رهبری، «اصل رفراندوم و قدرت تشخیص مردم» را نفی کردند؟
مدیرمسئول روزنامه همشهری نوشت: بنابراین توضیح رهبر انقلاب از حیث عقلانیت و مدیریت رفراندوم برای همه مسائل است که اجرای آن اساسا نه ممکن است و نه منطقی؛ لذا نه اصل رفراندوم را نفی میکند و نه قدرت تشخیص مردم را.
محسن مهدیان در ادامه نوشت: سخنان رهبر انقلاب در پاسخ به یک دانشجو را خناسان رسانهای تحریف و تبدیل به ابزار تخریب کردند. چقدر هم زننده است که عدهای از سر نادانی همانها را در داخل تکرار میکنند.
واقعیت این است که ماجرا خیلی پیچیده نیست.
دانشجویی ظاهرا چنین میگوید که «باید از روز اول درباره مسائل مختلف رفراندوم برگزار میکردیم تا حساسیت بهوجود نیاید.» رهبر انقلاب هم در پاسخ توضیح میدهند که «در کجای دنیا برای همه مسائل رفراندوم برگزار میکنند؟» و دیگر اینکه «مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟»
حالا رسانه دشمن از این چه برداشتی کرده است؟ این که رهبر انقلاب مخالف رفراندوم هستند و بدتر اینکه ایشان مخالف نظر دادن مردمند و آنها را شایسته اظهار نظر نمیدانند.
پاسخ رهبر اساسا ناظر به اصل و فلسفه رفراندوم نیست؛ بلکه یک تذکر مدیریتی است. مرور کنیم. انشاءالله روشن میشود.
اول: تنها کشوری که در عالم، نظام خود را به رفراندوم گذاشت، جمهوری اسلامی است. هیچ کشوری- تأکید میشود هیچ کشوری- در هیچ جای تاریخ چنین نکرده است.
در ایران تا امروز ۳بار رفراندوم برگزار شده است.
دوم: از سوی دیگر در قانون اساسی کشور و در اصل۵۹ رفراندوم مورد توجه قرار گرفته است. اجرای آن نیز مثل همهجای دنیا سازوکار مشخص دارد. در ایران با درخواست رئیسجمهور و یا پیشنهاد ۱۰۰نماینده و موافقت دوسوم مجلس، رفراندوم برگزار میشود.
تا اینجای ماجرا میشود قانون و سیره عملی انقلاب اسلامی. حالا بازگردیم به سخنان رهبر معظم انقلاب. آیا این سخنان با قوانین ما مغایرتی دارد؟
فرمودند: «در کجای دنیا برای همه مسائل رفراندوم برگزار میکنند؟»
برای «همه مسائل» یعنی منطقی است که سر هر مسئلهای رفراندوم بگذاریم؟ پس چرا انتخابات برگزار میشود؟ انتخابات یعنی انتخاب راه و روش؛ انتخاب یک نگرش و گرایش در اداره کشور. یک روز میشود خاتمی و یک روز هم روحانی و احمدینژاد و یک روز رئیسی. بعد از آن در مسائل جزئی، این منتخب مردم است که تصمیم میگیرد. مثل اینکه بخواهیم از اینجا به مشهد برویم. مختاریم بین هواپیما و قطار و اتوبوس؛ اما اگر هواپیما را انتخاب کردیم یعنی خلبان برای کار فنی خود باید از مسافران سؤال کند؟
باز هم دقت کنیم؛ این نفی رفراندوم نیست. چهبسا در مواردی با تشخیص همین نمایندههای مردم همهپرسی ضرورت پیدا کند. اما این غیر از رفراندوم در همه مسائل مهم کشور است.
حالا این استدلال مدیریتی یعنی مردم نمیفهمند؟ اینکه مردم در همه مسائل کارشناس نیستند یعنی نمیفهمند؟ اساسا کارشناس انتخاب میکنند تا موکل آنها در کارشناسی باشد.
بگذریم که ما در کشوری زندگی میکنیم که صبح و شام از سوی رسانههای دشمن اطلاعات دروغ و تحریفشده و بزرگنماییهای کاریکاتورگونه به مردم منتقل میشود و هر انتخاباتی تبدیل میشود به دوقطبیهای توهمی که باعث میشود انتخاب مردم از سر اختیار نباشد و بهناچار از سر ترس، رفتار صفر و یکی و یا استقلال-پرسپولیسی از خود نشان دهند.
بنابراین توضیح رهبر انقلاب از حیث عقلانیت و مدیریت رفراندوم برای همه مسائل است که اجرای آن اساسا نه ممکن است و نه منطقی؛ لذا نه اصل رفراندوم را نفی میکند و نه قدرت تشخیص مردم را.
واقعیت این است که خیلیها فرق مردمسالاری و تودهگرایی را نمیدانند. مردمسالاری یعنی انتخاب مسیر و اهداف اصلی توسط مردم؛ یعنی انتخاب از سر آگاهی. تودهگرایی یعنی سوءاستفاده از نام مردم برای انتخاب از سر ناآگاهی. تودهگرایی را اغلب دیکتاتورها مطالبه میکنند چون نقاب استبداد و نشستن بر جهل مردم است اما مردمسالاری رشد آگاهی مردم برای انتخاب سرنوشت است.
اگر پزشکی به من و شما گفت برای نسخه پیچیدن باید نظر بیمار را بپرسم او دلسوز ما نیست؛ وکیل حقوقیمان نیز؛ ممکن است شیادی باشد در لباس پزشک و حقوقدان. مردمسالاری یعنی حق انتخاب پزشک و تودهگرایی یعنی انتخاب نسخه. خلاصه اینکه مراقبت کنیم بهنام مردمسالاری، تودهگرایی بهخوردمان ندهند.