مستند سازی تصمیمات امام و رهبری
مواد متعددی در قانون اساسی در مورد ولایت فقیه آمده که یکی از محوری ترین مباحث مورد چالش موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی است.
از این رو لازم است در مورد مستندات آن حد اکثر تلاش صورت گیرد. اینکه امام و رهبری در موارد حساس گوناگون چگونه تصمیماتی میگیرند قطعاً از پشتوانه عقلانی و فقهی برخوردار است اما بسیاری نمی دانند و یا اگر می دانند هر کسی تعبیر و تفسیر خودش را دارد.
در بسیاری از مصاحبه های صدا و سیما با افراد شاخص در جمهوری اسلامی خاطره هایی به عنوان تاریخ شفاهی، نقل می شود و یا در کتابها و مقالات شان می آید، که به تصمیمگیری های امام و رهبری اشاره و استناد می شود؛ که در مواقع حساس چنین و چنان تصمیم گیری شد. البته ممکن است هر مصاحبه شونده اصل واقعه و یا خاطره را دقیقاً آنچنان که اتفاق افتاده است بیان کند، و یا آن را به زبان خود و یا با برداشت خود بگوید و یا بنویسد؛ ولی اینکه چرا در فلان موقعیت فلان تصمیم گرفته شد نیاز به اطلاعات لازم و استناد به پشتوانه منطقی و علمی دارد. همانند رویه های قضائی که می تواند پشتوانه ای برای تصمیم گیری های سخت در زمان های بعدی باشد. بنابراین:
اگر توسط امام و رهبری دلائل ذکر شود به راحتی می توان آن ها را ثبت کرد ولی اگر خودشان نگفته باشند نیاز به پرسش و یا تحلیل درست دارد و یا باید آن ها را از لابلای مطالب دیگر از ایشان به دست آورد.
ثبت این مطالب بسیار مهمی نه تنها برای حفظ رویه است، بلکه در امور مدیریتی و سیاسی و فقهی هم مورد استفاده قرار میگیرد و در موارد بسیاری به کار می آید، و درسی خواهد بود برای بقیه مقامات و مسئولیت ها.
همچنین جمع آوری آن نشان از عدم تکیه بر تصمیمگیری شفاهی است که در بسیاری از موارد به عنوان آفتی برای مدیریت تلقی می شود.
تبیین فرق بین حکم و موضوع از مسائلی است که ممکن است در این جا روشنتر شود. چه بسا تصمیم گیری ها علاوه بر توجه به حکم و موضوع به لحاظ شرعی و فقهی متأثر از کارشناسی موضوع شناسان و ارائه کنندگان اطلاعات لازم به امام و رهبری بوده باشد. بنابراین نقش کارشناسان و مشاوران در اداره امور بسیار حیاتی است که نباید از آن غافل شد.
ثبت استنادات به خاطر سهولت دسترسی برای بعدیها هم خیلی مهم است و هم برای تصمیم گیرندگان و هم برای استادان و دانشجویان و هم برای عموم مردم مفید خواهد بود.
از همه مهم تر بررسی مبانی تصمیم گیری و مستند کردن آنها پایه ای برای احیای فقه سیاسی می شود. لزوم ایجاد بابی در حوزه های علمی به نام فقه سیاسی و بحث و کنکاش در باره آن از ضروریات اولیه است.
به نظر می رسد اگر بند اخیر در حوزه ها تدریس شود، یا در درس خارج مورد بحث قرار گیرد و به دور از بحث های جناحی و بدون حضور خبرنگاران این تصمیمات به نقد علمی گذاشته شود و موافق و مخالف در آن آزادانه سخن بگویند و اشکال کنند، این حوزه فقهی پر بار می شود. خود مقام رهبری هم قطعاً از آن استفاده خواهد کرد.
این برنامه را می توان در سطح دیگری در مورد تصمیمات رؤسای جمهور هم انجام داد و مستندات و دلائل تصمیم گیری های آنها را هم ثبت کرد و هم مورد بحث و تحقیق علمی قرار داد و در کنار فقه سیاسی قرار داد.
منبع: خبرآنلاین
15