختتر تلاش میکنند. انجام چند کار برای افراد مسن دشوارتر میشود و زمان واکنش نشان دادن آنان کندتر خواهد شد. مشکلات در یافتن کلمات به ویژه اسامی در افراد مسن امری معمول است. تغییرات شناختی مربوط به داروها و بیماریها در آنان بیشتر است. این تغییرات طبیعی است و لزوما نشانه آغاز زوال عقل نیست.
سیستم اسکلتی عضلانی افراد مسن انعطاف کم تری دارد. با سختتر و فشرده شدن دیسکهایی که مهرهها را جدا میکنند ستون فقرات کوتاه میشود. افراد مسن معمولا ۲.۵ تا ۷.۵ سانتی متر از قدشان را از دست میدهند. در آنان تعادل به دلیل تغییرات در گوش داخلی، مغز و سیستم دهلیزی (سیستم پیچیدهای که تعادل و احساس جهت گیری فرد را در فضا تنظیم میکند) به خطر میافتد. ماهیچهها در پاها و باسن در افراد مسن ضعیف میشوند و دامنه حرکتی در مفاصل منقبض میشود.
تاندونها و رباطها در افراد مسن قوی نیستند و با شکنندهتر شدن استخوانها احتمال افتادنها و شکستگیها در آنان بیشتر است. بینایی و شنوایی در افراد مسن تغییر میکند. افراد مسن برای مطالعه به نور بسیار بیش تری نسبت به افراد جوان نیاز دارند. دیدن خطوط کلی اشیاء یا تمایز قائل شدن بین رنگهای مشابه با کاهش درک رنگ و کُنتراست برای آنان دشوارتر میشود. با تغییراتی که در قرنیه، عدسی و مایع داخل چشم ایجاد میشود سازگاری با نور خورشید و هم چنین تاریکی بیشتر به طول میانجامد.
به دلیل آسیب انباشته به سلولهای مویی در گوش داخلی شنیدن برای افراد مسن به خصوص در فرکانسهای بالا دشوارتر است. هم چنین درک گفتاری که سریع و مملو از اطلاعات است یا در محیطهای پر سر و صدا رخ میدهد نیز برای آنان دشوارتر است.
خواب افراد مسن انسجام ندارد. به خواب رفتن افراد مسن بیشتر به طول میانجامد و آنان آرامتر میخوابند و شبها بیشتر از خواب بیدار میشوند.
موارد ذکر شده به هیچ وجه فهرست کاملی از تغییرات فیزیولوژیکی نیست که با افزایش سن رخ میدهد و بسیاری از راههای سازگاری افراد با شرایط عادی جدید را کنار میگذارد دقیقا همان موضوعی که لایپزیگ زمان زیادی را صرف بحث در مورد آن کرده است.
فهرست جزئی از پیشنهادات لایپزیگ برای سازگاری با وضعیت ایجاد شد با افزایش سن در ادامه ذکر میشوند:
تغییرات ناگهانی در عملکرد را نادیده نگیرید. به دنبال مراقبتهای پزشکی باشید.
در هر ویزیت پزشک از او بپرسید چرا دارو مصرف میکنید، آیا دوزهای مصرفی تان مناسب هستند و آیا میتوان داروها را قطع کرد.
فعالیت بدنی داشته باشید.
مطمئن شوید که پروتئین کافی مصرف میکنید. حتی زمانی که تشنه نیستید مایعات بنوشید.
انجام چندین وظیفه و کار به طور همزمان را کاهش دهید و با سرعت خود کار کنید.
تمرینات تعادلی و مقاومتی انجام دهید.
هر سال نزد چشم پزشک چشمان خود را مورد معاینه قرار دهید.
اگر برای شرکت در مکالمات تقلا میکنید و گوش تان به راحتی نمیشنود سمعک تهیه کنید.
دو تا سه ساعت باقی مانده به زمان خواب ورزش نکنید، مشروبات الکلی ننوشید و وعده غذایی سنگین نخورید.
لایپزیگ میگوید: "هرگز نگویید هرگز. تقریبا همیشه کاری وجود دارد که میتوان برای بهبود وضعیت شما با افزایش سن انجام داد البته اگر مایل به انجام آن باشید".
تازه اول فقر و بدبختی است
افراد مسن احترام می خواهند وتوجه بیشتر
حالا بياييم به افراد بازنشسته حقوقي بدهيم كه كفاف پنج روز اول برج را نمي دهد ، اين مصيبت را بايد كجا برد ؟
ایشالا تنشون سالم باشه و محتاج نشند
تو ایران فقط مرگ طبیعیه
از غصه ونداری سرطان هم میاد مخصوصاً برای ما ایرانیان از فقر نداری بدبختی اجاره نشینی وووووووووووو
شلوغ نکنید
اجازه بدید رابی جون نظرشو اعلام کنه