5 نکته درباره تحصن حجاب اجباری که جمع شد: یک ابتذال 48 روزه ضد دینی و ضد ایرانی
چند ده نفر به مدت 48 روز در برابر مجلس شورای اسلامی تحصن کردند و خواستار ابلاغ قانون حجاب اجباری شدند. سرانجام پلیس وارد عمل شد و به تعبیر خودش، آنها را جمع آوری کرد و تحصن به پایان رسید.

در این باره چند نکته قابل توجه است:
1- این افراد حق داشتند خواسته سیاسی و اجتماعی شان را اعلام و اظهار کنند و برای این منظور، از حقوقی مانند راهپیمایی، تجمع و تحصن استفاده کنند. نفی این حق، مخالف صریح قانون اساسی است. اما یک نکته کلیدی را نباید از یاد برد: همه ایرانی ها از چنین حقی برخوردارند؛ این که گروهی بتوانند برای خواسته های جناحی شان راهپیمایی، تجمع یا تحصن کنند ولی اکثریت مردم نتوانند خواسته های ملی را در چنین رویدادهایی مطالبه کنند، بی عدالتی است و خشم اکثریت خاموش را علیه اقلیت پر سر و صدا بر می انگیزد.
2 - برخورد پلیس و نیروهای امنیتی با تحصن کنندگان، بسیار اصولی و صحیح بود: مدارا کردند و حتی بعد از این که شورای امنیت کشور مصوب کرد که تحصن پایان باید و برخی تحصن کنندگان با پلیس درگیر شدند، پلیس برخورد خشونت بار نکرد.
این روش باید الگوی خود پلیس در مواجهه با همه کسانی باشد که اعتراض دارند.
3 - تجمع کنندگان و حامیان سیاسی آنها در این مدت، دست به یک تحریف و مردم فریبی آشکار زدند و البته که حقه شان نگرفت: آنها خود را حامی "حکم الهی حجاب" خواندند و مخالفان را "مخالف حکم خدا" معرفی کردند.
حال آن که موضوع ، نه خود حجاب که یک قانون ضد مردمی بود که توسط اقلیتی تصویب شده و قرار بود بر کل مردم ایران تحمیل شود که مسعود پزشکیان مقابلش ایستاد و گفت که نه ابلاغش می کند و نه اجرایش.
در واقع، مخالفان دولت، زمینه ای برای زورآزمایی سیاسی یافتند و بر این باور بودند که اگر بتوانند در این مورد مچ دولت را بخوابانند، می توانند خاکریزهای سیاسی دیگر را هم فتح کنند.
پس کل تحصن و وا اسلاما و وا حجابا گفتن ها، یک بازی مبتذل سیاسی بود و "حجاب" نقابی بود بر این سیاست بازی پوچ و مهمل که هم ضد دین بود و هم ضد ایران.
4 - کسانی که با حجاب اسلامی می کوشند نحوه خاصی از پوشش را بر زنان جامعه تحمیل کنند، بیش از همه به زنان محجبه ای ظلم می کنند که حجاب را شخصاً و بر اساس باورهای دینی و فرهنگی، انتخاب کرده اند.
داد و قال عده ای بازی خورده سیاسی که حجاب بر سر دارند، نگاه منفی به ویژه در میان نسل جوان نسبت به اصل حجاب و زنان محجبه واقعی ایجاد می کند و این، به زیان اصل حجاب است. کسی چه می داند؟ شاید این طرح زیرکانه مخالفان حجاب باشد که با تبدیل آن به چماق، جوانان را از حجاب متنفر کنند و تفرقه ملی ایجاد کنند!
5 - انرژی جامعه در طول چند دهه گذشته در دو قطبی های واقعا کاذب هدر رفته است: مرد با ریش و مرد بی ریش ، آستین کوتاه پوش و آستین بلند پوش، یقه باز و یقه بسته، با حجاب و کم حجاب، با حجاب و بی حجاب، حزب اللهی و غیر حزب اللهی و ... .
اصل محدود بودن انرژی به ما گوشزد می کند که نمی توان چنین بازی های انرژی بری را با ابد ادامه داد؛ باید به این تقابل ها پایان داد و با به رسمیت شناختن همه سلائق و رویکردها، توان جامعه را صرف جبران عقب افتادگی ها و فرسودگی هایی کرد که آثار آن را در همه جای ایران می توان دید. ما ، آنقدر درگیر حواشی و دو قطبی ها شده ایم که از اصول غافل شده ایم و ناگهان به خود آمده ایم و دیده ایم حتی همسایگانی که روزگاری حسرت ما را می خوردند، فرسنگ ها از ما جلو افتاده اند و ما ، اکنون چاره ای نداریم جز این که همه حواس و اراده و انرژی ملی مان را صرف توسعه کنیم و الا شاید دیگر ، فرصتی برای برخاستن برای ایران ما پیش نیاید.
یادمان باشد سازندگان دو قطبی های کاذب، دشمنان واقعی ایران و مردم ایران هستند ولو آن که این دو قطبی ها را با نقاب های ملی یا دینی عرضه کنند ؛ در دام شان نیفتیم.
ملتی که نان شب نداریم ب حجاب و بی حجابی فکر نمیکنم همه تمرکزمان روی نان شب و اجاره مسکن متمرکز است گرانی بیداد میکند
شنیدم امریکا روی برنامه ای کار میکند که از گردش کره زمین برق تولید کند .یعنی دنیا به سرعت در راه پیشرفت و کشف و اختراعات جدید است و ما همچنان در فکر فیلترینگ فضای مجازی ، پرونده سازی برای موی خانمها و قطع ارتباط با بنگاه های تجاری دنیااز طریق عدم تصویب fatf و مسائل مشابه هستیم
اینکه این عده به چه نیتی خودشون زدن و انداختن گردن پلیس به جای خود ولی نویسنده محترم مطمئنی بقیه حق اعتراض نداشته و ندارند ؟ سال ۱۴۰۱ به مدت چند ماه اعترضات عده ای که اتفاق امثال شما طرفدارش بودید به اغتشای، آتش زدن امام عموی و شهادت همین نیروهای پلیس منجر شد ، او موقع شما کجا تشریف داشتید؟ در مورد الهی بودن حکم حجاب شکی نیست چه هزار سال پیش چه الان و چه هزار سال بعد، در مورد اجباری بودن حجاب هم بارها بحث شده مثل این میمونه که بگی نه قوانین رانندگی اجباری ، ذات قانون اجباره وقتی در جامعه زندگی میکنی باید به قوانین احترام بگذارید چه بهش اعتقاد داشته باشی چه نداشته باشی ، همونطور که متحصنین جلوی مجلس هم باید به قانون احترام می گذاشتند ، چرا در مورد بی قانونی بی حجاب ها و هنجار شکن ها حرفی نمی زنی؟ اصل ماجرا اینه که امثال شماها بی خواهید قبح بی حجابی رو بکنید و با توسل به کلمه اجباری ، بی قانونی رو در این زمینه بی معنا کنید . و اما کلام آخر اینکه کسی از جماعت بانوان انتظار چادر و رو گیری محکم نداره ، اوضاع خیلی افتضاح نر از این حرف است. اگر بانوان ما اندکی پوشش متعارف داشته باشند نیازی به این بگیر و ببندها نیست اما امثال شما تمایل دارید یکسر بی حجابی رو به اعتراضات سیاسی گره بزنید و این خودش آغاز دو قطبی سیاسی هستش
خواسته آنان کاملا مشروع واقدامشان نیز منطبق بر قانون بودولیکن ضد ارزشها جای ارزشها راگرفته اند .