سفیر سابق ایران در پاکستان مطرح کرد:

چرا اسلام‌آباد نمی‌تواند گروه‌های تروریستی را از بین ببرد؟/ پاکستان منافع خود را در ثبات و پیشرفت مناطق مرزی با ایران جستجو کند

تقویت و افزایش همکاری‌های مشترک امنیتی، نظامی و ضد تروریستی ایران و پاکستان و همچنین برطرف‌سازی نقاط ابهام و سوء تفاهمات احتمالی و تقویت رویکرد اعتمادسازی، بهترین و مناسب‌ترین شیوه مقابله و سرکوب گروه های تروریستی و از سوی دیگر تامین‌کننده منافع و مصالح هر دو کشور است. عملیات ترکیبی اخیر دو کشور علیه تروریست های جیش العدل الگوی مناسبی از این نوع همکاری است.

چرا اسلام‌آباد نمی‌تواند گروه‌های تروریستی را از بین ببرد؟/ پاکستان منافع خود را در ثبات و پیشرفت مناطق مرزی با ایران جستجو کند

 عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز سه شنبه به پاکستان سفر کرد و دیدارهایی در سطوح بالای سیاسی داشت. مهم‌ترین دستور کار این سفر دستیابی به ساز و کاری برای مبارزه با گروه‌های تروریستی بود که عمدتا در منطقه بلوچستان پاکستان مستقر هستند و عملیات‌های تروریستی در استان سیستان و بلوچستان ایران انجام می‌دهند. در سال گذشته این دست عملیات حوادث تلخی را رقم زده‌ منجر به شهادت حافظان مرزهای کشور شده است.

در گفت‌وگو با سید محمدعلی حسینی سفیر سابق ایران در پاکستان به بررسی این مساله پرداختیم که چه موانعی بر سر حذف گروه‌های تروریستی در پاکستان وجود دارد.

این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.  

در یک سال اخیر، افزایش وقوع حوادث تروریستی در سیستان و بلوچستان، انگشت اتهام را به سمت پاکستان برده است. شما فکر می‌کنید پاکستان نمی‌تواند مانع گروه‌های تروریستی شود یا نمی‌خواهد؟

اقدامات تروریستی در مناطق مرزی دو کشور ایران و پاکستان طی سال‌های گذشته وجود داشته و دارای فراز و نشیب هایی بوده است. طی این سال‌ها، گروه های تروریستی به هر دو طرف خسارت هایی وارد کردند که بعضا اخبار آن به گوش می‌رسد. در این خصوص یادآوری چند نکته مفید به نظر می آید: نخست این‌که ماهیت این گروه های تروریستی، جدایی طلبی و تجزیه طلبی است که تهدید مشترک علیه منافع ملی، امنیت ملی، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و پاکستان است. از این‌رو مشاهده می کنید که تعداد زیادی از سربازان و افسران پاکستانی نیز طی سال‌های گذشته در کمین این افراد گرفتار یا در درگیری با آنان به شهادت رسیده‌اند. نکته بعدی و مهم دیگر پاسخ به این سوال است که اساسا طرف پاکستانی از ایجاد ناامنی در مرز طولانی و مشترک خود با ایران و دامن زدن به بی ثباتی در مناطق مرزی و حمایت از گروه‌های تروریستی و تجزیه طلب علیه نیروهای ایرانی به دنبال چه هدف و منفعتی می‌تواند باشد؟ به لحاظ منطقی و فهم سیاسی، طرف پاکستانی نمی تواند از این طریق منافع خاصی برای خود رقم بزند؛ چرا که یکم: پاکستان به لحاظ امنیت داخلی دچار چالش‌های متعدد است و گروه‌هایی مانند جنبش طالبان پاکستان، فعالانه اهداف ضد حاکمیتی و ضد تمامیت ارضی پاکستان را دنبال می‌کنند و دوم: این کشور در دو مرز مهم و مشترک خود با هند و افغانستان با چالش‌های امنیتی و سرزمینی جدی مواجه است و از این رو ترجیح می‌دهد مرز مشترک و طولانی خود با ایران را، همچنان آرام و به دور از ناامنی و جولان گروه های تروریستی نگه دارد.

تنش میان پاکستان و افغانستان، از زمان به‌قدرت‌رسیدن طالبان، رشد فزاینده‌ای داشته و در ابعاد مختلف، خود را نشان داده است

سوم: عاقلانه آن است که پاکستان، منافع ضروری خود در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، تجاری و اقتصادی خود را در آرامش، ثبات و پیشرفت مناطق مرزی با ایران جستجو کند و نه در ناآرامی و بی ثباتی آن. چهارم: عقلانیت سیاسی و حکمرانی حکم می کند که کشوری چون پاکستان که با چالش‌های مهمی در عرصه سیاست داخلی، وضعیت اقتصادی، سیاست خارجی و امنیت ملی مواجه است، مراقب باشد که مرز مشترک خود و از این رهگذر روابط برادرانه و دیرینه خود را با همسایه‌ای که بیشترین اشتراکات تاریخی، دینی، فرهنگی و زبانی داراست با مشکل و بحران مواجه نسازد. پنجم: ایران و پاکستان هر دو بر این باورند که گروه‌های تروریستی فعال در جوار مرزهای دو کشور، سرسپرده و مزدور طرف های بیگانه‌ای چون رژیم آپارتاید صهیونی هستند که روابط عمیق و برادرانه دو کشور مسلمان و تاثیرگذار منطقه و همچنین امنیت آنها را هدف گرفته و در این جهت تلاش می‌کنند. عملیات تجاوزکارانه اخیر رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و اقدام همزمان یک گروه تروریستی در به شهادت رساندن ده تن از سربازان و افسران کشورمان در منطقه مرزی ایران و پاکستان، شاهدی بر این مدعاست. از این‌رو معتقدم تقویت و افزایش همکاری‌های مشترک امنیتی، نظامی و ضد تروریستی ایران و پاکستان و همچنین برطرف‌سازی نقاط ابهام و سوء تفاهمات احتمالی و تقویت رویکرد اعتمادسازی، بهترین و مناسب‌ترین شیوه مقابله و سرکوب گروه های تروریستی و از سوی دیگر تامین‌کننده منافع و مصالح هر دو کشور است. عملیات ترکیبی اخیر دو کشور علیه تروریست های جیش العدل الگوی مناسبی از این نوع همکاری است.

برخی معتقدند بخش هایی از قدرت در پاکستان تا زمانی از ابزار گروه‌های تروریستی برای تنظیم معادلات خود بهره می برد و اکنون کار از دستش خارج شده. شما چقدر با این گزاره موافقید؟

گزاره مطرح شده در متن سوال را نمی‌توانم تایید کنم. طبیعی است افرادی که بر چنین باوری هستند، باید توضیح دهند و مستندات قابل بررسی ارائه دهند. برخی از اصحاب سیاست و رسانه و تحلیل در پاکستان، سیاست سال‌های گذشته این کشور در قبال گروه‌های افراطی که بعضا به اقدامات تروریستی نیز روی آوردند را نادرست و نیازمند تغییر و اصلاح می دانند. همانگونه که در پاسخ به سوال قبلی عرض کردم، یکی از مهمترین چالش‌های کنونی پاکستان، چالش امنیتی داخلی و فعالیت یکی دو گروه تروریستی شناخته شده در نقاط مختلف این کشور است. دولت و نهاد تصمیم سازی پاکستان در صددند تا با این گروه‌ها به‌طور جدی مقابله کنند و امنیت را به‌طور کامل در ایالت های درگیر، برقرار کنند.

 راه حل مساله تروریسم در منطقه بلوچستان چیست؟ آیا باید با طالبان رایزنی کرد؟

تنش میان پاکستان و افغانستان، از زمان به‌قدرت‌رسیدن طالبان، رشد فزاینده‌ای داشته و در ابعاد مختلف، خود را نشان داده است. آنچه از ابتدای حضور طالبان در راس قدرت در روابط میان اسلام‌آباد و کابل روی داده برخلاف پیش بینی غالب در پاکستان و به دور از انتظارات و توقعات اسلام‌آباد بوده است. با این وجود طرفین در تلاش هستند تا شرایط را به‌نحوی کنترل و فضای روابط را مدیریت کنند.

ایران و پاکستان بیش از نهصد کیلومتر مرز مشترک دارند، نقاط مشترک فراوانی دارند ولی رابطه تجاری و سیاسی‌شان را نمی‌توان رابطه ای راهبردی یا حساس توصیف کرد. فارغ از این که چه عنوانی به این رابطه بدهیم، چرا این رابطه توسعه پیدا نمی کند؟ یکی از افق های رابطه ایران و پاکستان رسیدن به وضعیت مطلوب تجارت است. اما رابطه ایران و پاکستان با اینکه سالها این افق تجاری را مد نظر دارد به آن نرسیده است. اساسا با اقتصاد ورشکسته پاکستان چنین چیزی شدنی است؟

در پاسخ به سوال جنابعالی به چند عامل مهم که در کندی روند گسترش همکاری‌های فی‌مابین دخیل هستند، اشاره می‌کنم: یکم؛ علیرغم بازار ۲۴۰ میلیون نفری در پاکستان، دارا بودن مرز مشترک بیش از ۹۰۰ کیلومتر، موقعیت جغرافیایی مشترک با کشورمان و مزیت حمل‌ونقل جاده‌ای، ریلی، هوایی و دریایی‌، مکمل‌بودن اقتصاد دو کشور، مقبولیت کالاهای ایرانی و برخی از مزیت‌های دیگر، این کشور غالبا مورد اهتمام جدی مسئولان وقت قرار نگرفته و از اولویت لازم برای بخش زیادی از دولتمردان و بخش خصوصی کشورمان برخوردار نبوده است. دوم؛ عدم آگاهی لازم و کافی تجار دو کشور از ظرفیت‌های متقابل همکاری. سوم؛ اقتصاد ضعیف و شکننده پاکستان و تعهدات مالی به برخی از کشورها و نهادهای بین المللی. چهارم؛ فرآیند کند پیگیری توافقات در هر دو طرف ایرانی و پاکستانی. پنجم؛ تحریم‌های غیرقانونی اعمالی و پیروی پاکستان از رژیم تحریم‌ها به‌دلیل فشارهای سیاسی و اقتصادی و اعمال جریمه‌های ظالمانه به طرف پاکستانی. علیرغم موانع و مشکلاتی که عرض کردم اما به دلیل عزم و اراده سیاسی مقامات عالی دو کشور و نقاط مشترک فراوان، فرصت ها و قابلیت های متعدد و متنوعی برای ارتقاء روابط دو کشور در حوزه های مختلف وجود دارد. از این‌رو، توسعه روابط دو کشور نیز متوقف نبوده و با شتاب ضعیفی پیشرفت داشته است. افزایش حجم مبادلات تجاری از ۱.۴ میلیارد دلار به قریب ۲.۵ میلیارد دلار طی سه چهار سال گذشته، افزایش گذرگاه های مرزی رسمی، افزایش بازارچه های مرزی، به ثمر نشستن یکی از مهمترین پروژه های انتقال‌ برق از ایران به پاکستان و امثال آن حکایت از روند رو به رشد همکاری‌های دو کشور دارد.

منبع: خبر آنلاین
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید