خبرگزاری میزان منتشر کرد:
همه چیز در مورد فوت سارینا اسماعیلزاده/ بررسی پروندههای کشتهسازی اغتشاشات ۱۴۰۱
رسانههای بیگانه برای ایجاد و دامن زدن به هر نوع آشوب و ناآرامی در ایران از روشهای مختلفی استفاده میکنند، پروژه کشتهسازی یکی از روشهای مرسومی است که در این مواقع استفاده میشود. سارینا اسماعیلزاده یکی از مهمترین پروژههای تعریف شده ضد انقلاب برای پروژه کشتهسازی بود.
خبرگزاری میزان نوشت: بعد از فوت مهسا امینی در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و شروع اغتشاشات در ایران، محرکان اصلی و برنامهریزان این ناآرامیها در داخل و خارج از کشور، برای تحریک مردم خصوصا جوانان از روشهای مختلفی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کردند که اصلیترین و مهمترین موتور محرک آنها، اقدام از طریق پروژه کشتهسازی بود.
استفاده از پروژه کشتهسازی با فوت مهسا امینی و شروع اغتشاشات در ایران
پروژه کشتهسازی که همواره از سوی رسانههای معاند و ضدانقلاب در استفاده میشود، به عنوان محرکی برای برانگیختن احساسات جوانان در اغتشاشات خیابانی بوده است و هدف آن، ملتهب کردن فضای جامعه و تهدید امنیت روانی مردم است.
به عنوان مثال، در آشوبهای سال ۷۸ و اتفاقات کوی دانشگاه، اغتشاشات سال ۸۸ و اغتشاشات آبان ۹۸، نیز از این طرح استفاده شده است. به عنوان یک نمونه، «احمد باطبی» دانشجویی که از همین طریق معروف شد و در حال حاضر در آمریکا به فعالیتهای ضد ایرانی میپردازد، در وقایع ۱۸ تیر ۷۸ کوی دانشگاه، با در دست گرفتن یک پیراهن خونی، مدعی کشته شدن دوست دانشجوی خود توسط نیروهای امنیتی شد، درحالی که با بررسیهای قضایی مشخص شد، چنین فردی وجود خارجی نداشته است.
عناصر اصلی اغتشاشات که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با سرویسهای جاسوسی بیگانه و گروهکهای تروریستی در ارتباط هستند، طبق دستورکاری مشخص در تمامی مقاطعی که در ایران ناآرامی ایجاد شد، از پروژه کشتهسازی برای افروختن این آتش استفاده کردند.
این سناریو همیشه یکی از تکنیکهای قدیمی و از بازوهای کمکی اغتشاشاگران از طریق رسانههای همسو بوده است، رسانههایی که گاهی با جا زدن فرد کشته شده توسط تروریستها به نام شهید اعتراضات و گاهی با سناریوهایی دروغین و استفاده از اسامی جعلی و مرگهای مشکوک، به دروغ، مدعی کشته شدن این افراد به عنوان معترض توسط نیروهای انتظامی و امنیتی میشوند.
از جمله افرادی که بعد از فوت مهسا امینی و شروع اغتشاشات در ایران، نامش در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفت، فردی به نام «سارینا اسماعیل زاده»، بود.
سارینا اسماعیلزاده و روایت رسانههای ضدانقلاب
رسانههای ضدانقلاب بعد از پرونده «نیکا شاکرمی» و «حدیث نجفی»، از پروژه جدیدی به نام «سارینا اسماعیلزاده» رونمایی کردند. آنها ادعا کردند: «سارینا اسماعیلزاده، دانشآموز ۱۶ ساله معترضی است که توسط نیروهای امنیتی کرج در یک مهر ماه کشته شد».
در حالی که، سارینا اسماعیلزاده دختر ۱۶ ساله کرجی بود که در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، بر اثر سقوط از ساختمان فوت کرد. اما بیبیسی فارسی با این عنوان که «سارینا با ضربات باتون به سر کشته شده است» به نشر اخبار دروغ درباره فوت او پرداخت.
شبکه اینترنشنال نیز در روز ۱۵ مهر ۱۴۰۱، در نوشتهای سراسر دروغ درباره این دختر نوشت: «سارینا اسماعیلزاده، دختر ۱۶ ساله، تازهترین قربانی دستگاه سرکوب حکومتی است که به گفته سازمان حقوق بشر ایران، ۳۱ شهریورماه زیر ضربات باتون مأموران امنیتی کشته شد.»
طبق گزارش پزشکی قانونی، علت فوت متوفی، شوک ناشی از ضربه به دنبال صدمات و شکستگیهای متعدد و خونریزی به واسطه سقوط از ارتفاع بوده است
رادیو فردا نیز در کانال تلگرامی خود، خبر از کشتن سارینا توسط نیروهای امنیتی با ضربات باتون داد:
شبکه منوتو نیز در پست اینستاگرامی خود مدعی کشته شدن سارینا اسماعیلزاده با ضرب باتون شد:
از سوی دیگر، حامیان رسانهای شبکههای معاند نیز با طرح این ادعا که خانواده «سارینا» تحت فشار هستند تا بگویند او از ساختمان پرت شده، ادعای دروغ اعتراف اجباری را مطرح کردند.
واقعیت ماجرای مرگ سارینا چه بود؟
روایت فوت «سارینا» از آنجا شروع میشود که ساعت ۲۰ دقیقه بامداد روز دوم مهر ماه ۱۴۰۱، سارینا اسماعیلزاده به دلیل نامعلومی، بر اثر سقوط از ساختمان در منطقه عظیمیه کرج فوت میکند. با انتشار اخبار دروغ درباره این دختر، دادگستری استان البرز برای بررسی واقعیت ماجرا و مشخص شدن علت فوت مرحومه، وارد عمل میشود.
فاضلی هریکندی؛ رئیس کل دادگستری استان البرز، در رابطه با جزئیات فوت سارینا اسماعیلزاده به خبرگزاری میزان، گفت: در نخستین دقایق روز دوم مهرماه در حدود ۲۰ دقیقه بامداد، طی تماس تلفنی کلانتری ۱۴ رسالت کرج، گزارش یک مورد سقوط از ارتفاع به قاضی کشیک دادسرای ناحیه یک کرج داده شد. پس از دریافت این گزارش، بازپرس کشیک همان دادسرا، در محل حادثه حاضر شد و با بررسیهای اولیه مشخص شد جسد متعلق به دختر نوجوانی حدودا ۱۶ ساله است که در محل ورودی پارکینگ پشتی ساختمان همسایه منزل مادر بزرگ متوفیه، در عظیمیه کرج قرار داشت.
بلافاصله تحقیقات اولیه بازپرس در این خصوص از مامور کلانتری و مادر و مادربزرگ متوفی آغاز شد و مشخص شد، متوفی که به همراه مادر خود، در همان شب در منزل مادربزرگش بودند از راه پله منزل مادر بزرگ، خود را به پشت بام طبقه پنجم رسانده و از آنجا پس از ورود به پشت بام همسایه به پایین پریده و طبق بررسیهای اولیه خودکشی کرده است.
هریکندی با اشاره به تحقیقات انجام شده توسط بازپرس کشیک دادسرای کرج که بلافاصله در محل حادثه حضور یافته بود، اظهار کرد: تحقیقات انجام شده در پرونده، خصوصا اظهارات مکرر و متعدد مادر متوفی در همان ابتدای وقوع حادثه در محل و نیز در بازپرسی، حکایت از آن دارد که از ابتدای شب حادثه، متوفی به همراه مادرش در منزل مادربزرگ خود در عظیمیه کرج بودند، شام را به اتفاق یکدیگر در آنجا صرف کرده و تا حدود ساعت ۲۳ شب نیز در کنار یکدیگر بوده و برای استراحت و خواب هم در منزل مادربزرگ ماندند و مادر ایشان بعد از نیمه شب متوجه حادثه میشود.
وی با بیان اینکه تحقیقات بازپرسی از مادر مرحومه مشخص کرده است که متوفی سابقه خودکشی ناموفق با مصرف قرص داشته، گفت: پلیس نیز با تماس تلفنی همسایه از موضوع سقوط از ارتفاع مطلع، و به محل مراجعه کرده و با حضور اورژانس در محل مشخص گردیده که متأسفانه ایشان فوت کرده است.
فاضلی هریکندی، گفت: طبق گزارش پزشکی قانونی، علت فوت متوفی، شوک ناشی از ضربه به دنبال صدمات و شکستگیهای متعدد و خونریزی به واسطه سقوط از ارتفاع بوده است.
رئیس کل دادگستری استان البرز با بیان اینکه منطقه وقوع این حادثه جزو مناطق بدون اغتشاش در کرج بوده و ادعاهای مطرح شده در خصوص فرد فوت شده در برخی رسانههای معاند کذب است، یادآور شد، خانواده متوفی شامل: مادر، برادر و دایی وی با حضور در شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای ناحیه یک کرج از انتشار این اخبار کذب ابراز ناراحتی کرده و خواستار صدور تکذیبیه شدند.
هریکندی درباره ادعاهای مطرح شده در مورد پرونده سارینا با اشاره به این موضوع که، تحریف، تقطیع و تشکیک بخش مهمی از سناریوی رسانههای معاند است، گفت: در ماجرای دختر نوجوانی که در کرج متاسفانه به جهت سقوط از ارتفاع فوت کرده است با سناریوسازیها، داستانسراییها و روایتهای تحریف شده زیادی از سوی رسانههای معاند روبرو بودیم. آنها با ادعاهای مضحک، عجیب و سراسر تحریف، به دروغ مدعی شدند که وی در نقطه دیگری از شهر کشته شده و به محل سکونت مادربزرگش منتقل و از پشت بام به پایین پرتاب شده است، حتی وقتی با شفافسازی مادر وی روبرو شدند و سناریوی خود را باطل شده دیدند با هجمه علیه مادر متوفی، ادعاهایی از قبیل اینکه با اجبار این صحبتها را بیان کرده و یا اینکه وی مادرش نیست را طرح کردند، این درحالی است که همه شواهد و قرائن پرونده حکایت از دروغ بودن ادعای آنها دارد.
مادر سارینا نیز داستان موهوم فوت بر اثر ضربه باتوم را رد کرده است. در همین زمینه، فیلم مصاحبه با مادر سارینا اسماعیلزاده و شرح آنچه برای سارینا، اتفاق داده است را بینید:
با بررسی موردی پروندههای مربوط به اسامی اعلام شده به عنوان کشتههای اغتشاشات از جمله سارینا اسماعیلزاده، مشخص میشود که جبهه معاندان در اغتشاشات سال گذشته همچون دفعات قبل، به دنبال حقیقت نبوده و صرفاً در پی جسدهای بیجانی است تا آنها را برای اجرای طرحهای شوم خود، علم کند.
رسانههای بیگانه برای ایجاد و دامن زدن به هر نوع آشوب و ناآرامی در ایران از روشهای مختلفی استفاده میکنند، پروژه کشتهسازی یکی از روشهای مرسومی است که در این مواقع استفاده میشود. همچنین، این رسانهها با استفاده از قانون تبلیغاتی تکرار دروغ، با تکرار این دروغها قصد دارند، آن را به واقعیت تبدیل کنند.