دلیل نزدیکی چین و کشورهای عربی چیست؟
دهمین کنفرانس وزیران مجمع همکاری چین و کشورهای عربی روز پنجشنبه 30 می (10خرداد) در پکن برگزار میشود.
«شی جین پینگ» رئیسجمهوری خلق چین به عنوان میزبان سخنرانی اصلی را ایراد میکند و «حمد بن عیسی آل خلیفه» پادشاه بحرین، «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر، «قیس سعید» رئیس جمهور تونس و «محمد بن زاید آل نهیان» رئیس امارات متحده عربی که در چین به سر میبرند، در مراسم افتتاحیه این نشست شرکت و سخنرانی خواهند کرد. حضور سران چین و چهار کشور عربی در این نشست وزیران نشان میدهد که دو طرف برای این مجمع اهمیتی خاص قائل هستند.
کشورهای عربی برای سالهای متمادی بوده به گونهای که حجم تجارت چین و اعراب از 36.7 میلیارد دلار در سال 2004 به 398 میلیارد دلار در سال 2023 افزایش یافته و سهم سرمایه گذاری مستقیم چین وکشورهای عربی بیش از 30 میلیارد دلار است.
گزارشهای نظرسنجی بینالمللی در سالهای اخیر نشان میدهد که مردم کشورهای عربی خاطرات مثبت فزایندهای از چین دارند و نسل جوان عرب، چین را بهعنوان دوست صمیمی، دوستداشتنی و قابل اعتماد میداند. در عین حال، علاقه گردشگران چینی برای سفر به کشورهای عربی همچنان رو به افزایش است و شهرهایی مانند دبی، ابوظبی، قاهره و ریاض به مقاصد محبوب شهروندان چینی برای سفر به خارج از کشور تبدیل شدهاند. «سرمایه گذاری در چین» و «سرمایه گذاری در خاورمیانه» به واژههای داغ در محافل سیاسی و اقتصادی چین و کشورهای عربی تبدیل شده است.
اما چرا چین و کشورهای عربی به هم نزدیک میشوند؟ به طور عمده عوامل زیر وجود دارد:
اولاً، اقتصادهای هر دو طرف به شدت مکمل یکدیگر هستند. چین بزرگترین واردکننده نفت و گاز جهان است و کشورهای عربی تولیدکنندگان عمده نفت و گاز جهان هستند. پنج کشور عربی در میان 10 منبع اصلی واردات نفت خام چین، هستند. علاوه بر حوزه انرژی، همکاری چین و اعراب در ابعادی مانند زیرساختها، 5G، هوافضا و انرژیهای جدید نیز به پیشرفتهای شایانی دست یافته است. در این زمینهها، چین دارای مزایایی منحصر به فرد است و کشورهای عربی نیازهای توسعه قوی دارند و بنا بر این همکاری به نفع دو طرف است.
دوماً، پیوند راهبردی توسعه به همکاری دو طرف یاری میرساند. عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی تولیدکننده نفت، راهبردی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد را راهاندازی کردهاند که در طرح «چشمانداز 2030» ارائه شده تا اقتصاد ملی خود را از وابستگی به نفت کاهش دهند. استراتژیهای تحول اقتصادی کشورهای عربی با ابتکار «یک کمربند، یک جاده» همخوانی دارد. کشورهای عربی در تقاطع طرح کمربند و جاده قرار دارند و شرکای طبیعی در ساخت مشترک طرح کمربند و جاده هستند.
تمامی 22 کشور عربی و اتحادیه عرب برای ساخت مشترک «کمربند و جاده» با چین اسناد همکاری امضا کردهاند. در 10 سال گذشته، چین و کشورهای عربی بیش از 200 پروژه همکاری بزرگ را در چارچوب ساخت مشترک «کمربند و جاده» اجرا کردهاند و جمعیت دو میلیاردی دو طرف از این همکاری سود بردهاند.
سوماً، سیمای چین به عنوان فرستاده صلح در خاورمیانه بسیار محبوب است. چین مدتهاست که برای صلح در خاورمیانه فعالیت میکند، اخیراً با شروع درگیریها در غزه، در عرصه دیپلماسی چین در خاورمیانه فعالتر شده و تلاشهای بیوقفهای برای کاهش تنش و بحران انسانی انجام داده است.
در ماه مارس سال گذشته، با میانجیگری چین، ایران و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند و موجی از آشتی قوی در خاورمیانه به راه انداختند و فضای مناسبی را برای کشورهای منطقه برای اقتصاد ایجاد کردند. تلاشهای میانجیگری چین و پیشنهادات سیاستگذاری این کشور بسیار مورد استقبال جامعه بینالمللی قرار گرفته است.
شایان ذکر است که در جریان سفر اخیر «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی رئیس جمهور ایالات متحده به خاورمیانه، برخی از سیاستمداران و رسانههای آمریکا به اصطلاح «سواری رایگان چین در خودروی ایالات متحده» در خاورمیانه را تبلیغ کردند؛ منظور تقریبی آنها این است که آمریکا تلاشهای زیادی برای «حفظ ثبات» در خاورمیانه انجام داده و چین در کنار نشسته اما از این وضعیت سود میبرد. این اظهارات علت و نتیجه را کاملاً معکوس میکند و سیاه را سفید جلوه میدهد.
وب سایت «مروارید و تحریک» استرالیا اخیراً مقالهای با عنوان «ایالات متحده بمباران کننده، چین سازنده» منتشر کرده و به طور بسیار دقیق به اقدامات متفاوت چین و آمریکا در خاورمیانه و حتی جهان اشاره میکند. ایالات متحده فقط فاجعه برای خاورمیانه به ارمغان آورده است و کشورهای منطقه و جوامع بینالمللی از آن آسیب زیادی دیدهاند، چه رسد به «سوار مجانی خودروی آمریکا»؟
توسعه سریع همکاری چین و اعراب منطق و انگیزه داخلی خاص خود را دارد و با تغییرات زمان خاورمیانه همخوان است. چین منافع ملی، منطقهای و معیشت و رفاه مردم را در اولویت قرار میدهد، از اصل «ارتقای صلح از طریق توسعه» پیروی میکند و به توسعه مشترک و همکاری برد-برد میپردازد. این رویکرد به شدت با آرمان کشورهای عربی برای اتحاد و توسعه سازگار است. این دلیل اساسی نزدیک شدن چین و خاورمیانه و کشورهای عربی است.