عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی:
برخی از اصلاح طلبان نگاه منفعت طلبانه دارند/ کابینه رییسی از کابینه احمدی نژاد مناسبتر است
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: آرای باطله ما در نظام و ترم حقوقی انتخابات یک عدد در حد یک تا دو درصد بوده است اما این که تا مرز 20 درصد و 18 درصد آرای باطله داشته باشید پیام نگران کننده و تلخی است.
انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری تمام شد و قرعه این دوره به نام ابراهیم رییسی در آمد. شخصی که می توان گفت استقبال باشکوهی در بین احزاب اصولگرا بود و از مدتها قبل برای ابراهیم رییسی پیش بینی چنین روزی را می کردند. ولی نکته بسیار مهمی در این انتخابات به چشم می آید عدم معرفی کاندیدای اصلاح طلب و آراء باطله که این دو نکته مهم و کلیدی بشمار می آید. در همین باره با محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران به گفت و گو نشستیم.
*چیدمان کابینه دولت سیزدهم را چطور ارزیابی می کنید؟
آقای رئیسی یک شخصیت موجهی است و پیشینه ۴۰ ساله در قوه قضاییه را دارد. آقای رئیسی تغییر پارادایم شیفتی و هویت کاری دارد که از نهاد قضائی در حوزه اجرایی وارد شده و ما هیچ پیشینه ای در این رابطه نسبت به نوع نگاه و عملکرد آقای رئیسی نمی توان داشت. از این جهت برخی گمانه زنی ها و پیش بینی ها نمی تواند درست باشد. در شبکه های مجازی اسامی افراد را می بینید که تحت عنوان جدول کابینه آقای رئیسی معرفی می شوند اما در حد گمانه زنی های شخصی و فردی است. این لیست ها را نمی توان با دیدگاه آقای رئیسی نسبتی برقرار کرد. آقای رئیسی اگر چنانچه اعتماد به بدنه کارشناسی علاقه مند خود به نیروهایی که به آنها اعتماد دارد است که احتمال داده می شود بتواند کابینه ای را تدارک ببیند که از کابینه آقای احمدی نژاد در سال ۸۸ مناسب تر باشد و آرزوی موفقیت برای آقای رئیسی داریم. ایشان مطرح کرده که سامانه ای را راه اندازی می کند و از طریق این سامانه برخی از نیروهای کارآمد را شناسایی می کند ولی من فکر نمی کنم با این روش شدنی باشد چون این مدلی که مورد نظر ایشان است برخی در دولت آقای روحانی عمل کردند ولی توفیق نداشتند. آقای رئیسی مواجه با این است که حدود ۲۰۰ نیروی کارآمد در سطوح بعد از خود در سطح وزرا و روسای سازمان ها و پست های معاونت و مدیریت های کلیدی دستگاه های اجرایی را شناسایی کند. مناسب ترین روش این است که به بدنه کارشناسی نیروهای خود اعتماد کنند و افرادی که جبهه عملی نسبتا موفقی داشتند را دعوت بکار کنند و کابینه موفقی را پیشنهاد کنند.
*آیا کابینه جوان محور خواهد بود؟
بحثی در خصوص جوان گرایی دولت مطرح شد و همواره کسانی که به موضوع جوان گرایی پیوند می زنند حرف را متکی به فرمایش رهبری می کنند که ایشان در مقاطعی عنوان کردند جوان ها را بکار بگیرید که به نظر من دچار سوبرداشت شدیم چون رهبری هیچگاه توصیه نکرده است نیروهای جوانی که خام باشند و تجربه کار ندارند باید در موقعیت مدیریتی استراتژیک و درجه اول قرار گیرند. توصیه ایشان این است که روحیه جوان داشته باشند یعنی از پختگی و تجربه اجرایی کارآمد برخوردار باشند. ولی در ورود به فعالیت ها انسان های شجاع باشند و روحیه محافظه کاری نداشته باشند. ایشان روحیه جوانگرایی را توصیه کرده است نه اینکه یک جوان خامی را بیاورید و بر سرکار مهمی بگذارند و به روش آزمون و خطا تجربه ای را کسب کنند و به مصالح و منافع کشور آسیب بزند. باید توصیه کنیم که رئیس جمهور منتخب از سرمایه جوان استفاده کنند و نمی توان از حجم تجربه سنگین تاریخی مدیرانی که توانستند با لیاقت در این کشور کار کنند، بگذریم و به صرف جوان گرایی افرادی را انتخاب کنیم که فاقد صلاحیت کافی برای اداره کشور باشند.
آقای رئیسی تغییر پارادایم شیفتی و هویت کاری دارد که از نهاد قضائی در حوزه اجرایی وارد شده و ما هیچ پیشینه ای در این رابطه نسبت به نوع نگاه و عملکرد آقای رئیسی نمی توان داشت. از این جهت برخی گمانه زنی ها و پیش بینی ها نمی تواند درست باشد
*دلیل اصلی که حزب اصلاحات از همتی حمایت نکرد چه بود؟
بخش بزرگی از اصلاحات حمایت کردند. در جبهه اصلاحات ۴-۳ حزب کلیدی داریم که یکی دو احزاب کلیدی حمایت کردند و باقی حمایت نکردند. به نظر من، این بی توجهی و کم لطفی که از ناحیه برخی دوستان در احزاب ذیل اصلاح طلب در حق آقای همتی صورت گرفت، ناشی از این بود تصور می کردند اگر مشارکت کنند می بازند پس نباید مشارکت کنند که من ایراد به این نگاه دارم. من فکر می کنم فارغ از پیروزی و یا شکست نسبت به اصل مشارکت و فعال بودن و حمایت از نیروی کارآمد که مورد اقبال بوده، وارد صحنه می شدند که این کار را نکردند. ما هم می دانستیم احتمال پیروزی ضعیف است و این چیزی نبود که قابل پیش بینی نباشد اما باور ما این است که اگر بخواهید بدنه اجتماعی خود فعال نگه دارید نمی توانید منفعل عمل کنید. این انفعال پذیرفته شده نبود و به این برمی گردد که برخی از دوستان دوست دارند روی اسب برنده شرط ببندند و زمانی در انتخابات مشارکت کنند که پیروزی خود را قطعی بدانند که این نگاه باطلی است. این نگاه سیاست ورزی مسئولانه نیست و نوعی منفعت طلبانه است که مورد تائید ما نیست.
*شاید خواستند ۴ سال فرصت داشته باشند خود را بازسازی کنند.
با این مغایر نبود که فعال در انتخابات باشند. اتفاقاً این عدم مشارکت به بازسازی لطمه می زند چون زمانی می توانید نسبت به بازسازی تشکیلات خود اهتمام داشته باشید که تجربه های موفقیت و شکست خود را مبنا قرار دهید و با آن مرور کنید. اینکه دچار انفعال شویم جامعه مخاطب همراهی نمی کند. امیدواریم این آرزو محقق شود و دوستان بازنگری و باور کنند تا زمانی که به نظام معتقد هستند و قرار بر این است که مبارزات مسالمت آمیز و پارلمانی و قانونمند باشد، الا و لابد مولفه انتخابات و ابزار انتخابات کلیدی ترین و موثرترین و کارسازترین و واقع بینانه ترین سازوکاری است که می تواند در جابه جایی قدرت و جابه جایی نخبگان اجرایی کشور نقش داشته باشد. اینکه بیرون گود بنشینیم و امید داشته باشید که یک روز شرایط مطلوب شود محقق نمی شود. دوستان اصلاح طلب باید این باور را داشته باشند که به هیچ کسی مجانی چیزی نمی دهند. اینکه تصور کنیم گوشه امنی بنشینیم و تنزه طلب باشیم و وجیه المله بمانیم و مورد نقد نباشیم و با جامعه معترض با روش انفعال همسویی کنیم. همین جامعه معترض روزی که شرایط تغییر یافته می شود و می فهمند چه خطایی از ناحیه دوستان صورت گرفته، همین کسانی که عرصه فعالیت را به انفعال تبدیل کردند مورد نقد جدی همین مخاطبان معترض قرار می گیرند. مردم جامعه ای هستند که همواره خود را برای دولت هزینه می کنند و متقابلاً انتظار دارند اینها در خط مقدم بایستند و بجنگند و ناامید نشوند و منفعل نباشند و شکستی که از درون یک تلاش صادقانه و موفق و همه جانبه خارج شود قطعاً ارزش آن از پیروزی در حالت انفعال بیشتر است.
*مشارکت را چطور ارزیابی می کنید و تحلیل شما از آرای باطله چیست؟
آرای باطله پیام روشنی داشت به نهادهایی که در زمینه سازی و رونق بخشی انتخابات می توانند نقش داشته باشند. عمده ترین نهادی که در این رابطه باید پاسخگو باشد شورای نگهبان است. آرای باطله ما در نظام و ترم حقوقی انتخابات یک عدد در حد یک تا دو درصد بوده است اما این که تا مرز ۲۰ درصد و ۱۸ درصد آرای باطله داشته باشید پیام نگران کننده و تلخی است. در واقع به جای این که ۴ نامزد انتخاباتی در صحنه داشته باشید ۵ نامزد انتخاباتی داشتید که یکی با اسم مستعار معترض بود که در وجه حقوقی آرای باطله متبلور شده است. به هر حال باید نسبت به این اشکال بازنگری و اصلاح شود. حداقل باید بپذیرند که با توجه به عملکردی که مورد نقد رهبری قرار گرفت و رهبری این رویکرد شورای نگهبان را امر المانه و جفاکارانه نام بردند، آقایان حداقل اگر به نقد و نظر دوستان دلسوز سیاسی توجه ندارند رهبری را باید تمکین کنند. طبیعی است ۲۰ درصد آرای باطله خطرناک است.
از این جهت باید خود را اصلاح کرد. در خصوص کلیت مشارکت به نظر من می توانیم در مجموع دفاع کنیم اگر چه دوستان اصلاح طلب ما بسیار نقد دارند و می گویند رئیس جمهور منتخب ۱۸ میلیون رای دارد و از میان ۵۹ و نیم میلیون است. در واقع سی درصد آرا است و یا بگوییم مشارکت به گونه ای بود که ۲۸ میلیون شرکت کننده بودند و ۴ میلیون آرای باطله بود و انتخاباتی که افراد حق انتخاب داشتند با یک ظرفیت ۲۵ میلیونی بوده است. این ۴۸ درصد مشارکت بوده و برای ملت و کشور ایران که همواره و در ۴۰ ساله حجم بزرگی از جابجایی قدرت خود را از طریق انتخابات پیش برده است قابل قبول نیست. اخیراً کلیپی از رهبری دیده ام که در سال های نخستین که حتی به زبان بیان می کنند آرای ۵۰-۴۰ درصدی برخی از انتخابات کشورهای غربی یک پیام شکننده و نگران کننده برای رهبران آن کشورها باید داشته باشد. عملاً این پیام برای مسئولین ایرانی است و باید این را پیام نگران کننده قلمداد کنند.
منبع: مدآرا
66