از سکوت ۲ جناح نسبت به انتخابات چه کسی سود میبرد؟
سجاد کاشانی/ فعال حوزه رسانه و سیاست

با آنکه کمتر از ۴۰ روز دیگر تا ممنوعیت تبلیغات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مانده است، شاهد سکوت دو جبهه حاضر درمورد اعلام اسامی و برنامه مدون نامزدهای خود هستیم.
این روزها، بغیر از حضور گسترده افراد احتمالی و موضع گیری درون جناحی علیه آنها و برخی دعوتهای کم شور در فضای مجازی که آنهم بیشتر به برنامهای درون گروهی مشابه بوده، هستیم تا آنکه رجل سیاسی سر برآورد و برنامههای خود را اعلام کرده و جناح حامی وی نیز او را به رسمیت بشناسد.
این امور چند مطلب را مطرح خواهد کرد که به بررسی آنها خواهیم پرداخت:
ابتدا باید بپرسیم که در این میان، چه کسی نامزد انتخابی و چه کسی نیز رای دهنده است؟
آیا جایگاه ملت با مردان سیاسی تغییر یافته و امروزه این ما هستیم که باید از سوی نخبگان انتخاب شویم؟
به طور حتم در این فضای سرد قریب به انتخابات، بیش از آنکه مردم موفق باشند، این گروهها و احزاب سیاسی هستند که از نظارت رسانهها بر پروندههایشان مصونیت یافتند.
چراکه با توجه به وضع اجتماعی و اقتصادی جاری در کشور، قطعا مردم نیازمند مطالعه برنامه منسجم هر دو جناح و فرصت برای شناخت و تصمیمگیری است، تا این مردم باشند که از ایجاد هرگونه موج و پروپاگانای تبلیغاتی علیه افکار عمومی از هوشیاری برخوردار میباشند.
نکته بعدی حائز توجه این است که در باب مسائل اقتصادی، این روزها دستهای از افرادی که از حضور خود را در انتخابات ۱۴۰۰ امری بعید میدانند، این عدم حضور خود را دشواری و پیچیدگی وضع کنونی اقتصاد ایران دانسته و سامان یافتن آنرا نیز تقریبا در کوتاه مدت ناممکن میدانند.
این درحالی است که دسته دیگری از نامزدهای احتمالی، به سادگی درمورد یک رقمی شدن تورم، حتی به صفر رسیدن آن، برداشته شدن و رفع تحریمها و مسائل این چنینی توسط برنامه خود سخن میگویند.
در چنین پیشامدی، برای ملتی که این روزها پس از گذراندن گردنههای فشار اقتصادی ناشی از وضعیت نزولی شدید بورس و کمبود اقلام ضروری معیشتی، در انتظار تحول و توسعه هستند، سردرگمی ایجاد کرده است که آیا وضعیت اقتصادی آنقدر ناگوار است که هیچکس قادر به گشایش آن نیست و یا اینکه افراد نمیخواهند بسیاری از حقایق را بازگو کنند تا با وعدههای خود بازار انتخابات را به نفع خود پیش ببرند.
نکته بعدی نگرانی مردم از گروههای حاضر در عرصه سیاست بعنوان نمایندگان اجرایی آمال و آرمانهای ملی است که به سکوت پرداختهاند.
چراکه این احتمال نیز از سوی مخالفان فضای انتخابات مطرح شده است که آیا گروههای سیاسی و دو جناح مطرح درحال طی کردن بحران اجماع بوده و مسئله عدم انسجام را در میان خود دارند که هیچ کدام از افراد را تایید نکرده و متعلق به خود نمیدانند یا اینکه هنوز فردی صالح را در مناسب را در میان خود برای اجماع نیافتهاند؟
فرجام آنکه در این فرصت از دست رفته، این مردم هستند که احتمال زیان دیدن و انتخاب اشتباه بر اساس شرایط نا کامل ایجاد شده توسط گروههایی که به مهندسی انتخابات میپردازند آنها را تهدید خواهد کرد و امیدواریم طی این مدت سکوت خبری و گفتمانی، دو جناح دلایل مناسبی داشته و اتفاق و اجماع خوبی را طرح ریزی کرده باشند تا چندماه بی اطلاعی مردم را از سوی احزاب پاسخگو باشند.
66