سه چالش اساسی مذاکرات وین چیست؟
رفع حداکثری تحریمها و کوچک کردن لیست تحریمها، دریافت ضمانتهای کافی برای خارج نشدن دوباره آمریکا از برجام و اعلام خاتمه سوالات و ابهامات آژآنس درباره موضوعات پادمانی، سه موضوع مهمی هستند که در دور تازه مذاکرات در وین میان ایران و آمریکا و نماینده اتحادیه اروپا مورد بحث است.
تضمین ذاتی یکی از موضوعات مهمی است که هم چنان میان ایران و آمریکا مورد بحث است. مقامات کشورمان از روز نخست مذاکرات احیای برجام بر این مساله تاکید کردهاند که بازگشت به برجام باید منوط به تضمین یا تضمین های سیاسی، حقوقی و تجاری ـ اقتصادی باشد که مانع از خروج یک جانبه یک عضو از آن شده و به تکرار تجربه می ۲۰۱۸ منجر نشود. اما مقامات آمریکایی ارایه تضمین حقوقی و سیاسی را با توجه به محدودیتهای قانونی قوانین این کشور رد کردند و مدعی هستند با توجه به اینکه برجام یک معاهده نیست اساسا هیچ تضمینی در این که رییس جمهور بعدی آمریکا این توافق را رد نکند وجود ندارد.
با این حال این مساله از نگرانیهای عمده تیم مذاکرهکننده کشورمان در روند مذاکرات بوده است و تلاش دارند به نحوی برای رفع این نگرانی، فرمول و دستور العملی طراحی شود.
طرح ایدهها و پیشنهادهای مختلف در این رابطه راه به جایی نبرد تا اینکه در نهایت مقامات و مسئولان هستهای و سیاسی به این نتیجه رسیدند که بهترین تضمین حفظ پویایی و فعال بودن صنعت هسته ای کشور در برابر هر گونه عهد شکنی از سوی طرف های مقابل است؛ همان طور که ضمانت برجام چیزی نبود جز حفظ توان و امکان بازگشت سریع به فعالیتهای هستهای.
در عین حال هنوز بر سر این مسئله اختلاف نظرهای جدی وجود دارد و تا نهایی شدن این موضوع زمان باقی است.
از دیگر موضوعات مورد بحث در مذاکرات وین، مساله رفع تحریمها و ابعاد آن است. از مهم ترین مسایل مورد بحث در مذاکرات از ابتدا تا کنون موضوع رفع تحریم های یک جانبه آمریکا به ویژه آن بخش از تحریم هایی است که تحت عناوین دیگری به جز هستهای، انجام گرفته است و در عمل رفع تحریمها در چارچوب برجام را بی اثر می کند. علاوه بر این، اقدام آمریکا در تحریم برخی نهادهای حاکمیتی همچون سپاه از دیگر چالشهایی است که مذاکرات را به چالش کشیده است.
موضوع دیگری که محل بحث مذاکره کنندگان ایران و آمریکا و اتحادیه اروپاست و به نظر به یکی از چالشها در این دور تبدیل شده، سوالات و ابهاماتی است که آژانس در رابطه با سه مکان غیرهستهای در ایران دارد.
بر اساس بیانیه مشترک میان ایران و آژانس در تاریخ ۵ مارس ۲۰۲۲، ایران حسن نیت خود را در تعامل با آژانس با ارائه اطلاعات فنی دقیق نشان داد و انتظار این بود که آژانس نیز با رویکردی مستقل، بی طرفانه و حرفهای، اقدامی سازنده و واقع بینانه در جهت عادی سازی موضوعات پادمانی که به اذعان خود آژانس به هیچ وجه نگرانی عدم اشاعه ای نداشته، صورت دهد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و در میان مذاکرات ایران و آژانس و برخلاف بیانیه مشترک ایران و آژانس برای خاتمه پروندههای ادعایی؛ سه کشور اروپایی با وجود دسترسی ایران به دو مکان و ارایه اطلاعات تکمیلی با چراغ سبز آمریکا و اسراییل مسیر تشدید فضا و تصویب قطعنامه علیه ایران را در پیش گرفتند.
قطعنامه پیشنهادی آمریکا و تروئیکای اروپا علیه ایران، ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ با وجود مخالفت جدی چین و روسیه در نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تصویب رسید. در این قطعنامه نویسندگان نسبت به ادعاهای ساختگی درباره پیدا شدن مواد هستهای در سه مکان اعلام نشده در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی هستهای شدند. در این قطعنامه از ایران خواسته شد تا برای «انجام تعهدات قانونی خود بر اساس فوریت عمل کند و بدون تأخیر، پیشنهاد مدیرکل آژانس را برای تعامل بیشتر برای شفافسازی و حل و فصل همه مسائل پادمان باقیمانده را بپذیرد.»
متعاقب این اقدام، ایران برخی از همکاریها با آژانس را که فراتر از پادمان بود و تنها بر مبنای حسن نیت و در چارچوب برجام انجام می گرفت از جمله فعالیت دوربینهای فراپادمانی، دستگاه اندازه گیری بر خط سطح غنا OLEMو فلومتر آژانس را قطع کرد. هم چنین سازمان انرژی اتمی نسبت به نصب سانتریفیوژهای پیشرفته اقدام کرد.
ایران معتقد است، هیچ موضوع پادمانی در خصوص فعالیتهای هستهای کنونی ایران که همواره نیز در گزارشهای مختلف تایید شده، وجود ندارد و ادعاهای مطرح شده در خصوص سالهای ۲۰۰۳ نمیتواند مبنای فشار جدید بر ایران باشد. در حالی که داوطلبانه به تعامل عملی و سازنده خود با آژانس ادامه داده و از نزدیک با آژانس برای رسیدگی به سؤالات مورد بحث همکاری کرده و در دو دهه اخیر آژانس نتوانسته ادعاهای طرف اسرائیلی را اثبات کند اما متأسفانه تعامل مثبت و سازنده ایران با پاسخ مناسب از سوی آژانس مواجه نشد.
مقامات ایران در رابطه با سوالات آژانس در مورد چهار مکان مورد سوال که به گفته مقامات یکی از این مکانها رفع ابهام شده است، معتقدند: سوالات آژانس باید مبتنی بر مبانی، مدارک و دلایل جدی باشد. سوالات مبتنی بر ادعاهای معطوف به جاسوسی و مواردی از این دست به هیچ وجه قابل قبول نبوده و نخواهد بود و فراهم آوردن امکان دسترسی برای آژانس مشروط به آن است که سوالات و ابهامات یک بار و برای همیشه تمام شود.
ظاهرا مقامات آمریکایی و اروپایی عضو برجام یادشان رفته که تمام موضوعات گذشته در چارچوب پی ام دی به یک باره و برای همیشه در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ توسط شورای حکام بسته شد و در قطعنامه ۲۲۳۱ نیز این موضوع مورد تایید قرار گرفت. این کشورها به خوبی می دانند که ادعاهای مطرح شده درباره فعالیتهای هسته ای ایران در مکانهای مورد اشاره ساختگی، جعلی و سیاسی هستند، همان طور که ادعاها درباره ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران (پی ام دی) سیاسی و ساختگی بود و یک شبه بعد از تفاهم بر سر برجام این مساله نیز با یک چکش روی میز بسته شد.
نکته قابل توجه این است که اگر این کشورها خواهان همکاری "کامل" ایران در رابطه با سوالات پادمانی هستند خوب می دانند که باید همزمان و متقابلا تحریمهای برجامی و فرابرجامی علیه ایران را به طور "کامل" رفع کنند.
علاوه بر این، چگونه کشورهای اروپایی و آمریکا درباره سوالات پادمانی آژانس آن را کاملا در چارچوب اختیارات این نهاد و مستقل از برجام می دانند در حالی که درباره رفع تحریمها یا همکاریها با آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی، معتقدند رویه باید همانی باشد که در برجام ۲۰۱۵ در پیش گرفته شد؟ بنا براین همان طور که در در ۲۰۱۵ همزمان موضوع پی ام دی مورد بررسی و مذاکره قرار گرفت و به طور رسمی خاتمه یافت، چند سوال مطرح از سوی آژانس هم باید در همین چارچوب بررسی شود.
همان طور که در روند مذاکرات منتج به برجام جامع اقدام مشترک اتفاق افتاد، هیچ تردیدی نیست که حل و فصل اتهامات ساختگی علیه ایران در قالب پی ام دی، فقط با یک تفاهم سیاسی ممکن شد. اکنون هم حل ابهامات و سوالات جزیی و کم اهمیت آژانس درباره چند مکان غیر هستهای در ایران که برخی آنها مورد بازدید و بازرسی آژانس نیز قرار گرفته است، جز با یک تفاهم سیاسی امکانپذیر نیست.
به نظر میرسد این سه موضوع چالش اصلی پیش روی مذاکره کنندگان در شهر وین است. دو طرف در حال چانه زنی برای رسیدن به نقطه مطلوب در بحث تضمینها و لیست تحریمها هستند اما سختترین چالش وین رسیدن به یک راهحل برای بسته شدن پرونده های ادعایی آژانس خواهد بود.
ایران از اول مذاکرات پس از ترامپ قضیه را سست گرفت و به رغم پیشنهادهای خیرخواهان ایرانی,مسئله خواستن غرامت از امریکا بابت ضررو زیان حاصل از پیمان شکنی و رسیدگی به فعالیتهای هسته ای اسرائیل را مطرح نکرد و نتیجه اش این است که طرفهای غربی هرروز سنگی پیش پای ایران می اندازند.البته چین وروسیه هم در این قضایا خودرا چندان خیرخواه ایران نشان نداده اند.
دهها هزار نفر در این شهر در یک چشم به هم زدن کشته و زنان، کودکان و مردان در آتشی جهنمی سوزانده شدند.
آمریکا در ششم آگوست ۱۹۵۴ شهر هیروشیمای ژاپن را با بمبهای اتمی بمباران کرد. در این حمله حدود ۱۴۰ هزار نفر جان خود را از دست داده و شمار زیادی نیز تحت تأثیر تشعشع مواد رادیواکتیو، به انواع سرطانها و امراض لاعلاج مبتلا شدند. ارتش آمریکا سه روز پس از بمباران هیروشیما، شهر بندری ناگازاکی را نیز هدف حمله اتمی قرار داد و حدود ۷۴ هزار نفر دیگر از مردم ژاپن را به قتل رساند. آمریکا تنها کشوری است که تاکنون از سلاح اتمی استفاده کرده است.
هیچ خبری نیست هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...
چه برجام تصويب بشود وتحريمها برداشته بشود ويا نشود وتحريمها بر پا باشد به حال ما ملت هيچ فرقى نمى كند مگر زمان احمدى نژاد ميلياردها دلار آزاد نشد چه راحتى وآسايشى در زندگى مردم بوجود آمد اصلا فرقى كرد خودمان را كول نزنيم اينها سر گرم گردن ما ملت است
ان شاءالله این فتنه تحریم (و تحریم سازان داخلی امثال مافیایی های داخلی) سر مردم ایران رفع شود، اما اگر چنانچه در داخل سگنال میدهند، با توجه دشمن تراشی چهل ساله علیه غربی ها و غرب ستیزی، غربیان تحریم کننده ظالم و همدستان تحریم ساز داخلی، تن به رفع تحریم نمیدهند مگر:
1- از ادامه لغو برجام زیان به بینند، یعنی حقیقتا توسعه فناوری هسته ای تهدیدی جدی علیه امنیت یا اقتصادشان باشد، اما از قرار معلوم، ایران نه میخواهد بمب اتمی می سازد و نه این انباشت اندک اورانیوم به درد هیچ منفعت مهم اقتصادی نمیخورد حتی نمیتواند صادر کند! در قبال صدها میلیارد دلار خسارات ادامه تحریم!
2- آنها احساس منفعت کنند، مثلا از رفع تحریم، مشارکت وسیع در اقتصاد ایارن داشته و سود حاصل کنند از جمله امریکا، اما گویا غربیها بویژه امریکایی اجازه نمدهند سودی ببرند از احییا برجام! بخاطر تحریمها هم چندان فوری تولید زیاد انرژی نیست! بخاطر سوء مدیریت و دشمن تراشی و غرب ستیزی چهل سال!
پس باید به طوری جدی دنبال احیای برجام باشد ج ا و هم نشان دهد اولا اگر برجام احیا نشود غرب و امریکا زیان امنیتی و اقتصادی میبیند و از طرفی نشان دهد در صورت احیای برجام، غرب و امریکا هم شرکای ایران میشوند سود زیاد میبرند.
امیدوارم، مذاکرات اخیر، به احیای برجام زودتر منجر شود. اما ایکاش مسئولان فهیم و وطنخواه آگاهی باشند در راس امور، منافع ملی سرلوحه تصمیماتشان باشد. اجازه فرصت سوزی و فقر و محرومیت بیشتر ملت و جولانگاهی ضد بشری همدستان تحریم یعنی مافیای مفسدان کلان اقتصادی در داخل نباشند
نخود لوبیا عدس 3چالش مذاکره وین است