احمد جنتی و ۳۱ سال دبیری بیوقفه حتی در ۹۷ سالگی/ چهره محافظهکار شورای نگهبان که شفاف علیه اصلاحطلبان صحبت میکند
۳۱ سال است که تیر ماه، نام احمد جنتی در خبرها میآید؛ او ۳۱ سال است که به عنوان دبیر شورای نگهبان معرفی میشود. شیخی که این روزها نود و هفتمین سال زندگانیاش را سپری میکند.
۳۱ سال است که تیر ماه، نام احمد جنتی در خبرها میآید؛ او ۳۱ سال است که به عنوان دبیر شورای نگهبان معرفی میشود. شیخی که این روزها نود و هفتمین سال زندگانیاش را سپری میکند. جنتی یکی از مقامات و مسوولان در جمهوری اسلامی است که برای سالهای متمادی یک مسوولیت را عهدهداری میکند. سن و سال جنتی و مسوولیتی که دارد، انتقادات زیادی را برانگیخته است. بسیاری معتقدند که در این سن و سال باید دوران بازنشستگی را سپری کرد و نه اینکه در یکی از تعیینکنندهترین جایگاهها برای انتخاب مردم تعیین تکلیف کرد. هواداران او اما در مقابل معتقدند که جنتی، «عمار انقلاب و ولایت فقیه» است. نقش و تاثیرگذاری او در ادوار مختلف انتخابات، بسیاری را بر آن داشته تا برای جنتی نقشی فراتر از دبیر شورای نگهبان قائل باشند.
احمد جنتی متولد سوم اسفند 1305 خورشیدی در لادان از توابع اصفهان است. او در خانوادهای کمجمعیت به دنیا آمد. ملا هاشم لادانی که از روحانیون سرشناس «لادان» بود، نام «احمد» را برای تنها فرزند خانواده برگزید. او تنها فرزند این خانواده شد؛ در شرایطی که آن زمان تعداد فرزندان یک خانواده به دو جین هم میرسید.
او ۱۰ ماه پس از تاجگذاری رضا شاه به دنیا آمد و دوران نوجوانیاش همزمان بود با دوران حکومت رضاشاه. در دوران نوجوانی به مکتبخانه رفت و از آنجا راهی حوزه علمیه اصفهان شد و درس طلبگی خواند. تا سال ۱۳۲۴ یعنی ۱۹ سالگیاش در حوزه اصفهان بود و از آنجا در سن ۱۹ سالگی راهی حوزه علمیه قم شد و به ادامه تحصیل در این حوزه پرداخت.
سال ۱۳۳۹ پس از آنکه مرحوم بهشتی و چند تن از روحانیون دیگر مدرسه حقانی را تاسیس کردند، جنتی به مدت 14 سال در آنجا به تدریس مشغول شد. حضورش در قم باعث شد تا با روحانیونی که علیه حکومت شاه فعالیت میکردند آشنا شود. از همان حدود سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ که به پیروزی انقلابیون ختم شد، 3 مرتبه توسط ساواک دستگیر شده بود. در مجموع این سه بار بازداشت، او حدودا سه ماه در زندان بود و 3 سال هم تبعید به اسدآباد همدان.
فرزندان شیخ احمد
احمد جنتی سال ۱۳۲۷ و در ۲۲ سالگی و همزمان با دورانی که طلبهای جوان بود، با «صدیقه مظاهری جاننثاری» ازدواج کرد. شیخ احمد ۴ پسر دارد: «علی»، «حسن»؛ «حسین» و «محمد». از این ۴ فرزند، «حسین» از دنیا رفته است.
«علی» فرزند ارشد شیخ احمد است؛ او اختلاف نظر سیاسی عمیقی با پدرش دارد. او پیش از انقلاب با «محمد منتظری» نزدیک بود و باهم علیه حکومت شاه فعالیت داشتند. بعد از انقلاب اما مسوولیتهای زیادی را عهدهدار شد: ریاست صدا و سیمای استان خوزستان، استانداری خوزستان، استانداری خراسان، ریاست دفتر مرحوم هاشمیرفسنجانی، سفیر ایران در کویت، معاونت سیاسی وزیر کشور در دوره احمدینژاد و در دولت اول دوره حسن روحانی، وزیر ارشاد.
«حسین» فرزند دیگر شیخ احمد جنتی، مانند برادرش علی ضد شاه فعالیت میکرده اما بعد از انقلاب هم همچنان به فعالیت ادامه میداد. او عضو سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود. پس از اعلام قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی، او و همسرش فاطمه سروری به زندگی پنهان روی آوردند و نهایتا ۲۳ خرداد ۶۱، در جریان حمله سپاه پاسداران به یک خانه تیمی مجاهدین خلق (منافقین) «حسین» کشته و همسرش هم در جریان عملیات مرصاد کشته شد. «محسن» فرزند این دو بود که بعد از کشته شدن پدرش، تحت سرپرستی شیخ احمد جنتی قرار گرفت ولی چند سال بعد و در نوجوانی او در یک سانحه رانندگی کشته شد. «علی جنتی» میگوید مادرش پس از کشته شدن برادرش، تا پایان عمر ابراز ناراحتی میکرده اما هیچگاه به محل دفن «حسین جنتی» نرفتهاند؛ چون نه میدانند که کجا دفن است و نه انگیزهای برای پیدا کردنش داشتند.
«محمد» دیگر فرزند شیخ احمد جنتی است؛ او ابتدا برقکار بوده و در دهه ۷۰ خورشیدی کارمند سازمان تبلیغات اسلامی شد.
«حسن» فرزند دوم احد جنتی است؛ یکسال از علی کوچکتر است و به گفته برادر بزرگتر، نه به سیاست علاقه داشته و نه به تحصیل. او در اصفهان مشغول نجاری است. «علی جنتی» سال ۱۳۹۶ در مصاحبه با روزنامه «شرق» از «حسن»، به عنوان «برادر ناتنی» یاد کرده است.
مشغله بعد از انقلاب
پس از انقلاب، کمکم سر احمد جنتی شلوغ شد. نخستین مسوولیت بعد از انقلاب جنتی، ریاست دادگاه حاکم شرع انقلاب اسلامی خوزستان بود. خودش در این رابطه گفته «به دلیل نداشتن و کمبود قاضی به تهران و خوزستان اکتفا نکرده و به خرمشهر، اصفهان و شهرهای دیگر نیز برای قضاوت رفتم... امثال من دورهای ندیده بودیم... در کرمانشاه نیز در دادگاه انقلاب شرکت میکردم».
کمتر از یکسال پس از پیروزی انقلاب در آبان 1358، بنیانگذار انقلاب، شیخ احمد را به امامت جمعه اهواز منصوب کرد. خطبههای نماز جمعه جنتی از خوزستان شروع شد و در کرمانشاه، قم و تهران ادامه یافت.
بهمنماه همان سال، جنتی ۵۳ ساله، به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب شد و نهایتا شورای نگهبان 26 تیر ماه 1359 آغاز به کار کرد.
او در سال 1363 هم از بنیانگذار انقلاب حکم گرفت و به عنوان عضو هیات موسس مکتب خواهران (قم) منصوب شد.
شیخ احمد جنتی به غیر از اینها مناصب بسیار دیگری در سطح حاکمیت داشته یا دارد: «رییس شورای نمایندگان ولیفقیه در دانشگاهها»؛ «نماینده رهبری در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان»؛ «عضویت در شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت»؛ «نمایندگی مقام معظم رهبری در کمکرسانی به مردم بوسنی و هرزگوین»؛ «عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام»
جنتی، تعریف شده در اردوگاه محافظهکاران
غالب مسوولیتهای جنتی انتصابی بوده ولی یک سمت انتخابی هم دارد. او نماینده مجلس خبرگان رهبری است که در دوره اخیر به ریاست این مجلس رسید. او در جریان انتخابات خبرگان ۱۳۹۴ یک ضلع از مثلث «ج.ی.م» یعنی «جنتی، یزدی و مصباح» بود که در استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان که بنا بود این سه ضلع با آرای سلبی حذف شوند. بهترین دوستان جنتی، مرحومین آیتالله خزعلی و آیتالله مهدوی کنی بودند.
جنتی را به لحاظ سیاسی باید در چارچوب محافظهکاران حساب کرد. او از جمله مقاماتی است که بهرغم جایگاه حقوقیاش و الزام بر بیطرفی، خیلی شفاف علیه اصلاحطلبان صحبت میکند.
پرحاشیهترین شغل جنتی دبیری شورای نگهبان است؛ او از تیرماه 71 دبیر شورای نگهبان است و ۳۱ سال میشود که بر این مسند تکیه زده است. نظارت استصوابی و در پی آن، رد و تایید صلاحیتها برای انتخابات، بخش مهمی از مسوولیت جنتی است که سر و صدای زیادی به پا میکند. هرچند که خودش معتقد است که «تنها یک رای دارد» و تاثیرش یکدوازدهم است، اما منتقدان نظر دیگری دارند.
ماجراهای جنتی و اصلاحطلبان؛ بخش یک
یکی از حواشی شغلی جنتی به انتخابات مجلس ششم در سال 1378 برمیگردد.
شورای نگهبان اعلام کرد که در حوزه انتخاباتی تهران تخلفاتی صورت گرفته و خواستار ابطال نتایج تهران بود. در جریان این ماجرا جدال تندی بین شورای نگهبان و وزارت کشور در گرفت.
پس از کشمکشهای زیادی که بین هیات نظارت وزارت کشور با شورای نگهبان ایجاد شد، جنتی در نامهای به مقام معظم رهبری نوشت که «با توجه به نتایج کنونی، شورای نگهبان نمیتواند صحت انتخابات را تایید کند».
در بخشی از پاسخ مقام رهبری به نامه جنتی آمده که «صندوقهایی که مخدوش بودن آن از نظر شورای نگهبان به اثبات رسیده است و با معیارهای آن شورا قابل تایید نیست باید ابطال گردد».
از تبعات این موضوع، شکایت وزارت کشور از جنتی بود؛ شورا هم از مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وقت وزیر کشور شکایت کرد و تاجزاده هم از جنتی. روابط عمومی وزارت کشور با اعلام خبر شکایت، نوشت که «این شکایت پیرو نامه احمد جنتی، خطاب به ریاست قوه قضاییه و ایراد اتهام به ستاد انتخابات کشور میباشد و در شکایت وزارت کشور، ضمن حفظ و اعاده حقوق اعضای ستاد انتخابات کشور، براساس مواد 697 و 698 قانون مجازات اسلامی، تعقیب کیفری فرد مفتری (احمد جنتی) خواسته شده است». نتیجه شکایت از جنتی معلوم نشد ولی تاجزاده به انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.
اصلاحطلبی؟ این کلمه را انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی رواج دادهاند
شیخ احمد جنتی نظرات تندی درباره اصلاحات و اصلاحطلبان دارد؛ او در تابستان ۱۳۷۹ و زمانی که هنوز مدت زیادی از تنش بر سر انتخابات مجلس ششم نگذشته بود، در گفتوگو با هفتهنامه الاهرام العربی چاپ قاهره گفته بود که «کلمه اصلاحطلبی را انگلیس، فرانسه، امریکا و رژیم صهیونیستی برای منافع خود رواج دادهاند. ». او درباره انتخابات مجلس ششم که چند ماه قبل برگزار شده بود، تاکید کرده بود که «هیچ مسوول یا سازمانی نمیتواند ثابت کند که شورای نگهبان در انتخابات با اعمال نفوذ خود مانع از ورود پارهای از هواداران خاتمی به مجلس شده است». او همچنین این «اتهامات» را با اتهاماتی که به پیامبر اسلام نسبت میدادند، قیاس کرد و گفت که «این حرفها فقط یک اتهام است همانگونه که پیامبر اسلام را نیز در زمان خود متهم به نقض عدالت میکردند».
ماجراهای جنتی و اصلاحطلبان؛ بخش دو
ماجراهای جنتی و اصلاحطلبان تمامی نداشت؛ سال 82 هم پیش از انتخابات مجلس هفتم ردصلاحیت گسترده نمایندگان اصلاحطلب مجلس تبدیل به یک تنش سیاسی در کشور شد. این رد صلاحیتها باعث شد تا چند ماه بعد از انتخابات و حذف گسترده اصلاحطلبان از آن، افراد رد صلاحیتشده از اعضای شورای نگهبان به قوه قضاییه شکایت بردند.
قوه قضاییه هم با ارسال احضاریههایی خواستار پاسخ شورا و اعضای هیاتهای ذیربط درباره رد صلاحیت نامزدهای مجلس هفتم شد. پس از این اقدام قوه، جنتی در نامهای به «محمود هاشمی شاهرودی» رییس وقت قوه قضاییه این اقدام را خلاف «اصل 99 قانون اساسی» توصیف کرد و گفت که «امر رسیدگی به صلاحیت داوطلبان انتخابات بهطور مطلق به عهده شورای نگهبان است و نظارت دستگاه دیگر بر این نظارت، خلاف اصل 99 قانون اساسی است و مراجع قضایی فاقد صلاحیت رسیدگی به موضوع هستند». مهدی کروبی رییس مجلس ششم و دبیر مجمع روحانیون مبارز، در نامه به جنتی به انتقاد از رویه این شورا پرداخت: «راستی ظرفیت پرنشدنی و بیپایان اصل 99 قانون اساسی که گاه شمشیر و گاه سپر جنابعالی است و هرجا لازم باشد میتوان افراد زیادی به استناد آن حذف و طرد کرد، برداشت حقوقی جنابعالی است یا تفسیر پذیرفتهشده از قانون که مصالح و منافع ما را تامین کرده و قدرت پیشبرد و اعمال آن را داشته باشیم». شورا هم در جوابیهای تند و تیز به کروبی، آن را تبلیغاتی خواند و نوشت: «شرط پاسخگویی آن است که مبتنی بر قانون و منابع قانونی باشد و نه تمایل و اراده شخص یا اشخاص. رفتار نهادها را باید با قانون سنجید و نه با سلایق و تمایلات شخصی و حزبی».
به هر شکل مجلس هفتم تشکیل شده بود و دیگر این نامهنگاریها باعث هیچگونه جابهجایی در کرسیهای نمایندگی نمیشد. چند ماه پس از این کشمکشها، دولت محمد خاتمی هم به پایان رسید تا شیخ احمد جنتی بتواند یک نفس راحت بکشد.
نشانههای یک رییسجمهوری مورد پسند
جنتی پیش از انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری، در خطبههای نماز جمعه نشانههایی از آن رییسجمهوری مطلوب ارایه میداد: «رییسجمهور باید خط قرمزها را بداند. مثلا اگر کسی در انرژی هستهای بین ایستادن و تسلیم شدن تردید دارد، به درد ریاستجمهوری نمیخورد». (بهمن 1383)
این روند در بهار 1384 با قدرت بیشتری ادامه داشت. او در نماز جمعه فروردین 1384، تاکید کرده بود که «رییسجمهور آینده باید این گرانیها را مهار کند. رییسجمهور آینده باید روی تصمیمات خود قاطع بایستد. در واقع وی باید سیاستمدار باشد نه سیاستباز. باید دلش به حال مستضعفین بسوزد و کاری برای آنها انجام دهد».
جنتی را به لحاظ سیاسی باید در چارچوب محافظهکاران حساب کرد. او از جمله مقاماتی است که بهرغم جایگاه حقوقیاش و الزام بر بیطرفی، خیلی شفاف علیه اصلاحطلبان صحبت میکند
اردیبهشت 1384 در جریان سخنرانی در همایش مشارکت عمومی و همبستگی ملی نیز گفته بود که «در عرصه انتخابات باید اصلحترین را به مردم شناساند. رییسجمهور آینده باید از تجملات دوری کند و تصرفی در بیتالمال نداشته باشد. افرادی که کاندیدا شدهاند باید نشان داده باشند آیا اهل تجملات بودهاند یا اینکه در بیتالمال تصرفهای بیجا داشتهاند».
در جریان انتخابات ریاستجمهوری 1384، گفته شد که جنتی عضو شورای حکمیت اصولگرایان شده؛ هرچند این خبر با واکنشها و انتقادات گستردهای روبرو شد، اما سخنگوی شورای نگهبان آن را تکذیب کرد.
در لابهلای سخنان جنتی چه با عضویت در این شورا و چه بدون عضویت در این شورا، نامزد محبوبش مشخص بود. البته که هم در جریان انتخابات و هم قبل از آن، بسیاری نسبت به عملکرد و نظارت بر انتخابات انتقاد داشتند؛ تا جایی که مهدی کروبی پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات در بیانیهای نوشته بود «تا قبل از اینکه بخوابم نفر دوم بودم اما نمیدانم چه شد در زمان کوتاهی که خوابیدم سوم شدم، انگار که به خواب اصحاب کهف رفته بودم». هاشمیرفسنجانی هم در نامهای سرگشاده که پس از نتایج دور دوم انتخابات منتشر کرد، بهشدت از شورای نگهبان انتقاد کرد و این شورا را به «داورانی» تشبیه کرد که «نشان دادند نمیخواهند یا نمیتوانند کاری بکنند» و به جای شکایت بردن به آنها شکایت به «دادگاه عدل الهی» برد. او چندی بعد در یک گفتوگو تاکید کرده بود: «کسانی که خود را قیم مردم میدانند، در انتخابات دخالت کردند و من هم به خاطر مصالح انقلاب آنها را به خداوند واگذار کردم». «قیم» واژهای بود که در دوران اصلاحات، نشریات و منتقدان شورای نگهبان، درباره این شورا به کار میبردند.
تمجید از احمدینژاد
با روی کار آمدن محمود احمدینژاد دیگر نیازی به پردهپوشی نبود و جنتی به صورت مشهودی از طرفداران سرسخت او شد. خطبههای نماز جمعه و سخنرانیها، محلی برای حمایت جنتی از رییسجمهوری تازه به قدرت رسیده شده بود. سال 84 دبیر شورای نگهبان در یکی از نماز جمعههای پس از انتخاب احمدینژاد او را «مرد عزیز» خطاب کرد.
او در اظهارنظری دیگر در نماز جمعه شهریور 1384، گفت که «آقای احمدینژاد ابتدا نیز با وزرای معرفیشده میثاقنامهای امضا کرد. من به صدا و سیما توصیه میکنم این میثاقنامه را بار دیگر پخش کند. این یکی از ابتکارات رییسجمهور بود و وزرا باید پای این میثاقنامه بایستند».
سال 1385 و پس از آنکه احمدینژاد نامهای سرگشاده به جرج بوش رییسجمهوری وقت ایالات متحده ارسال کرد، با وجود انتقادات زیادی که در فضای سیاسی نسبت به این اقدام او شکل گرفته بود، شیخ احمد جنتی یکتنه سینه سپر کرد و در نماز جمعه اردیبهشت همان سال گفت: «نامه احمدینژاد به جرج بوش فوقالعاده است و از الهامات خدا بود... توصیه میکنم این نامه را بچهها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاهها خوانده شود و صدا و سیما نیز مکرر آن را بخواند».
او تیرماه 1386 و در دومین سالگرد پیروز اعلام شدن محمود احمدینژاد، در خطبههای نماز جمعه تهران گفت که «چند روز پیش یکی از دوستان میگفت در زمان انتخابات در تاکسی از راننده پرسیدم به چه کسی رای میدهی؟ او گفت: نمیدانم اما مادرم که چند سال پیش فوت کرده دیشب به خوابم آمده و گفت به احمدینژاد رای بده». این دست اظهارات احمد جنتی با انتقادات وسیعی روبرو میشد، اما نه جنتی و نه بقیه هواداران او در حاکمیت، از تمجید کردن احمدینژاد ابایی نداشتند و بدون توجه به جایگاه، اصطلاحا دولت و شخص رییس آن را «حلوا حلوا» میکردند.
حمایت تمامقد از دولت احمدینژاد
این «حلوا حلوا» کردن احمدینژاد در آستانه انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری 1388 و بعد از آن به اوج خود رسید. چند ماه پیش از انتخابات 1388 جنتی حمایت تمامقدی از دولت وقت کرد و حملهای هم به منتقدان دولت؛ او در نماز جمعه آبانماه 1387، گفت که «دهها روزنامه همه ریختهاند به جان دولت، هر چیزی میخواهند، میگویند و بعد میگویند آزادی نیست...اگر اینها خیال میکنند که یک روزی مردم مملکت را دو دستی تقدیمشان میکنند کور خواندهاند، مردم ما مسلمان و متدین هستند». او در همان خطبه، از واژه فتنه رونمایی کرد؛ 7 ماه پیش از انتخابات: «هر روز فتنهای در جایی به راه انداختن و مردم را به جان هم انداختن، بدبینی ایجاد کردن، اختلاف و درگیری درست کردن به نفع چه کسی است؟»
اما نخستین سخنرانیهای جنتی در سال 1388 جنجال به پا کرد. او که طبق قانون و شرع و عرف به لحاظ جایگاه سیاسیاش باید مواضع بیطرفانه اتخاذ میکرد، اما بیپرده و صریح دفاعی قوی از دولت برابر منتقدان داشت. جنتی در این سخنرانی که در جمع مردم بوشهر به تاریخ چهارم فروردین ماه 1388 انجام شد گفت: «در این دوره، دو، سه سال اخیر یک وضع جدیدی پیش آمد که سابقه نداشت و آن، رسیدگی فوقالعاده و بیش از پیش به مردم؛ سرزدن به شهرستانها و احترام قائل شدن برای مردم محروم و قشر مستضعف...در این دو، سه سال اخیر به اینها بهای بیشتری داده شد و اینها فهمیدند که مورد عنایت مسوولان نظام هستند و نظام برای اینها ارزش قائل است و به مشکلات اینها میپردازد و تا جایی که میتواند مشکلاتشان را حل میکند و یک دولت پرکار و پرتلاشی که ما سابقه اینجوری نداشتهایم به وجود آمد که زبانزد خاص و عام شد».
این اظهارات بسیار جنجالبرانگیز شد و انتقادات از شورای نگهبان برای عدم رعایت بیطرفی را تشدید کرد. نهایتا چند روز بعد، شورای نگهبان اطلاعیهای صادر کرد و نوشت: «با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات، سخن گفتن با هدف تلاش برای جلبتوجه افکار عمومی نباید موجبات تخریب برخی نهادها و ارکان نظام را فراهم کند و دشمنان و بدخواهان انقلاب و مردم مسلمان کشورمان را به طمع وادارد». این بیانیه برداشتها از سخنان جنتی را برداشتهایی اشتباه خواند.
نهایتا شورای نگهبان مجبور شد تا هم اطلاعیه توضیحی صادر و هم متن کامل سخنان را منتشر کند.
تقلب؟ القای شبهه است
نهایتا روز موعود فرا رسید و شیخ احمد جنتی بعد از انداختن برگ رای خود در صندوق، به افرادی که پیرامون سلامت انتخابات نامهای نوشته بودند حمله کرد و گفت: «این مساله تازهای نیست در مواقع دیگر نیز این نگرانیها بوده، این چیزی است که عدهای که احساس میکنند ممکن است عقب بمانند این شبهه را القا میکنند و در حقیقت مربوط به کسانی است که احساس عقبماندگی میکنند. اینها اصلا تقلب را درست معنا نمیکنند و آنهایی که این حرفها را میزنند و تقریبا در خارج و داخل هماهنگ هستند تقلب را اینگونه معنا میکنند که اگر به نفع ما باشد سالم و اگر به نفع ما نباشد، تقلب است».
این سخنان در حالی مطرح میشد که یک روز قبل از آغاز رایگیری یعنی 21 خرداد ماه 1388، سیستم پیامکی خطوط تلفن همراه قطع شده بود.
اسنادی که هیچگاه منتشر نشد!
شیخ احمد جنتی اظهارنظرهای جنجالی دیگری هم داشته و دارد. ادعای کمک یک میلیارد دلاری امریکاییها به اصلاحطلبان از این دست سخنان بود. او در یک سخنرانی در مسجد جمکران که مرداد 1389 انجام داد، مدعی شد که «امریکاییها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هماکنون عامل امریکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودیها که به نمایندگی امریکا صحبت میکردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر را هم میدهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد».
فردای این اظهارات مهدی کروبی در بیانیهای شدیداللحن از جنتی بهشدت انتقاد کرد. چند روز بعد هم، میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض به نتایج انتخابات 1388 در نامهای خطاب به مراجع تقلید نوشتند: «برای حفظ آبروی روحانیت و اسلام از ایشان بخواهید سند و مدرک خود را ارایه کند یا منبعش را برملا نماید تا مردم این محرمان اصلی انقلاب و کشور در جریان واقعیت یا افترا و دروغ که برای متاع دو روز دنیا بیان شده است، قرار گیرند».
در واکنش به اظهارات دبیر شورای نگهبان، سخنگوی این شورا در یک نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره زمان ارایه اسناد از سوی احمد جنتی، گفت که «جواب این سوال را باید از آیتالله جنتی پرسید». عباسعلی کدخدایی در ادامه با حمایت از اظهارات جنتی گفت: «آیتالله جنتی حتما اسنادی در این خصوص داشته است و هر زمان به جرم افرادی که مقابل نظام ایستادهاند رسیدگی شود، اسناد دریافت کمکهای میلیاردی نیز به دادگاه ارایه خواهد شد». هرچند سخنگوی شورای نگهبان گفت جنتی حتما مستنداتی برای آن داشته، ولی هیچگاه اسناد این ادعا منتشر نشده است.
بهمن ماه 1389 نیز، آغاز حصر نامزدهای معترض به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال 88 را کلید زد؛ او در خطبههای نماز جمعه 29 بهمن 89 و چند روز پس از تجمعات اعتراضی 25 بهمن ماه، گفته بود: «درهای خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند».
رخداد تاریخی در شورا
از جمله رخدادهای تاریخی زمان دبیری احمد جنتی در شورای نگهبان، رد صلاحیتهای صورتگرفته از سوی این شوراست. مهمترین این رد صلاحیتها در دو مقطع انجام گرفت؛ نخست در انتخابات ریاستجمهوری 1392 و دوم در انتخابات ریاستجمهوری 1400. در جریان «بررسی صلاحیت» نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال 1392، شورای نگهبان که دبیرش آن زمان 87 سال داشت، اکبر هاشمیرفسنجانی را با 79 سال سن بابت کهولت سن رد صلاحیت کرد. با وجود اینکه رد صلاحیت هاشمیرفسنجانی مانند یک زلزله سیاسی در ایران بود، اما شیخ احمد جنتی موضع خاصی در این باره نگرفت و از داغی این اتفاق نیز با مرور زمان کاسته شد.
تکرار رخداد تاریخی؛ رد صلاحیت لاریجانی
در جریان انتخابات ریاستجمهوری 1400 هم این شورا علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری را رد صلاحیت کرد؛ رد صلاحیتهایی که مانند سال 1392، موجب شگفتی شد. علی لاریجانی که برای 12 سال رییس مجلس شورای اسلامی بود و قبل از آنهم رییس صدا و سیما و نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی، از نظر این شورا «صلاحیت» تصدی ریاستجمهوری را نداشت؛ مانند اسحاق جهانگیری معاون اول دولت مستقر!
جنتی پس از رد صلاحیت هاشمیرفسنجانی دیگر با شفافیت بیشتری درباره رد صلاحیتها صحبت کرد. بهمنماه 1393، در همایش ناظران امین گفت که «عدهای از هماکنون میدانند که صلاحیتشان در شورای نگهبان تایید نمیشود و لذا شورای نگهبان را زیر سوال میبرند». منظور جنتی نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی بود که اسفند 1394 برگزار شد؛ انتخاباتی که مهمترین فرد رد صلاحیتشده در آن، سید حسن خمینی برای مجلس خبرگان رهبری بود که جنتی باز هم واکنشی نداشت. جنتی در همان انتخابات نفر آخر در نمایندگان خبرگان استان تهران شد، اما با توجه به ترکیب این مجلس، او ریاست خبرگان رهبری را هم برعهده گرفت.
ابطال رای مردم
از جمله اتفاقات حاشیهای شورای نگهبان در دوران جنتی، رد صلاحیت مینو خالقی منتخب مردم اصفهان بود؛ پس از رای آوردن او در انتخابات، برخی کانالهای تلگرامی وابسته به تندروهای نزدیک به جبهه پایداری، تصاویری از این منتخب اصفهانیها منتشر کرد. شورای نگهبان هم که خود را صاحب صلاحیت برای هرگونه تصمیمی میداند، صلاحیت مینو خالقی را رد و آرای مردم اصفهان را باطل اعلام کرد.
استعفا از امامت جمعه تهران
او سال 1393 و در آستانه 90 سالگی، در یک برنامه تلویزیونی گفت که از مقام رهبری خواسته تا «برخی از فعالیتها از دوش من برداشته شود». او افزوده که «در خصوص نماز جمعه گفتند که باید نماز جمعه را داشته باشی. من گفتم برخی وقتها نماز جمعه برای من سنگین است فرمودند فاصلههایش را زیاد کن».
این روند تا سال 1396 ادامه داشت و جنتی 91ساله، پس از 25 سال که از امامت جمعه تهران استعفا داد با موافقت مقام رهبری همراه شد.
همان سال و در جریان انتخابات شوراهای شهر درباره کاندیدا شدن اقلیتهای مذهبی برای انتخابات شوراها ابلاغیهای جنجالی صادر شد. این ابلاغیه داوطلب شدن غیرمسلمان در مناطقی با اکثریت مسلمان را «خلاف موازین شرع» دانست. علی لاریجانی رییس مجلس که نهاد تحت نظارتش وظیفه نظارت بر انتخابات شوراهای شهر و روستا را بر عهده داشت، این ابلاغیه را رد کرد ولی مصداق آن، «سپنتا نیکنام» عضو زرتشتی شورای شهر یزد معلق شد. این ماجرا نهایتا با ورود مجمع تشخیص مصلحت، به نفع اقلیتهای دینی پایان یافت.
سال 1397 جنتی برای بار دوم به ریاست خبرگان رهبری انتخاب شد. اینبار دیگر هاشمیرفسنجانی هم در مجلس خبرگان نبود و او کار سختی برای ریاست نداشت.
در همین سال، پس از آنکه ایالات متحده از برجام خارج شد، دبیرخانه خبرگان رهبری بیانیهای منتشر کرد و خواستار عذرخواهی دولت شد. اما با اعتراض و تکذیب برخی اعضای خبرگان، امضای نامه به امضای رییس خبرگان تغییر کرد.
رییسی و احمدینژاد محبوب
مجموعه رفتارهای احمد جنتی با دولت حسن روحانی، 180 درجه با برخوردش در دوران محمود احمدینژاد متفاوت بود. همین تفاوت نیز در رابطه با دولت حسن روحانی و ابراهیم رییسی مشهود بود؛ به عبارت دیگر، دولتهای احمدینژاد و رییسی، دو رییسجمهوری محبوب احمد جنتی هستند.
او در یکسالگی دولت و در شرایطی که تورم و گرانی در همه زمینههای زندگی روزمره جامعه مشهود بود، در سخنانی گفت «در یکسالی که از آغاز به کار دولت سیزدهم گذشته است شاهد اتفاقات امیدوارکنندهای بودهایم که بابت آنها از اعضای دولت و به ویژه رییسجمهور پرتلاش جناب حجتالاسلام والمسلمین رییسی تشکر میکنیم و توفیق آنها را در ادامه راه از خداوند بزرگ مسئلت مینماییم». او در این اظهارات،مانند دوران احمدینژاد به سفرهای استانی دولت اشاره کرد و آن را عامل مهمی برای ایجاد همدلی و همراهی مردم در جهت حل مشکلات کشور دانست. او گفت: «ارتباط بیواسطه با مردم، دولتمردان را در شرایط واقعی قرار میدهد و باعث میشود تصمیمات درستی برای حل مشکلات کشور اتخاذ کنند. خداوند مردم شریف ایران که صادقانه عمری را در خدمت اسلام، انقلاب و نظام بودند، حفظ و دشمنانشان را زمینگیر کند».
تجدید فراش بعد از درگذشت همسر
فروردین 1394 همسر آیتالله جنتی درگذشت و تصاویر منتشره از او در مراسم همسرش، حاکی از ناراحتی و تاثر او داشت. سال 1396 به گفته پسرش «علی»، تجدید فراش کرد: «حاجآقا بعد از فوت مادر ازدواج کردند. چون سن ایشان بالاست و نیاز به مراقبت دارند. بعد از فوت والده، من یا برادرم باید شبها در کنار ایشان میماندیم یا ایشان را به منزل خودمان دعوت میکردیم که شبها تنها نباشند و امکان مراقبت از ایشان فراهم شود. این وضعیت نمیتوانست ادامه پیدا کند. باید فردی دایما از ایشان مراقبت میکرد. از این منظر معتقدم کار درستی انجام دادند».
جنتی را میتوان کهنسالترین مسوول در جمهوری اسلامی دانست؛ با 97 سال سن و مسوولیتهایی سنگین. به گفته «علی» سبک زندگی پدرش نقشی اساسی در طول عمر او دارد؛ اهمیت به سلامتی و ورزش؛ مثلا به گفته فرزند ارشد، هفتهای یکی، دو بار راه رفتن در استخر؛ البته مشخص نیست این فعالیتها در سالهای اخیر همچنان ادامه دارد یا خیر.