دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی: اینکه فیلترینگ ناکارآمد است، حرف درستی نیست/ هیچ کشوری در دنیا سراغ نداریم که از فیلترینگ استفاده نکند
حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی در خصوص موضوع عزاداری و فیلترینگ گفت و گویی انجام داده اند.
بخشی از گفتگو با حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه را در ادامه از نظر خواهید گذراند:
در ابتدا درباره جنود جهل و عقل در کربلا بگویید. آیا میشود مصادیقی از جنود جهل و عقل را در کربلا در نظر گرفت؟
عقل و جهل معانی مختلفی دارد. یک بار ما عقل را به عنوان قوه عاقله در نظر میگیریم که با آن حقائق شناخته میشود؛ یعنی عقل نیروی شناخت و درک حقائق است و هست و نیستها یا باید و نبایدها را درک میکند که به آن عقل نظری یا عقل عملی میگویند. در مقابل آن، جهل به معنای نادانی و عدم شناخت حقائق یا هست و نیستها و باید و نبایدها است.
به این معنا از عقل و جهل، ما جنود عقل و جهل را در جریان کربلا چندان مشاهده نمیکنیم. چون سپاه عمر بن سعد و ابنزیاد به مقام امام حسین(ع) جاهل نبودند بلکه عالم نبودند و میدانستند حسین بن علی(ع) فرزند پیامبر اکرم(ص) است و آگاه بودند که پیامبر(ص) به امام حسین(ع) محبت میورزید. همچنین حدیث «الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه» را شنیده بودند و از عظمت، مقام و منزلت امام حسین(ع) آگاهی داشتند؛ با این وجود، نسبت به حریم ایشان رفتار ناشایستی انجام دادند و ظلم و ستم کردند.
بله، عدۀ قلیلی بودند که مقام امام حسین(ع) را نمیدانستند یا تصور غلطشان این بود که هرکسی علیه خلیفه قیام کند خارجی است. لذا در بحارالانوار آمده است که عدّهای نذر کرده بودند که اگر امام حسین(ع) کشته شود، قربانی میکنند، به فقرا اطعام میکنند و روزه نذر کرده بودند. لذا عدّۀ اندکی به این معنا جاهل و نادان بودند که از حق و باطل شناختی نداشتند اما اکثریت افرادی که در سپاه عمر بن سعد، شمر و ابن زیاد بودند مقام امام حسین(ع) را میدانستند.
معنای دیگر عقل، «العقل ما عُبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» است. عقل یعنی آگاهی و دانایی که به تحقق عینی و عملی منجر شود. برای نمونه کسی میداند دروغ گفتن بد است و دروغ نمیگوید، میداند راست گفتن خوب است و راست میگوید، میداند مال مردم خورن حرام است و مال مردم را نمیخورد، میداند وجدان کاری داشتن درست است لذا وجدان کاری دارد. به این فرد عاقل میگویند و جاهل کسی است که به آنچه میداند عمل نمیکند یا خلاف آن را عمل میکند. به این معنا از عقل و جهل، جنود جهل و عقل در صحرای کربلا وجود داشته است. نیروهای سپاه امام حسین(ع) کسانی بودند که نسبت به آنچه میدانستند عامل بودند اما سپاه نفاق به آنچه میدانستند عامل نبودند. به این معنا جنود عقل و جهل وجود داشته است و با هم در نزاع بودند. جالب این است که در روایات ما از جمله در کتاب جهل و عقل مرحوم کلینی در اصول کافی، عقل و جهل به این معنا بیشتر به کار رفته است.
معنای دیگر از عقل یا عقلانیت همان عقلانیت ابزاری است که عقلانیت برنامهریز هم گفته میشود. زندگی فردی یا اجتماعی و مدیریتیِ برخی افراد، باری به هر جهت است، تدبیر ندارند، آیندهنگر نیستند و برنامه شش ماهه و یک ساله و دو ساله و پنج ساله و ده ساله ندارند. برخی مدیران کارتابل را باز میکنند نامهها را میبینند و فردا هم این کار را تکرار میکنند. من به این مدیریت، «مدیریت کارتابلی» میگویم. اما مدیریت برنامهریز، تدبیرگر و آیندهنگر متفاوت است.
با اینکه آمدن امام حسین(ع) به کربلا در اختیار خودشان نبود و سپاه حرّ بن یزید ریاحی ایشان را به آن سرزمین برد، اما وقتی محرز شد که قرار است در کربلا امام را به شهادت برسانند، حضرت با تدبیر و برنامه، خیمهها را به هم چسباند که از درون با هم ارتباط داشته باشند، رفت و آمد کنند و پشت خیمهها خندقی حفر کرد و هیزمهایی گذاشت و دستور داد صبح عاشورا هیزمها را آتش زدند و شمر لعین نتوانست از پشت سر به حضرت حمله کند، عصبانی شد و تعابیر ناروایی که در شأن خودش بود را به امام حسین(ع) بیان کرد. این عقلانیت ابزاری است؛ یعنی عاقل به معنای برنامهریز و تدبیرگر که در مقابل آن جاهل است، نه اینکه نادان باشد، بلکه تدبیرگر و برنامهریز نیست.
بنابراین، امام حسین(ع) از این معنای عقل و عقلانیت ابزاری برای هدف مقدس خود بهره برد تا اولاً دیرتر شکست بخورد و ثانیاً مرتب سخنرانی کند، خطبه بخواند، پیام برساند و از این طریق عدهای را هدایت کرد.
حضرتعالی نازلترین معنای جهل را نادانی دانستید آیا جهل معانی بالاتری هم دارد؟ همچنین جهلی که منجر به شهادت شخصیتی مثل سیدالشهدا(ع) شد کدام است؟
نازلترین معنای جهل، نادانی به معنای نادانستن است. اما معنای دیگر جهل دانستنی است که شخصِ آگاه برخلاف دانستههای خود عمل کند. این معنای دقیقتری از جهل است و قطعاً شهادت امام حسین(ع) به دلیل حضور جاهلانی به این معنا بود. افرادی با آن حضرت جنگیدند که نماز میخواندند و حج میرفتند؛ شمر با پای پیاده چندین بار به حج رفته بود و این نشان میدهد که آن ملعون به مناسک مقید بود.
با توجه به جایگاه و اشراف حضرتعالی در موضوعات فرهنگی، چه توصیههایی درباره انواع عزاداریهای محرم دارید؟
عرصه فرهنگ بسیار مهمتر از آن چیزی است که ما گاهی تصور میکنیم. فرهنگ مثل روح در بدن و هوایی است که تنفس میکنیم. فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی باید پیوست فرهنگی داشته باشد. برای نمونه، در انتخابات، کاندیداها و احزاب با هم رقابت میکنند و اگر رقابت، پیوست فرهنگی نداشته باشد در جامعه ایجاد مشکل میکند. پیوست فرهنگی انتخابات، اخوّت است و این که یأس و ناامیدی در بین مردم ایجاد نشود. همچنین مردم را گرفتار دو قطبی نکنند. دو حزب در رقابتهای سیاسی، مثل دو کشتیگیر هستند که با هم کشتی میگیرند و تمام توان خود را برای بُرد میگذارند، اما بعد از اینکه پیروز میدان مشخص شد، دو طرف بلند میشوند، دست میدهند، معانقه میکنند؛ لذا اخوّت و محبت بین هر دو طرف برقرار میشود.
مثلاً در پیوست فرهنگی فعالیتهای اقتصادی، اگر فرهنگ درستِ مصرف انرژی داشته باشیم کاهش مصرف محسوس خواهیم داشت. مصرف انرژی ما در ایران با کشور چینِ یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری برابری میکند و مصرف انرژی در ایران بسیار بالا است. حتی برخی کارشناسان میگویند که اگر قیمت بنزین گران شود، مصرف آن در کشور ما کاهش پیدا نمیکند. اینجا مسأله، مسألۀ فرهنگی است و در مصرف آب، برق و گاز، هدر دادن انرژی زیادی داریم. لذا در فعالیت اقتصادی هم باید پیوست فرهنگی باشد.
در بحث عزاداری، ممکن است کسی بگوید که عزاداری کار فرهنگی است، بله اما عزاداری هم پیوست فرهنگی میخواهد. پیوست فرهنگی عزاداری این است که وقتی برای امام حسین(ع) عزاداری میکنیم باید با شعور و معرفت باشد؛ یعنی شور با شعور پیوند داشته باشد. یا اینکه سخنرانان و مداحان مردم را خسته نکنند به گونهای که نتوانند فردا به کارشان برسند. بله، قطعاً سخنرانی و مداحی خوب و لازم است اما نباید مردم را خسته کرد. دو یا سه ساعت سینهزنی، خسته کردن مردم است. جوان، شور و علاقه دارد، اما خستگی بیش از حد باعث میشود نماز واجب خود را از دست دهد. یا بلندگوهای تکایا نباید مزاحم مردم شوند یا هیئتهای عزاداری که بیرون میآید نباید ایجاد ترافیک کنند و موجب مزاحمت مردم شوند. اینها پیوست فرهنگی عزاداری است.
من از عزاداری مطلوب به «عزاداری حکیمانه» تعبیر میکنم. عزاداری، لغو و جاهلانه نیست، شور و شعور با هم است، آزاردهنده و مردمآزاری نیست و مانع کسب و کار و زندگی مردم نمیشود. لذا این عزاداری حکیمانه میشود. اما اگر عزاداری باعث آزار مردم شود، قطعاً درست نیست و مرضی رضای امام حسین(ع) نمیباشد.
از دیدگاه شما چه نوع مراسم و کارهای رسانهای در فضای محرم میتواند ضد تبلیغ دین محسوب شود؟
نکاتی که درباره پیوستهای فرهنگی عزاداری گفتم اگر رعایت شود، آن عزاداری، تبلیغ و ترویج نهضت امام حسین(ع) میشود؛ اما اگر پیوست فرهنگی که توضیح دادم رعایت نشود این عزاداری تبلیغ ضد دینی میشود.
درباره ضرورت به رسمیت شناختن اکثریت، در نوع برگزاری مراسم عزاداری بر اساس سلائق مختلف چه نظری دارید؟
ایرانیها از اقوام و زبانهای مختلفی مثل لر، عرب، بلوچ، کرد، ترک، گیلک، آذری و ... تشکیل شدهاند. این امتیاز ایران است که کثرت آن در عین وحدت و وحدت آن در عین کثرت است. با اینکه کثرتِ اقوام و زبانها در کشور وجود دارد اما همه خود را ایرانی میدانند و افتخار میکنند که شهروند ایران اسلامی هستند. طبیعتاً وقتی قومیتهای مختلفی در ایران وجود داشته باشد، فرهنگها هم یکسان نخواهد بود و نوع عزاداریهای آنها با هم متفاوت است.
برای نمونه، عزاداری عربها با لرها و بلوچها و ترکها تفاوت دارد و ما نباید این تفاوتها را نفی کنیم. برخی میگویند تفاوتها نباشد و همه مثل هم باشند، این سخن قطعاً نادرست است ما باید به کثرت و تفاوت در عزاداریها در اقوام مختلف حرمت بنهیم.
دسته دیگر تفاوت، به لحاظ سطوح مردم است چون عزاداری برخی از نخبگان با توده مردم متفاوت است و آنان حرکتهای نمادین انجام میدهند؛ برای مثال گهوارۀ نمادینی برای حضرت علیاصغر(ع) درست میکنند یا عَلَمهای مختلف با شکلهای متفاوت دارند. این تفاوتها تا اندازهای خیلی خوب است به صورتی که آزاردهنده نباشد. برخی عَلَمها برقها را قطع میکند یا خطر جسمی یا جانی دارد.
شنیدم در یکی از شهرها، عَلَم گردن بچهای را قطع کرد، اینها خیلی خطرناک است و باید مراعات کرد تا به جسم و جان مردم آسیب وارد نشود. کثرت و تنوع مانعی ندارد و سفرۀ امام حسین(ع) سفرۀ متنوعی و متکثری است. به نظرم تنوع و تکثر بسیار ارزشمند است تا جایی که ضرر و زیانی به دیگران وارد نشود.
با توجه به رشد سرسامآور مداحی که برخی ممکن است بعد از انقلاب حُسن باشد، مهمترین آسیبهایی که متوجه مداحمحوری در جلسات و عزاداریها میشود چیست؟
در عزاداری اباعبدالله(ع)، قطعاً لازم است مداحی باشد اما افراط در مداحی به گونهای که مخاطب را از سخنرانی و معرفتزایی بینیاز کند، درست نیست. یا مداحی اگر همراه با شعرهای بامحتوا و مضامین عالی و ایجاد ابتهال ارزشمند باشد، خیلی خوب است. مضامین برخی از اشعار مداحیها تاریخ اسلام، تاریخ عاشورا و معارف اهل بیت(ع) میباشد و مثل سخنرانی است؛ ظاهر آن مداحی است، اما محتوای آن معرفت است. اینها خیلی ارزشمند است اما گاهی مداحی، فقط شعر و محتوا است، مضمون ندارد و درسآموز نیست. یا آواز و آهنگ آن مناسب نمیباشد و در شأن مجلس عزای حسینی نیست. علاقه جوانان به نوع ترویج مداحی است و در ترویج مداحی قیودی که عرض کردم باید رعایت شود.
بخشی از تبلیغات دینی در ماه محرم مربوط به فضای مجازی است. اقتضائات تبلیغ در دنیای پسا اینترنت و هوش مصنوعی چیست؟ اساساً از دیدگاه شما آیا روشهای قدیمی مثل فیلترینگ جواب میدهد یا نه؟
ترویج معارف اهلبیت(ع) و مداحیِ اباعبدالله الحسین(ع) به صورت سنتی هنوز جواب میدهد، مردم به منبر تعلق دارند و در مجالس سنتی شرکت میکنند؛ نه تنها در ایران، بلکه ایرانیانی که مقیم کشورهای دیگر هستند در شبهای تاسوعا و عاشورا به مساجد و حسینیهها میروند و از منابر استفاده میکنند. اما امروزه که ابزار نوینی شکل گرفته است و رسانۀ نوین به صورت اینترنت است، طبیعتاً از فضای مجازی و امکاناتی که در اپلیکیشنها، پلتفرمها و شیوههای چندرسانهای و صوت و تصویر فراگیر وجود دارد باید استفاده شود.
اینکه گفته شود فیلترینگ ناکارآمد است، حرف درستی نیست؛ چون در دنیا و در همه کشورها مثل آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، ژاپن، کره جنوبی و چین از فیلترینگ استفاده میکنند وهیچ کشوری در دنیا سراغ نداریم که از فیلترینگ استفاده نکند، معلوم است فیلترینگ را کارآمد میدانند که استفاده میکنند، اما نکته اینجاست که باید جایگزین مناسب فیلترینگ باید بیاید و مردم بتوانند از ظرفیتهای فضای مجازی به خوبی در مسیر زیست حکیمانه استفاده کنند.
سایتهای غیراخلاقی در دنیا فیلتر است؛ برای نمونه در آمریکا یک نوجوان هجده ساله نمیتواند وارد کانالها و سایتهای غیر اخلاقی شود و یا با شرائط خاصی وارد میشود. دنیا فیلترینگ را با شروط خاصی پذیرفته است اما باید ظرفیتهای داخلی را تقویت کرد. برای نمونه اپلیکیشنهای داخلی باید روز به روز تقویت شوند و مردم میتوانند از آنها در کسب و کار و فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و حتی هیأتهای مذهبی استفاده کنند. در برخی شهرها که منبریهای باسواد و معروفی دارد، افرادی که توان شرکت حضوری در مجالس آنان را ندارند، از ظرفیت فضای مجازی استفاده میکنند.