ماجرای جلسه محرمانه درباره مذاکرات مستقیم با آمریکا/این 3 نفر مامور گفتگو با دولت ترامپ شدند
با وجود آنکه محمدجواد ظریف عطای حضور در دولت چهاردهم را به لقایش بخشیده و از بازگشت به سطوح اجرائی کنارهگیری کرده، اما نام او همچنان در محافل سیاسی و رسانهای به عنوان چهرهای تأثیرگذار مطرح است و کماکان ظریف در معرض گمانهزنیهای گسترده قرار دارد.

در تازهترین ادعاها، برخی منابع مدعی شدند پس از نشستی محرمانه در صبح روز جمعه میان آقایان قالیباف و حاجیبابایی با رهبر انقلاب، موضوع مذاکرات مستقیم با ایالات متحده آمریکا مورد تأیید قرار گرفته و سه چهره سیاسی، از جمله آقایان علی لاریجانی، محمد فروزنده و محمدجواد ظریف، به عنوان نمایندگان منتخب برای این مأموریت معرفی شدهاند. بر اساس این ادعا، آغاز مذاکرات مزبور از ابتدای ماه ژوئن ۲۰۲۵ (مطابق با اواسط خردادماه ۱۴۰۴) پیشبینی شده است. بااینحال، منابع نزدیک به دکتر ظریف قویا این ادعا را رد کردند. پیش از این نیز اخبار مشابهی درباره بازگشت احتمالی دکتر ظریف به صحنه سیاسی مطرح شده بود؛ از جمله شایعهای مبنی بر انتصاب ایشان به سمت مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب که با واکنش و تکذیب هاتف صالحی، فعال رسانهای اصولگرا، همراه شد.
او در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس، اعلام کرد این شایعه توسط وحید خرمیان، یکی از نزدیکان دکتر ولایتی و دکتر ظریف، فاقد صحت دانسته شده است. نکته شایان تأمل آن است که طرح چنین شایعاتی، بهویژه در شرایط حساس کنونی، نهتنها میتواند فضای روانی کشور را ملتهب کند، بلکه ممکن است به تضعیف جایگاه دولت چهاردهم و در عین حال خدشهدارکردن اعتبار شخصیتهای سیاسی، از جمله دکتر ظریف، منجر شود. پیشتر نیز ادعایی مبنی بر سفر محرمانه دکتر ظریف به نیویورک به منظور انجام گفتوگو با مقامات آمریکایی منتشر شده بود که محمدهادی محمدی، مدیر روابطعمومی معاونت راهبردی ریاستجمهوری، در واکنش به این ادعا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «از دکتر ظریف درباره شایعه سفر به نیویورک پرسیدم. ایشان با طنازی پاسخ دادند: نه نیویورک، بلکه در اصفهان، نصف جهان، همراه همسرم به دیدار مسئولان آرامستان باغ رضوان رفته بودم. البته شاید اخیرا نیویورک نیز جزئی از قصبات نصف جهان شده باشد».
غیاب پرسروصدا در میدان دیپلماسی
توجه به توالی ایندست شایعات، آنهم در بازه زمانی یک ماه پیش از کنارهگیری ظریف از معاونت راهبردی، نشان میدهد هرچند او رسما نقشی در دولت فعلی ندارد، اما نام و جایگاه سیاسیاش همچنان در فضای عمومی کشور موضوع توجه، تحلیل و بعضا سوءبرداشتهایی است که نیازمند دقت، شفافسازی و پرهیز از بهرهبرداریهای جناحی است. در روزگاری که دیپلماسی ایرانی با یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر خود مواجه و موازنه قوای جهانی بهشدت علیه منافع ملی در حال تحول است، فقدان چهرهای همچون محمدجواد ظریف، بیش از آنکه نشانهای از پایان یک عصر باشد، یادآور نیاز مبرم به بازتعریف وزن دیپلماسی در راهبرد کلان کشور است. ظریف، بهرغم کنارهگیری آشکار از پذیرش هرگونه مسئولیت رسمی در دولت چهاردهم، هنوز هم در تاروپود گفتوگوهای نخبگانی، رسانهای و حتی در گمانهزنیهای محافل رسمی به عنوان عنصری تعیینکننده، موضوعیت دارد. در هفتههای گذشته، بازنشر اخبار تأییدنشده از انتصاب او به عنوان مشاور عالی در امور بینالملل، شایعات پیدرپی درباره سفرهای دیپلماتیک محرمانه و حتی نسبتدادن نقش به او در تیم احتمالی مذاکره با ایالات متحده، مجموعهای از تحرکات رسانهای و روانی را رقم زده که نمیتوان آن را صرفا در چارچوب جنگ روایتها تفسیر کرد. تداوم این اخبار -با وجود تکذیبهای رسمی- حامل پیامی صریح و درخور تأمل است؛ خلأ دیپلماتیکی که با خروج ظریف از میدان پدید آمده هنوز از سوی بدنه کارشناسی، افکار عمومی و حتی رقبای سیاسی او پر نشده است.
دیپلماسی، سیاست داخلی و اقتصاد؛ اضلاع مثلث سرنوشت
در شرایط کنونی که احیای سیاست فشار حداکثری از سوی دولت جدید ایالات متحده، تحرکات اسرائیل در پرونده هستهای ایران، سایه سنگین تنش و درگیری نظامی و احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی در شورای حکام آژانس انرژی اتمی، همگی در افق کوتاهمدت قرار گرفتهاند، ناتوانی در پاسخگویی فعال و عقلانی به این تهدیدها میتواند عملا مسیر دیپلماتیک را مسدود و تبعات اقتصادی آن را مهارنشدنی کند. جامعهای که از تحریمها آسیب دیده و در معرض فرسایش اعتماد عمومی قرار دارد، نگاهش بیش از همیشه به دیپلماسی دوخته شده است. در چنین وضعیتی، بازتولید گمانهزنی درباره حضور مجدد ظریف، نه یک ماجراجویی رسانهای، بلکه ترجمان اجتماعی یک خلأ عملکردی در دستگاه سیاست خارجی است.
بیدلیل نیست که افکار عمومی، بهویژه طبقه متوسط شهری که خود را قربانی مستقیم تحریمها و سیاستهای نهچندان واقعبینانه میدانند، در جستوجوی بازگشت چهرهای هستند که تجربه شکستن بنبستهای بینالمللی، احیای تعامل با قدرتهای جهانی و کاهش فشار اقتصادی از طریق میز مذاکره را در کارنامه خود دارد.
ظریف؛ فراتر از یک شخص، بازنمایی یک رویکرد
آنچه محمدجواد ظریف را در غیاب نیز به موضوعی زنده بدل کرده، نه صرفا شخصیت فردی او، بلکه رویکردی است که نماد آن شده است؛ یعنی دیپلماسی مبتنی بر تعامل، گفتوگوی منطقی با جهان، استفاده از زبان حقوق بینالملل و مهمتر از همه درک همزمان پیچیدگیهای امنیتی و اقتصادی جهان معاصر. در برابر چنین رویکردی، خلأ حضور او نهتنها به یک نقصان اداری تقلیل نمییابد، بلکه در سطحی کلانتر، بیانگر شکاف میان انتظارات عمومی از دستگاه دیپلماسی و واقعیتهای موجود ساختاری است. شاید به همین دلیل است که هر شایعهای درباره بازگشت ظریف، ولو به عنوان عضوی از تیم مشورتی یا نماینده غیررسمی، موجی از واکنشها را در رسانهها، شبکههای اجتماعی و محافل سیاسی ایجاد میکند. این واکنشها، حتی در صورت بیپایهبودن ادعا، خود نشانهای از جایگاه اجتماعی و سرمایه نمادینی است که این دیپلمات پیشین همچنان در اختیار دارد.
بازتعریف دیپلماسی پساظریف
فقدان شخصیتی با مختصات «ظریفگونه» در عرصه سیاست خارجی، خلأیی ایجاد کرده که نه صرفا رسانهها، بلکه بخشی از نهادهای حاکمیتی نیز تلاش دارند آن را با بازتعریف چهرههایی جایگزین پر کنند. این در حالی است که نظام دیپلماسی ایران در حال عبور از مرحلهای انتقالی است؛ مرحلهای که در آن تلاش میشود بار مسئولیت سیاست خارجی بیش از آنکه در قامت شخصیتی کاریزماتیک و فراجناحی متمرکز شود، در قالب نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر تقسیم شود. در این روند، ورود یا احیای نقش چهرههایی همچون علی لاریجانی یا محمد فروزنده، اگرچه با نیت ایجاد تعادل ساختاری در سیاست خارجی دنبال میشود، اما در غیاب چهرهای با توان اقناعسازی جهانی و شبکه ارتباطات بینالمللی مانند ظریف، خطر «چندپارهسازی روایت دیپلماتیک ایران» را به همراه دارد. در این میان، نکته حائز اهمیت آن است که کنشگران بینالمللی اعم از اروپا، ایالات متحده یا حتی کشورهای منطقه، نه صرفا به نهادهای رسمی، بلکه به نشانهها و چهرههایی توجه دارند که قابلیت ترجمه اراده واقعی نظام سیاسی ایران را در گفتوگوهای سطح بالا دارند. ظریف، در ذهن دیپلماتهای غربی، نهفقط به عنوان وزیر خارجه اسبق، بلکه به عنوان «سیگنالدهندهای معتبر از مواضع تصمیمسازان عالیرتبه ایران» شناخته میشد.
جای خالی چنین شخصیتی در مذاکرات آتی، بهویژه در شرایطی که احتمالات مربوط به گفتوگوهای مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا دوباره مطرح شده، ممکن است به اختلال در «رمزگشایی از اراده تهران» بینجامد؛ اختلالی که نهتنها مسیر گفتوگو، بلکه معادلات اقتصادی و روانی بازار را نیز متأثر میکند. از همین رو است که بازتاب شایعات پیاپی درباره بازگشت یا نقشآفرینی ظریف، از سفر به نیویورک گرفته تا انتصاب به عنوان مشاور عالی در امور بینالملل، فراتر از گمانهزنیهای سیاسی یا رقابتهای رسانهای، به مطالبهای اجتماعی و کارشناسی تبدیل شده است. افکار عمومی، بهویژه اقشار مرتبط با اقتصاد، بازار و تجارت خارجی، درک روشنی از پیوند ناگسستنی «چهره دیپلماسی» و «ثبات در فضای اقتصادی» دارند و از این منظر، تداوم غیبت یک وزنه متعادلکننده، میتواند فضای روانی جامعه را شکنندهتر از قبل کند. در نهایت، بدون آنکه جایگاه نهادهای سیاستگذار در عرصه دیپلماسی زیر سؤال رود، باید اذعان کرد که در معماری کنونی سیاست خارجی ایران، هنوز فاصلهای میان ظرفیت نهادها و قابلیت اشخاص وجود دارد؛ فاصلهای که در نبود چهرهای مانند ظریف، بیش از همیشه محسوس است. شاید زمان آن رسیده باشد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نه در نفی گذشته، بلکه با بهرهگیری مجدد از ظرفیتهای تجربهشده، نقشه راهی چندلایه و واقعبینانهتر را برای عبور از تنگناهای پیشرو ترسیم کند.
در جستوجوی توازن ازدسترفته
در پیوست آنچه گفته شد، بازگشت ظریف به صحنه سیاست رسمی، ممکن است هرگز رخ ندهد، اما مطالبه برای بازگشت «نوع نگاه ظریفانه» به جهان، امری انکارناپذیر است. در جهانی که تغییر معادلات قدرت با شتابی بیسابقه در جریان است و سایه تهدیدات دیپلماتیک بر اقتصاد ایران سنگینی میکند، بازتعریف دستگاه سیاست خارجی بر پایه عقلانیت دیپلماتیک، ضرورتی است که نمیتوان از آن چشم پوشید. از این منظر، حتی شایعات بازگشت ظریف نیز نباید نادیده گرفته شوند؛ چراکه آنها حامل پیام روشنی هستند: جامعه ایرانی هنوز به دیپلماسی بهعنوان تنها راه عبور از بحرانهای چندوجهی باور دارد و در این مسیر، غیبت شخصیتهایی با ظرفیتهای اثباتشده، نهفقط خلأیی فردی، بلکه خلأ راهبردی است.
میشه
مذاکره نه شرافتمندانه و نه عقلانی است
حالا که زور زیاد شده التماس میکنن ترامپ هر چی تو بگی
پیامبر عظیم شهرستان می فرماید طلب دانوش به چین کمونیست هم سفر کن چه برسه آمریکای مسیحی که کلیسا هم دارن
میگن یه دیونه سنگی میندازه ته چاه صد عاقل نمی تونن اونو در بیارن ... تندروها با سیاست های قومی و جناحی نادرست خودشون مملکتو بسویس پرتگاه هل دادند . نه تنها دست خیلی از رجل سیاسی رو بستن و حذف کردند بلکه نظام ساخته شده ی قبلی رو هم در هم شکستند
آدم نادان مگر روحانی با ظریف دو سال گفتگو نکردند نتیجه ش چی شده خودشون گفتند. دقیقا هیچ ، حالا تو نادان چی میگی
خداوند در آیه ۱۰ سوره مبارکه بقره میفرماید: «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ» در دلهای آنان یک نوع بیماری است خداوند بر بیماری آنان افزوده و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.
عدم بهره بردن از ظرفیت های منحصر به فرد ظریف موجب خسران و زیان کشور خواهد شد .فکر میکنم به این مطلب مسئولان ارشد کشور هم اگاه هستند .
سلام.یکی از هزاران ظرفیت بالقوه یا بالفعل جناب آقای ظریف را بفرمایید تا از جهالت در بیاییم
دکتر ظریف اگر موافقت کنه رگ ندارد.
ظریف هم مثل جلیلی و پزشکیان و خاتمی و روحانی و رئیسی و ... مهره خود نظام است تمام مخالفت ها و صحبتها و مصاحبه ها و ... با دستور مستقیم .... انجام میپذیرد در مقابل دید مردم با هم زاویه دارن و جنگ زرگری در پس پرده همشون در حال ایفای نقشی گه حکومت بهشون داده
موسوی زمانی نقش رئیس دولت را داشت زمانی نقش زندانی سیاسی حبس در حصر
همگی سرو نه به کرباسند
اون جملات آخر که نوشتین جامعه ایرانی باور جدی به دیپلماسی دارد،، از اساس دروغه ،، اتفاقا برعکس ما ملت میگیم مشکل ایران و آمریکا البته متاسفانه فقط با جنگ حل میشود، بیست سال مذاکره و تحریم چه عائدی برا مردم داشته که حالا بازم ما خواهان گفتگو باشیم؟؟ مگه اینکه حکومت ایران بپذیرد که آمریکا ابرقدرت جهان است و در مذاکره باید برای گرفتن فقط یک امتیاز ، چندین چند امتیاز بامریکا پیشکش نماید، ازین حرفای زیر بار زور و ذلت و ... نمیریم هم نگه
دکتر ظریف سیاس بی نظیر که تندروهای قدرت طلب کشور را از وجود وخدمات ایشون محروم کرده اند.تنها کسی که قدرت چانه زنی در میادین بین المللی دارد.
اگر بنا بر مذاکره بوذ چرا چند سال پیش پیگیر نبودند چقذر کارگر از شرمندگی جلوی خانواده خودکشی کردند... مسئولیت مرگ آنها با کیست؟
پس تکلیف اینهمه سال ...چی میشه ؟
خبر فیک
منفعت طلبان و اصلاح طلبان و غربگدایان داخلی
و اکانتهای هوش مصنوعی منافقین اصلی ترین بازندگان هستید چون دیگه اربابتون چیزی برای تحریم درچنته نداره و بلوف آخر یعنی جنگ داره
کار دستتون میده. ما ملت محکم ایستادهایم
خدا و سپاه و خلق تا دنیا هست اینها باهم هستند
از ابتدای این خبر متوجه شدم که کاملا دروغ به خورد مردم میدین.تا خرداد ماه کارهای فعالسازی مکانیسم ماشه تقریبا تموم شده و فعال میشه
کاش منم جزو مذاکره کنندگان بودم و تو دهن ترامپ میزدم
میگه رهبر نگفت مذاکره مستقیم نداریم...مگر میشود یک جور دیگر حرف بزند..این دفعه دیگه مردم کوتاه نمیان...قصدتان تخریب رهبر است
شما نمیتوانید همان شان و منزلتی که تک تک ایرانی ها در زمان پهلوی داشتند مجددأ احیا کنید که هیچ حالا کاسه گدایی گرفته و دنبال مذاکره هستید و چون در این فقره هم کارآمد و توانمند نیستید وشاید هم در تحریم منافع نامشروع شما برقرار هست بهانه مستقیم و غیر مستقیم میارید .
خودشون شایعه درست میکنند
به این امید که راست دربیاد
لعنت به هر کسی که به رهبری دروغ میبنده
و از رهبری هزینه میکنه
این جماعت اگر به حرف های حکیمانه رهبری اعتنا میکردید
بدجام رو با شرایط ۹ گانه رهبری که در نامه به فریدون نوشت امضاء میکردید
که از توش ننگ نامه مکانیسم ماشه و اسنپ بک یعنی تهدید و ساسپند
یعنی تحقیر و فریب لغو بالمره! همه تحربم ها از جمله موشکی درنمی اومد
دست از سر این کشور و مردم بردارید
کافیه عرق ریختید
از قبلش هرچه خواستید نفع بردید
و ضررها رو متوجه مردم و کشور کردید
هنوز از حافظه مردم پاک نشد که دوسال بعد از برجام چه اتفاقی افتاد ، تورم یک رقمی رشد اقتصادی بالا آرامش اعصاب وروان مردم وامید به آینده ارمغان برجام بود که تندروهای متوهم با آتش زدن آن وموشک هوا کردن وتهدید این وآن ومنع ورود امریکایی ها به مراوده باایران ،کل برجام را هوا کردند ،لعنت بر مسببین وضع موجود
ظریف دوستت داریم♥️
دولت ب ما که چیزی نمره اگر تو کانالها بخونیم چه خبره
مگه ندیدن روسیه با آمریکا مذاکره کرد ولی بازم آمریکا تحریم کرد خوب علت چی بود؟
معلومه آمریکا مرض داش
می شه هر تفکری رو با حامیانش شناخت وقتی ظریف ساده لوح بی سواد می شه امیر کبیر عده ای باید هم دیپلماسی التماسی بشه شعارشون
ضمن اینکه ظریف عقده ی دیده شدن دارد والا پشت سرش هم نگاه نمی کرد شایعات مربوط به ایشون هم تقش در میاد مثل دبیری.
جای مرحوم امیر عبدالهیان خالیه که بره مذاکرات کنه
از دل برود انچه ز دیده رود، الفاتحه..
۳گزینه بسیار شایسته شک نکنید