فعال سیاسی اصلاح طلب:
رویه جبهه اصلاحات در مسائل سیاسی نتیجه نداد/ درباره تسخیر سفارت آمریکا همه موافق بودند، چون نمیتوانستند عواقب را ببینند جز مرحوم بازرگان
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: من زمانی که در مجلس ششم حاضر بودم به نمایندگان اصلاحطلب میگفتم که به مسئله جامعه و اجتماع توجه کنید اما متأسفانه آن زمان به حرف ما توجهی نکردند. وقتی مصوبات سیاسی نمایندگان به وسیله شورای نگهبان تأیید نمیشود، شما پافشاری نکنید بلکه روش و تاکتیکتان را عوض کنید و روی مسائل اجتماعی تمرکز کنید.
محمدرضا خباز در پاسخ به این سوال که پیشبینی شما از وضعیت ثبت نام داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی در جریان اصلاحات چیست و کدام احزاب و گروهها در این مرحله ثبت.نام کردهاند، گفت: همانطور که میدانید، جبهه اصلاحات متشکل از ۱۵ عضو حقیقی با انتخاب آقای خاتمی، به همراه ۳۰ نفر از نمایندگان ۳۰ حزب است. این مجموعه طبق تصمیمی که گرفتند اعلام کردند ما تصمیمی درباره انتخابات نداریم و هرکسی که میخواهد کاندیدا شود یا نشود. احزاب اعتماد ملی، مردمسالاری، کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان و خانه کارگر به اعضای خودشان اعلام کردند که هرکسی شرایط انتخاب شدن را در خود میبیند ثبتنام کند. با توجه به آنکه طبق نظر وزارت کشور استقبال از ثبتنام کنندگان نسبت به دوره گذشته بیشتر بود، من نظری درباره ترکیب ثبتنام کنندگان ندارم باید منتظر ماند و دید ترکیب اصلاحطلبان در ثبتنامها به چه صورتی خواهد بود.
خباز در پاسخ به این سوال که با وضعیت فعلی چه اصلاحاتی را میتوان در کشور رقم زد و شکل سیاستورزی باید به چه شکلی باشد، گفت: ما یک ضربالمثل عربی داریم که عقلانی هم است که میگوید «ما لایُدرک کُله، لایُترک جُله» اگر شما صددرصد به هدفتان نرسیدید، به درصد پایینتری هم که رسیدید راضی و قانع باشید. جدای از مسأله سیاسی، هدفی را برای خودتان در حوزههای اقتصادی و یا اجتماعی طراحی میکنید و قصد دارید صددرصد به هدفتان برسید اگر به ۹۰ درصد، ۸۰ درصد و گاهی ۵۰ درصد و کمتر هم رسیدید میگویید من تلاش خودم را کردم ولی به کمتر از آن رسیدم. به نظرم این مسأله منطقی میآید.
وی افزود: من این حرف را در انتخابات دوره گذشته، در جلسات و سخنرانی به مردم گفتم که اگر پای صندوق نیایید، کار دنیا لنگ نمیماند، یعنی مجلس با رأی پایینتر با مشارکت حدود ۳۰، ۲۰ یا ۱۵ درصد تشکیل خواهد شد. نتیجه آن مجلس ناکارآمد و ضعیفی است که دنبالهروی صاحبان قدرت خواهد بود و لوایح یا طرحهایی را تصویب خواهند کرد که آن مصوبات برای شما مردم است. آنها قانون تصویب میکنند و قوانینی که تصویب کنند را شما باید اجرا کنید. ممکن است تا دهها سال این قانون باشد و آثار منفی آن همچنان بر جامعه مسلط باشد. بنابراین معتقدم اگر صددرصد نمایندهها کاملا مردمی از قشر مردم، از جنس و دلسوز مردم، بدون مطالبات شخصی و خانوادگی باشند که چه بهتر، اگر آن ترکیب صددرصد نشد ترکیب مجلس ۷۰ درصد، ۵۰ درصد، ۲۰ درصد هم باشد باز بهتر از هیچ است.
خباز تصریح کرد: این دوره از مجلس ضعیفترین دورهای بود که فقط ۵ نفر اصلاحطلب در مجلس داشتیم و یکی از آن ۵ نفر هم آقای پزشکیان بود که از حقوق مردم دفاع میکرد. اما این یک نفر در مقابل بیش از ۲۸۰ نماینده دیگر چراغی بود که به اندازه خود روشنایی میداد. اگر ما در مجلس به جای یک آقای پزشکیان، ۱۰ آقای پزشکیان داشتیم، حتما برخی از این لوایحی که به تصویب رسید و دود آن به چشم مردم رفت و میرود، اتفاق نمیافتاد. به یاد دارم زمانی که ما در مجلس چهارم بودیم، ۲۴ تا ۲۵ نفر نماینده اصلاحطلب بیشتر نبودیم. اما به همان اندازه مؤثر بودیم. در مجلس پنجم حدود ۶۰-۷۰ نفر بیشتر نبودیم، دو دفعه آبستراکسیون کردیم و نگذاشتیم موضوعی که خلافنظر مردم است، مصوب شود. اتفاقا در آن روز جلسه را آقای روحانی اداره میکرد و ما با خروجمان از مجلس اجازه ندادیم چیزی تصویب شود که موکلین ما در کشور اذیت شوند. بنابراین معتقدم هرچقدر افراد سالم و علاقهمند به کشور و مردم بیشتر در مجلس باشند، آثار مثبت آن برای مردم، هرچقدر میزان آنها کمتر باشد، بیشتر خواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که بعد از اعتراضات سال گذشته، درصد بسیاری از مردم نسبت به اشخاص و جناحهای سیاسی امید و اهتماد خود را از دست دادند، اقناعسازی و اعتمادسازی مردم باید به چه شکلی صورت بگیرد، گفت: برخی در دولت و مجلس فعلی به انتخابات حداقلی معتقد هستند و به انتخابات حداکثری اعتقادی ندارند، چون مزه انتخابات حداقلی زیر زبانشان است. شیرینی انتخابات حداقلی باعث شده که آنها نماینده شوند. اختیار با مردم است که در انتخابات شرکت کنند یا نکنند. به نظرم اگر صداوسیما به انتخابات حداکثری علاقهمند است، میزگردهای روشنگرانه بگذارد و کاملا ابعاد شرکت و عدمشرکت مردم را بیان کنند و بگویند اگر شرکت کنید این اتفاق میافتد و اگر شرکت نکنید، این اتفاقها رخ خواهد داد. به هیأتهای نظارتی بگویند اگر شما دایره تأیید صلاحیتها را سفت و محکم بگیرید، مجلس و قوهمقننه که ریلگذار است، از حضور افراد شایسته محروم شده و این روند دودش به چشم نظام و کشور خواهد رفت که همه دارند سنگ آن را به سینه میزنند.
در سالی که لانه جاسوسی تسخیر شد، همین دوستان حاضر بودند، تنها کسی که شجاعانه ایستاد و نامش در تاریخ زنده است، مرحوم بازرگان بود. ایستاد و هزینه آن را هم داد
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم ما باید گفتگو و دیالوگ را در جامعه حاکم کنیم و از طرفی مونولوگ را کنار بگذاریم. کسی که میخواهد دیالوگ برقرار کند، باید طرف مقابلش را به رسمیت بشناسد. نمیشود بگوییم میخواهیم گفتوگو کنیم اما یک طرف بگوید اصلا حرف طرف مقابل را قبول ندارد و حرف خودش درست است. اگر شرایط گفتوگو در صداوسیما و روزنامهها و رسانهها فراهم شود، من معتقدم مقداری انتخابات رونق بیشتری خواهد گرفت. البته امروز برخی رسانههای مستقل برای مسائل بسیار جزئی، تحتفشار هستند. باید اجازه دهند تا مقداری از حقایق گفته شود. بیان حقایق نهتنها به ضرر نظام و کشور نیست بلکه حامی نظام و کشور خواهد بود.
خباز در پاسخ به این سوال که مدیریت جبهه اصلاحات رویکرد جامعهمحور را مبنای اصلی فعالیت خود قرار داده است. این رویکرد به چه شکل قابل اجرا است تا بتواند اعتماد عمومی جامعه را نسبت خود دوباره بازیابی کند، گفت: من زمانی که در مجلس ششم حاضر بودم به نمایندگان اصلاحطلب میگفتم که به مسئله جامعه و اجتماع توجه کنید اما متأسفانه آن زمان به حرف ما توجهی نکردند. وقتی مصوبات سیاسی نمایندگان به وسیله شورای نگهبان تأیید نمیشود، شما پافشاری نکنید بلکه روش و تاکتیکتان را عوض کنید و روی مسائل اجتماعی تمرکز کنید. یعنی وقتی مسائل سیاسی جواب نداد، روی مسائل اجتماعی، فعالیت فرهنگی، روی سازمانهای مردمنهاد کار کنید تا بتوانید ارتباط خود را با بدنه جامعه محفوظ نگه دارید.
وی افزود: در حال حاضر نظرم همان نظر گذشته است یعنی اگر جبهه از نظر مسائل سیاسی به مشکل برخورد، نباید ناامید شود بلکه باید تاکتیک و روش را عوض کند. به قول قدیمیها از در نشد از پنجره وارد شوید. ولی وقتی ما اصرار داریم که از در وارد شویم، قدرت آنها بیشتر است و اجازه نمیدهند و مشکل همچنان پابرجا میماند. ما که دلمان برای مردم بیشتر میسوزد، میبینیم از خدمت به مردم محروم شدیم. من معتقدم اگر جبهه اصلاحات نمیتواند در مسائل سیاسی آنطور که باید و شاید به تلاشهای خود جامه عمل بپوشاند، به نظرم باید ابعاد دیگر مثل توجه به مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... را بیشتر مدنظر داشته باشد تا ارتباط خودش را با جامعه و بدنه مردم حفظ کند.
خباز در خصوص بروز برخی اختلافات در جبهه اصلاحات مانند آنچه بر سر «تسخیر لانه جاسوسی» رخ داد و راه حل آن گفت: نظرم این است که این موضوعات نوعی خودزنی است. یعنی دوستانی که با ما همراه بودند یا هستند یا هر مجموعه دیگری که با ما همراه هم نبودند را نباید به دلیل مسائل گذشته مواخذه کرد. در سالی که لانه جاسوسی تسخیر شد، همین دوستان حاضر بودند، تنها کسی که شجاعانه ایستاد و نامش در تاریخ زنده است، مرحوم بازرگان بود. ایستاد و هزینه آن را هم داد.
وی افزود: من جزو حملهکنندگان به افراد لانه جاسوسی نبودم، نه من، بلکه اکثریت قریب به اتفاق این کشور، مردم عادی و چه سیاستمداران آن زمان موافق این رفتار بودند چون نمیتوانستند عواقب را ببینند. اما مرحوم بازرگان با آن دید وسیع و پختگی که داشت این روزها را پیشبینی میکرد. حالا ما بیاییم برای سال ۵۸-۵۹ افراد را مؤاخذه کنیم. اگر خطایی هم بود به گردن همه است. هرکسی به هر نحوی از این کار خوشحال بود و فکر میکرد که هیمنه آمریکا را در کشور از بین میبرد البته نباید کارهای تند گذشته تکرار شود، اگرچه متأسفانه این موضوع درباره سفارت عربستان و انگلیس تکرار شد.
خباز تصریح کرد: ما نمیتوانیم امروز را به چهل سال پیش با آن نگاه و شرایط موجود در جامعه به هم ربط بدهیم. البته حالا آن احزابی که جدا شدند دارند راه خودشان را میروند و نیازی نیست که دوستان اصلاحات را مورد شماتت قرار دهیم. بیاییم خودمان را درست کنیم و اگر هرکسی خود و حزب خود را اصلاح کند، جامعه نیز اصلاح میشود. ما باید تقوای فردی و تقوای جمعی داشته باشیم. چون من تقوا را به معنای شرم میدانم. خودمان از اتفاقات گذشته شرم کنیم و به دیگران و دوستانی که در حزب و گروه ما هستند، تفهیم کنیم که شرم کنند و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند.