مجید تفرشی، پژوهشگر و محقق تاریخ و روابط بین‌الملل:

شکل گیری فضای دوقطبی انتخاباتی یک شمشیر 2 لبه است

مجید تفرشی، پژوهشگر و محقق تاریخ و روابط بین‌الملل گفت: این تلقی که رئیس جمهوری که در سر کار می آید، هر کاری می تواند انجام دهد، تلقی درستی نیست. باید دانست بسیاری از مشکلات کشورها با تغییر رئیس جمهور یا نخست وزیر حل نمی شود و بیشتر به تغییر فرهنگ و هنجارهای کشور مربوط می شود.

شکل گیری فضای دوقطبی انتخاباتی یک شمشیر 2 لبه است

یکی از موضوعاتی که در انتخابات های مختلف کشور و به خصوص ریاست جمهوری همواره مطرح بوده است، بحث دو قطبی شدن فضای کشور است. به نحوی که ما شاهد تجربه این موضوع از سال 76 به بعد بودیم که اوج آن در سال 88 در حافظه اکثر مردم ماندگار شد. اما نکته مهم این است که پدیدار شدن این دو قطبی ها علی رغم اینکه می تواند شور و شعف انتخاباتی را بین مردم بالا ببرد و مشارکت بالایی را رقم بزند؛ ولی از سوی دیگر می تواند پیامدهایی را برای کشور به خصوص در بعد امنیت ملی ایجاد کند و تبعات داخلی و بین المللی را در پی داشته باشد. در بعد داخلی این امر با تخریب ها و افشاگری هایی که توسط کاندیداها صورت می گیرد می تواند باعث یاس و ناامیدی مردم از مسئولین و کلیت شاکله نظام شود و در بعد بین المللی نیز می تواند تعاملات سیاسی کشور را در دوران پس از انتخابات با سایر کشورها تضعیف نماید. در مجموع می توان گفت اینگونه دو قطبی سازی ها و عدم رعایت اخلاق انتخاباتی به واسطه تبعات امنیتی که برای مردم و کشور دارد اصلا به صلاح نیست و کاندیداها به جد باید از این امر خودداری کنند.

به دلیل اهمیت این موضوع گفتگوی کوتاهی کردیم با مجید تفرشی، پژوهشگر و محقق تاریخ و روابط بین‌الملل تا به آسیب شناسی تبلیغات انتخاباتی بپردازیم و ابعاد مختلف چرایی اجتناب از عدم ایجاد دو قطبی در کشور و لزوم رعایت اخلاق و عدم افشاگری کاندیداها در انتخابات را به بحث بگذاریم.

مقصود از سواد رسانه ای چیست و چه تاثیری بر نوع و شکل رای دهی مردم در انتخابات دارد ؟

مسئله سواد رسانه یک موضوع فراگیرو گسترده بوده و منحصر در انتخابات نیست. وقتی تا سی سال پیش صحبت از سواد رسانه ای می شد، انسان بلافاصله به یاد رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری می افتاد. مردم دانش خود را از رادیو، تلویزیون و رسانه ها می گرفتند و چون عمق ارتباط این رسانه ها با مردم محدود بود، مردم برای حل این شکاف، به سراغ میانجی ها که همان نخبگان و رسانه ها و اتحادیه های صنفی بودند، می رفتند و آنها به رای دهی آنها جهت می دادند . اما از زمان ورود دنیای دیجیتال و فضای مجازی، شرایط متفاوت شد، دانش جنبه عمومی پیدا کرد و از حالت انحصاری و نخبگانی خارج گشت و بستر هایی همچون اینستاگرام، فیسبوک و... در دسترس مردم قرار گرفت. از مزایای این شرایط امکان دسترسی مردم در سریع ترین زمان، به اطلاعات مد نظر است. اما این مسئله دو اشکال بزرگ دارد، یکی اینکه یک روحیه مصنوعی خود کارشناس پنداری در مردم دنیا ایجاد کرده و این تصور در عموم  ایجاد می شود که بدون رجوع به کارشناس، می شود به همه چیز دست یافت که خب بسیار خطرناک است . اشکال دوم این است که پژوهشگران و اندیشکده هایی که برای قدرت ها و نامزدهای انتخاباتی کار می کنند، می توانند با دستکاری داده ها، ارائه اطلاعات دروغ و گمراه کننده، به افکار عمومی جهت داده و آنها را به سمت خود بکشانند. در واقع ما در اینجا با پدیده ای مواجه هستیم که نسبت به دیکتاتوری کلاسیک بسیار پیچیده تر است .

لذا در دنیای مدرن، ما با مسئله ای به نام سواد رسانه ای مواجه هستیم که از یک طرف مردم را بالغ کرده و دسترسی سریع و گسترده به اطلاعات را  برای ایشان فراهم نموده ، اما از طرف دیگر به نحو عجیبی می تواند مردم را فریب دهد و اذهان آنها را بعضا با نوشتن گزارش های سفارشی دستکاری نماید و رای آنها را به سمتی سوق دهد که اصحاب زر و زور می خواهند.

پیامدهای دوقطبی شدن انتخابات بر منافع، امنیت و مصالح ملی چیست و چه تاثیری بر نوع انتخاب مردم دارد؟

تا پیش از سال 76 ، خیلی فضای دوقطبی در انتخابات ریاست جمهوری ایران وجود نداشت و  پس از آن بود که شاهد بروز دو قطبی ها در کشور بودیم . چرا که به تعبیری نهضت تبدیل به نظام شده و تعارفات اولیه کنار رفته و اختلاف نظرها کم کم  بروز کرده بود و دو نامزد مصمم در انتخابات وجود داشت و برای اولین بار نامزدها و تیم آنها می بایست برای پیروزی در انتخابات تلاش و کالایی را به مردم عرضه می کردند که نامزد دیگر امکان ارائه آن را نداشت.

در سال 76  نیز علی رغم شکل گیری دوقطبی، نامزدها به خصوص آقای ناطق، رفتار متمدنانانه ای نسبت به هم داشته و طرف بازنده به راحتی شکست در انتخابات را پذیرفت . ولی در سال 84 برای اولین بار، به علت وجود اختلافات فراوان و بنیادی میان نامزدها، چاره ای جز روی آوردن به سازوکارهای غربی انتخاباتی وجود نداشت که بخشی از آن ارائه بسته بندی های انتخاباتی بود و کاندیداها اینگونه القا می کردند که اگر من به قدرت برسم، فلان کار را انجام می دهم  و اگر دیگری بر سر کار بیاید، توانایی انجام آن را ندارد. حتی کار به آنجا کشید که برخی می گفتند که اگر فلان شخص رییس جمهور شود، ایران و اسلام از دست می رود و نامزدها و اعضای ستاد آنها شروع به تخریب سایرین نمودند.

شکل گیری این فضای دوقطبی یک شمشیر دو لبه است. از یک جهت می تواند مردم را به صحنه آورده و شور وشوق انتخاباتی ایجاد کند، اما از سوی دیگر، وقتی چند نامزد شروع به تخریب یکدیگر می کنند و بی محابا و بدون توجه به تبعات، شروع به حرف زدن علیه یکدیگر می کنند، ممکن است که قربانی، منحصر به کاندیدای مقابل نشده و مشروعیت و مقبولیت حاکمیت زیر سوال برود. این نزاع ها بر حس تعلق و وفاداری مردم عادی  تاثیر می گذارد. چرا که ایشان شاهد این هستند که هر یک از طرفین، بخشی از واقعیت های رقیب انتخاباتی خود  را افشا می کند و بر این اساس ، نسبت به سازوکار حکومت بی اعتقاد شده و این بی اعتقادی در بلند مدت، پایه های وفاداری مردم به کلیت حکومت را سست می کند.

تا پیش از سال 76 ، خیلی فضای دوقطبی در انتخابات ریاست جمهوری ایران وجود نداشت و  پس از آن بود که شاهد بروز دو قطبی ها در کشور بودیم

این دو قطبی شکل گرفته چه تاثیری بر نگاه سیاست مداران سایر کشورها و  افکار عمومی جهانی نسبت به آن کشور دارد؟

در این مسئله می بایست میان نگاه سیاستمداران منطقه به خصوص محیط پیرامونی امنیتی ایران و سیاست مداران بین المللی تفکیک قائل شد.

در کشورهای پیرامونی ما به جز ترکیه و روسیه که تجربه دموکراسی دارند، بقیه کشورها سابقه و روحیه مردم سالاری ایران را ندارند. لذا وقتی این فضای دوقطبی و زد و خورد به وجود می آید، رهبران خیلی از کشورها همچون قطر و عمان و ... این حس را به مردمشان  القا می کنند که تجربه انتخابات و دموکراسی این چنین است،  لذا همین خودکامگی و اتوکراسی در کشور ما، بهتر از هرج و مرج سیاسی است و این را دستاویز قرار داده و در جهت ادامه حکومت خودکامه ی خود، از آن بهره برداری می کنند.

نگاه جامعه بین المللی و کشورهای اروپایی و آمریکا نیز، در این فضای دو قطبی بر شکاف های داخلی ایران معطوف شده و به واسطه جدال های کاندیداها، نقطه ضعف های کشور را شناسایی می کنند . قدرت های غربی با بهره گیری از اطلاعات به دست آورده، علیه کشور ما برنامه ریزی کرده و به طور مثال می توانند به طور نقطه زن، تحریم های هوشمند را علیه کشور ما وضع کنند. لذا افشاگری های اقتصادی و سیاسی باعث این شده که مسائل راهبردی کشور لو رفته و تبعات آن گریبانگیر کشور شود. بر این اساس  منافع و انسجام ملی تضعیف شده و روی تعاملات کشور در دوران پسا انتخابات نیز تاثیر می گذارد.

یکی از کارهای نامزدها در زمان انتخابات دادن وعده های انتخاباتی است که به واسطه آن سطح انتظارات مردم از رئیس جمهور بالا می رود و گاه پس از آن که نامزدها در سر کار می آیند ، توانایی محقق کردن این وعده ها را ندارند. به نظر شما پیامدهای بالا بردن سطح انتظارات مردم توسط کاندیداها چیست؟

وقتی سیاستمداران در هر جای دنیا وارد عرصه انتخاباتی می شوند، طبیعی است که می دانند توانایی ها و مسئولیت های محدود و در چارچوب قانون دارند. ولی در فضای انتخاباتی نمی بایست  در برابر رقیب کم بیاورند، لذا بر این اساس رو به رویافروشی آورده و حتی تصور می کنند که هر آنچه را که می خواهند می توانند انجام دهند. ولی  وقتی به قدرت می رسند، در عمل به واسطه محدودیت های مالی، سیاسی و بین المللی، امکان تحقق این وعده ها را ندارند. حتی گاه صادقانه برای محقق کردن آنها تلاش می کنند، ولی به توفیقات لازم نمی رسند.

سیاستمداران به خصوص در ایران،  با پیچیدگی های سیاسی، بروکراتیک و اداری کشور بعضا آشنایی ندارند و احساس می کنند که می توانند یک شبه منجی کشور شده و مشکلات را حل کنند. غافل از این که در دنیای مدرن و سیاست جدید، روسای جمهور اساسا همه کاره نیستند و هم نهادهای بالادستی، نظامی و امنیتی تاثیر زیادی بر روندهای اداره کشور دارند و هم مدیران میانی بسیار تاثیر گذار هستند.  مدیران میانی در همه جای دنیا هم می توانند کارکرد مثبت داشته باشند و هم کارکرد تخریبی. آنها در همه دولت ها حضور دارند و فارغ از اینکه چه دولتی با چه گرایش سیاسی بر سر کار بیاید، در ساختار حضور داشته و کار خود را انجام می دهند.

لذا این تلقی که رئیس جمهوری که در سر کار می آید، هر کاری می تواند انجام دهد، تلقی درستی نیست . باید دانست بسیاری از مشکلات کشورها با تغییر رئیس جمهور یا نخست وزیر حل نمی شود و بیشتر به تغییر فرهنگ  و هنجارهای کشور مربوط می شود.

پیامدهای تخریب کاندیداها و اعضای ستادهایشان علیه یکدیگر، بر تصویر مردم از حاکمیت و کارگزاران آن چیست؟ همچنین چه تاثیری بر مناسبات بین المللی کشور می گذارد؟

تاثیر تخریب کاندیدها علیه یکدیگر بر ذهن و روان مردم بسیار زیاد است و گاه ممکن است ایشان را نسبت به بنیان و اصل حاکمیت دچار تردید کند. ما در انتخابات ها گاه با کسانی مواجه هستیم که منکر هرگونه دستاورد در دولت های  قبلی شده  و در عمل مردم را بدین سو سوق میدهند که در حاکمیت یک عده انسان نالایق و فاسد و دارای سوء مدیریت وجود دارد که با تغییر آنها، چیزی عوض نمی شود.  این نتیجه ی بسیار خطرناکی دارد که منجر به بی تفاوتی مردم نسبت به رای دادن شده و گاه چون حد یقفی در نوع  بیان نامزدها وجود ندارد و بعضا رقیب را از بیخ و بن تخریب می کنند، در نتیجه آنچه ذبح می شود حس تعلق و وفاداری مردم نسبت به حکومت و منافع ملی است. همچنین در این صورت، در جامعه بین الملل هم ما کم آبرو می شویم و وقتی نامزدها یکدیگر را متهم به خیانت و وطن فروشی می کنند، این در مقابله ها و تعاملات و مذاکرات بین المللی تاثیر گذاشته و از سطح اعتبار و احترام دولت مستقر و دولت جدید در سطح بین المللی می کاهد.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    0

    فقط پزشکیان

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها