استقبال بسیاری از کشورها از گردشگران چینی؛ تمسخری برای محدودیت ورود چینیها
چین از یکشنبه 8 ژانویه (18 دی)، رسماً اجرای سیاست «مدیریت ویروس کرونا با اقدامات طراحی شده برای مقابله با بیماریهای عفونی سطح B، به جای موارد سطح A» را آغاز و قرنطینه متمرکز برای مسافران ورودی را لغو کرد و سفرهای چینیها به خارج از کشور را آزاد کرده است.
این اقدام مورد استقبال بسیاری از کشورها قرار گرفته و کشورهای مختلف ضمن استقبال از تعدیل سیاست پیشگیری از کرونای چین میگویند برای پذیرایی گردشگران چینی آماده هستند.
کشورهای جنوب شرق آسیا که صنعت گردشگری ستون اقتصاد آنهاست، پرشورترین واکنشها را نشان دادهاند؛ رهبران و مقامات برخی از کشورهای جنوب شرق آسیا در روزهای اخیر نظرات خود را بیان کرده و مشتاقانه از حضور دوباره «دوستان قدیمی» یعنی چینیها استقبال کردهاند. در 9 ژانویه (19 دی) معاون نخست وزیر و وزیر بهداشت، وزیر حمل و نقل، وزیر گردشگری و ورزش و دیگر مقامات ارشد به فرودگاه رفتند تا از ورود اولین دسته از گردشگران چینی به تایلند استقبال کنند.
«هون سن»، نخست وزیر کامبوج چندی پیش اعلام کرد که هیچ اقدامی برای پیشگیری از بیماری همه گیر برای گردشگران چینی انجام نخواهد داد و پیش بینی کرد که انتظار میرود کامبوج امسال پذیرای دو میلیون گردشگر چینی باشد.
«فردیناند مارکوس» رئیس جمهور فیلیپین نیز چند روز پیش طی یک فراخوانی ابراز امیدواری کرد که گردشگران چینی به فیلیپین بازگردند.
وزیر گردشگری و اقتصاد خلاق اندونزی نیز گفت که این کشور آماده پذیرایی از گردشگران چینی است.
دستاندرکاران صنعت گردشگری ایران نیز بی صبرانه منتظر بازگشت گردشگران چینی هستند. در ژوئیه 2019، ایران معافیت ویزا برای شهروندان چینی را به طور رسمی اعلام کرد. در آن زمان «ایرانگردی» بلافاصله به سوژههای داغ جستجوی برای شهروندان چینی که به خارج از کشور سفر میکنند راه رفت. در هفته طلایی روز ملی چین آن سال، تعداد گردشگران چینی در ایران افزایش انفجاری داشت، میدان امام اصفهان، مسجد نصیر الملک شیراز که در چین به مسجد سرخ معروف است، معبد زرتشتیان در یزد... به محبوبترین مکانها برای گردشگران چینی تبدیل شدهاند. متاسفانه این گرایش مطلوب توسعه به ناچار از سوی یک اپیدمی ناگهانی قطع شد و صنایع گردشگری دو کشور که تازه طعم شیرینی سیاست معافیت روادید را چشیده بودند و ناگهان در دوره انجماد سه ساله قرار گرفتند. حالا بازگشایی سفرهای خارجی در چین برای فعالان گردشگری ایرانی یک خبر خوش بزرگی محسوب میشود، درست مثل اینکه یک انسان تشنه به چشمه آب شیرین رسیده باشد.
شایان ذکر است که ایران در حال حاضر مسافرانی را که در شرف ورود به ایران هستند ملزم میکند که از قبل گواهی واکسیناسیون بیش از دو دوز واکسن کرونا یا گزارش منفی آزمایش اسید نوکلئیک را ظرف 72 ساعت ارائه کنند. این یک الزام برای پیشگیری از بیماری همه گیر برای همه مسافران، اعم از ایرانی و غیرایرانی است، و آنطور که برخی رسانهها مدعی شدند خاص شهروندان چینی نیست.
چین مبتکرانه سیاست ضد اپیدمی خود را با توجه به زمان و شرایط تعدیل کرده است و از این رو تبادل مسافران چینی و خارجی را تسهیل نموده امری که مورد استقبال بیشتر کشورها قرار گرفته است.
چیزی که مایه تعجب است این است که برخی از کشورهای غربی که قبلا با صدای بلند از چین برای بازگشایی مرزها درخواست کرده بودند، اکنون به شدت از تعدیل سیاست پیشگیری از بیماری همه گیر چین انتقاد و محدودیتهایی برای ورود گردشگران چینی اعمال کردهاند. اما وقتی دقیق بیاندیشم این سیاسیکاری چندان هم تعجب آور نیست چرا که از نظر برخی از سیاستمداران و رسانههای غربی، هر کاری که چین انجام میدهد اشتباه است. سیاهنمایی چین با سوء استفاده از اپیدمی کرونا، تاکتیک همیشگی آنها در سه سال گذشته بوده است.
با این حال، «نیویورک تایمز» اخیراً در اقدامی نادر مقالهای نسبتاً عینی و منطقی منتشر کرده است. در این تفسیر با عنوان «محدودیتهای مسافرتی برای چینیها یک اقدام مضحک است» آمده اعمال محدودیت برای گردشگران ورودی از چین در جلوگیری از شیوع ویروس بیفایده است.
این نشریه آمریکایی سپس این سوال را مطرح میکند که «چرا دولت در مورد سویه XBB.1.5 اقدامی نمیکند و در عوض با اصطلاح «سویه جهش یافته چینی» به عنوان یک طاعون خطرناک و انفجاری برخورد میکند که باید از ورود آن به ایالات متحده جلوگیری کرد؟ سوءاستفاده نژادپرستانه از کووید-19 محصول تفکر بیمارگونهای است که پس از گذشت تقریباً سه سال از همهگیری کرونا، دیگر قابل قبول نیست.
امید است شاهد گزارشهای منطقی مشابه بیشتری بهجای اتهامزنی بی اساس در رسانههای غربی باشیم.
در سال نو، مردم مشتاق هستند تا هر چه زودتر از سایه همه گیری خارج شوند و رشد اقتصادی و نشاط اجتماعی دوباره احیاء شود. استفاده از اپیدمی به عنوان سلاح برای بی اعتبار کردن سایر کشورها بدون شک فضای مبادلات و فضای همکاریهای بینالمللی را مسموم کرده و روند احیای اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این چیزی است که مردم دنیا نمیخواهند شاهد آن باشند!