سندروم "ناشناخته پیروز" در انتخابات ایران؛ وقتی چهرههای تکراری شانس پیروزی ندارند/ راز اقبال کاندیداهای گمنام چیست؟
نگاهی به ادوار مختلف ادوار انتخابات ریاست جمهوری در دهههای گذشته نشان میدهد که بهجز معدودی دفعات، عمدتا چهرههای ناشناخته شانس پیروزی نداشته و در کمال تعجب، عرصه را به نامزدهای ناشناخته واگذار کرده اند.
انتخابات ریاست جمهوری در ایران همواره عرصه شگفتیسازی بوده است. بهویژه در مقاطعی که رئیسجمهور مستقر در عرصه انتخابات حاضر نبوده و راه برای چهرههای ناشناخته باز شده است.
در سالهای نخست پیروزی انقلاب، تا دهه هفتاد شرایط ویژه کشور اجازه تحلیل درست عرصه انتخابات را نمیدهد. اولین انتخابات که به پیروزی بنیصدر منتهی شد، زیرسایه صفبندیهای اولیه قرار داشت که دوامی نداشت. پس از آن شهید رجایی چهره تقریبا ناشناختهای بود که پیروزیاش در انتخابات با انفجار هشتم شهریور ناتمام ماند.
آیتالله خامنهای چهره دیگری بود که در اوج مناقشات دهه ۶۰ و حمله نظامی عراق به ایران پیروز انتخابات شد و تا رحلت امام خمینی رئیسجمهور ماند تا آنکه با رحلت امام (ره) و انتخاب رئیسجمهور بهعنوان دومین رهبر انقلاب، نوبت به چهره مشهوری چون هاشمی رفسنجانی رسید که در نبود نخستوزیر، از ریاست مجلس به ریاست دولت برسد.
پس از دوبار پیروزی هاشمی در انتخابات، دیگر چهرههای مشهور شانس پیروزی در انتخابات نیافتند. جانشین هاشمی، نه رئیس مجلس قدرتمند وقت، علی اکبر ناطق نوری، که سید محمد خاتمی وزیر پیشین ارشاد بود که هشت سال بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد.
پس از او نیز محمود احمدی نژاد ناشناخته ترین چهره انتخابات ۸۴ بود که نه هاشمی رفسنجانی، نه علی لاریجانی، نه مهدی کروبی، نه محمدباقر قالیباف، نه مصطفی معین هیچیک از پس او برنیامدند. احمدی نژاد حتی چهار سال پس از آن میرحسین موسوی رقیب قدرتمند دیگری را نیز کنار زد.
همین سناریو در انتخابات ۹۲ نیز تکرار شد و باز هم چهرههای شناخته شدهای مانند علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی از پاستور دور ماندند تا حسن روحانی که سالها سمت اجرایی خاصی نداشت پیروز میدان شود.
انتخابات ۱۴۰۰ البته کمی متفاوت برگزار شد. مانند دهه ۶۰، اجماعی پیرامون آیت الله رئیسی صورت گرفت و رقبایی مانند علی لاریجانی شانس حضور در میدان انتخابات نیافتند تا او که یکبار مغلوب روحانی شده بود، رئیس جمهور شود.
اما با ناتمام ماندن دولت او، حالا دوباره میدان رقابت بر روی سیاستمدارانی گشوده شده که امیدوارند مانند خاتمی یا احمدی نژاد، "ناشناخته پیروز" لقب گیرند.
شاید راز حضور حداکثری انبوه نمایندگان و وزرای سابق در وزارت کشور برای کاندیداتوری همین باشد که گمان میبرند اگر در جمع نهایی نامزدها باشند، همین مزیت ناشناختگیشان، آنها را در برابر چهرههایی تکراری مانند قالیباف و لاریجانی و جهانگیری و جلیلی، پیروز خواهد کرد.
نارضایتی بخش بزرگی از جامعه ایرانی از وضعیت خود، دستکم طی سه دهه اخیر، آنها را وادار میکند به چهرههایی اقبال نشان دهند که در این سالها کمترین مسئولیت را داشتهاند. به همین خاطر، رای سلبی یا رای منفی چهرههای مشهوری مانند علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف یا حتی اسحاق جهانگیری، بالاتر از هر چهره گمنام دیگری است.
محمود احمدی نژاد به لطف ۱۱ سال دوری از قدرت تلاش دارد خود را همان نامزد ناشناخته معرفی کند. قهر او از قدرت در سالهای پایانی دولت و دو بار ردصلاحیت، مزید بر علت شده تا بخشی از هواداران او، همین قضاوت را دربارهاش داشته باشند.
اما حوادث سال ۸۸ و مواضع او در ایام خانه نشینی سال ۹۰، همچنان رای منفی بالایی برای احمدینژاد در میان اصولگرایان و اصلاحطلبان رقم زده و بعید است حتی او شانسی برای رای بالا داشته باشد؛ هرچه باشد، احمدینژاد دیگر "ناشناخته" نیست.
چهرههایی چون سعید جلیلی نیز با وجود آنکه مسئولیت اجرایی نداشتهاند، به سبب قرابت گفتمانی با جریانات حاکم، مورد اقبال نخواهند بود. به همین خاطر نگاهها به شورای نگهبان است که کدام نامزدهای ناشناختهای را تایید صلاحیت میکند تا قدرت بسیج رای و شکست رقبای باسابقه را داشته باشد.
بیتردید اگر ابراهیم رئیسی در این رقابت حضور داشت، نوبت به چهرههای ناشناخته نمیرسید اما در غیاب او، نامزدهایی که کمترین مسئولیت را داشتهاند در سایه حاشیه امن رای منفی ناچیز، شانس بالاتری برای پیروزی خواهند داشت. به ویژه که احتمالا مانند سال ۸۴ نوبت به مرحله دوم انتخابات خواهد رسید و آنجا احتمال اجماع بر روی نامزد ناشناخته از ترس نامزد شناخته شدهای که رای منفی بالایی دارد، بیشتر خواهد بود.
انتخابات ۸ تیر امسال همچنان صحنه شگفتیآفرینی خواهد بود، پس فعلا نباید فریب تحلیلهایی را خورد که وعده پیروزی نامزدهای مشخصی را میدهند.
چرت و پرت گویی امثال تو مردم خر نمیکند داستان تعریف کردن فایده ای ندارد!!!
هر کاندید هر کدام ۱۰۰۰۰ فامیل و هوادار داشته باشن خودش میشه ۱۰۰۰۰۰۰ رای
۷۶۰ هزار سپاهی و خانواده هاشون میشه ۳ میلیون
سربازان و پشت کنکوری ها و دانشجویان و متقاضیان کار و کارمندان و ... کلا اونایی که مجبور هستن رای بدن ۱۰ میلیون
چهارده پانزده میلیون که شرکت کنن تازه میشه پایه هر چی بالاتر باشن یعنی حضور ملت همیشه در صحنه خش و خاشاکی بی بصیرت قهرمان
نمیدونم چندسالونه معلومه جوان هستین ولی تجربه وفارق از حال و هوای دهه 60و70هستین
تا دیروز میگفتین که دوره بعد ریسی شانسی نداره حالا میگید اگر بود دیگران شانسی نداشتن
پروژه ناشناختهها رو کلید زدید؟ اونایی که میشناختیم این شد حال و روزمون.
تا بیایم بشناسیم یه کلاه گشاد دیگه رفته سرمون
عادت کردید در دهات فقط دور خان بگردید ..به کدام هنر شناخته شده بودند. جز شهرت
آخه آنقدر بی سر ته می گین شهرت دلیل شناخت میشه ...روستایتان یه طبیعت ساده نمیتونین متوجه بشین شناخت تان میخواد چی باشه
خیلی سخت نیست آقای تحلیل گر چرا تازه واردها پیروز میشن ،،چون قبلی ها امتحانشون دادند و رد شدند لزوما دیگه تکرارشن بی فایده است ،البته من هم که بخاطر سوال بیخود شما اینترنتم را خرج کرده بیهوده است
اصلاح طلب ترسیده ، تحلیل کفگیری می کنه ...
جهانگیری تایید و لاریجانی رد صلاحیت میشه
اونم مهدی خرابش کرده ، رسانه بی ادب
برای اینکه کسب قدرت میان سرشناس ها و بین جناح انها دعوا میندازه ، ولی اینبار خیلی فرق میکنه اگر احمدی نژاد نیاد مشارکت ۲۰ درصد هم نخواهد شد درحال حاضر احمدی نژاد بیشترین پایگاه مردمی را دارد
زهی خیال باطل
در سال ۷۶ بنده مسئول یکی از صندوقهای رای بودم. یکی از شاخصههایی که باعث پیروزی خاتمی ( حداقل در آن صندوق ) شد، سید بودنش بود. وگرنه کسی چندان خاتمی را نمیشناخت.
پهلوون ، اب دوغ خیار زیاد میخوری که اینجوری تحلیل های اب دوغی میدی بیرون
اولا سید بودن علت پیروزی درخشان خاتمی نبود این توجیه ابکی خیلی مضحکه
دوما اگر بخاطر کارکرد بود ، روحانی و احمدی نژاد دور دوم رای نمی اوردند
ثالثا علت رای اوردن افراد گمنام عدم مشارکت مردم مخصوصا افراد اگاه و با سواد است که میدان را به عوام و جماعت دنباله رو میده
رابعا اگر احمدی نژاد بر مرحوم هاشمی پیروز شد عمدی برنامه ریزی شده و با حمایت شدید مراکز قدرت و ارگانها بوده
شناخته شده ها خیلی تحلیل هایشان از نظرات افراد گمنام الگو برمیدارند باز در اروپا به تحلیلی می کنند اینجا عین نظرو می دزدند.
آیه ای هست که دقیقیش یادم نیست اینکه ما طالوت را فرستادیم صرف اینکه گمنامه بزرگان نیست قبول. نکردند !!!!!!یعنی بدون توجه به اندوخته فکری اعتقادی اخلاقی صرفا گفتند گمنامه !!!!
غلط املایی و نگارشی پر واضحی دارید" به جای چهرهای ناشناخته شده" منظورتان چهره های شناخته شده است و منظورتان از " نامردهای ناشناخته" نامزدهای ناشناخته بوده احیانا. لطفا متن و محتوا را قبل از بارگذاری ویرایش کنید
ایه ای از قران یادم نیست گفت اگر در کاری در شما فایده نمی بینید شرکت نکنید . صدق اله العلی العظیم
بستگی به حکومت دارد که از چه کسی حمایت کند .ورای را بنام چه کسی بخواند ،
رای فقط احمدی... بقیه برن کنج لحدی
سندروم «به منصب برس و فقط به فکر خودت باش» در همه مسئولان رواج داره