محمد جواد ظریف با استناد به قرآن حکیم، خواستار صلح با پیمانشکنان شد.
ظریف افزود: دعایی کسی را حذف نکرد و همه را خوب دید. این عاملی شد که دعایی برای سیاست خارجی ما الگو بود. دعایی نمونه فردی بود که رحمت خدا بر او نازل شد. خداوند به پیامبر(ص) میفرماید اگر تو تندخو بودی دیگر مؤمنی باقی نمیماند و مردم از اطراف تو پراکنده میشدند.
وی تأکید کرد: من از دعایی این درس را آموختم که لازمه انقلابی بودنگریز از دیگران، دشمن انگاری و دور ریختن افراد نیست؛ بلکه جذب حداکثری است. آن وقت هیچکس نمیتواند بر این ملت پیروز شود. دعایی نماد رواداری، جذب و پذیرش حداکثری بود و ما امروز برای پذیرش جهانی، چیزی جز این نیاز نداریم.
ظریف افزود: سوره انفال میفرماید اگر گروه پیمانشکن خواستند با تو صلح کنند با آنها صلح کن و آیه بعدی میفرماید «خدا برای تو کافی است».
متاسفانه آقای ظریف در این سخنان، چند موضوع نامرتبط را با هم خلط کرده و ضمنا برخورد گزینشی با آیات قرآن کریم داشته است.
نخست این که نوع رفتار در جبهه داخلی با جبهه بیگانه و به ویژه دشمن، دو اقتضای متفاوت دارد. در جبهه خودی، بنابر حسن ظن و خوشبینی و اغماض و ملایمت است، اما در جبهه بیرونی، اصل بر احتیاط و بیاعتمادی است.
ثانیا، وظیفه مسلمین در مقابل عهدشکنی بیگانگان، نه منحصر به سوره انفال است و نه منحصر به یک آیه خاص. بلکه نگاهی چند بعدی در این موضوع حاکم است.