شیخ بهایی و سازههای حیرتانگیزش که هنوز سرپا هستند
بهاءالدین محمد، معروف به شیخ بهایی، دانشمند بزرگ ایرانی در عصر صفویه که هنوز رمز و راز طراحیهای شگفتانگیزش سربهمهر مانده است.
عادت کردهایم از هر اتفاق و حادثه، روترین پیامدش را ببینیم و بعد هم پروندهاش را ببندیم و بگذاریم کنار. مثل همین سیلاب اخیر که وجه ویرانگر آن بیش از هر چیزی به چشممان آمد. اما به قول حافظ شیراز «هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست» و این یعنی اگر حادثه اخیر را بگذاریم پیش چشممان و از مناظر مختلف محیطزیستی، میراثی، عمران، ساختوساز شهری و روستایی و ... به بررسی آن بپردازیم، شاید امروز فضای رسانهای واقعی و مجازی ما به جای آنکه پر شود از اخبار و تصاویر ویرانی و حیرانی، پر میشد از تحلیلهای عبرتآموز محیطزیستی و میراثی و عمرانی که اگر در مسیر درست خود پیش میرفتند، امروز سیلاب فقط برکت بود و نه نقمت.
اما از نکاتی که در حوزه میراث باید به آن پرداخت، مقایسه ساخت و سازهایی جدید با سازههایی است که در روزگار قدیم، در ایران باستان و حتی همین ایران چند صد سال پیش ساخته شدهاند؛ ساخت و سازهایی که برپایه اصول معماری و ریاضی و طبیعی و کار کارشناسی و توسط بهترین طراحان معمار و دانشمندان، طراحی و بنا شدهاند و همچنان قدرت و قوت و استحکامشان از سازههای چند سال ساخت امروزی بیشتر است.
یکی از این طراحان ایرانی که سازههایش هنوز حیرتانگیز است و قابل تامل و بررسی بهاءالدین محمد؛ یا همان شیخ بهایی معروف؛ دانشمند بزرگ ایرانی است که روز گرامیداشت وی بهانهای شد تا ما هم سراغش برویم و مروری داشته باشیم روی طراحیهای اعجابآورش. شیخ بهایی در بیشتر علوم و دانش زمان خود تبحر داشت، طوری که برخی از مورخین او را چکیده جامعه صفوی عصر شاه عباس دانستهاند، اما بیتردید مهارت او در ریاضی و مهندسی و معماری وجه تمایز او از سایر دانشمندان و علمای هم عصر وی است. احاطه کامل شیخ بهایی در ریاضیات و مهندسی در آثار باقی مانده منسوب به وی هم کاملا مشهود و نمایان است. طراحی و مهندسی و ساخت بسیاری از بناها و آثار منحصر بهفرد و خارقالعاده معماری دوره صفویه را به وی نسبت دادهاند.
طراحی یگانه مسجد امام
این مسجد که در گذشته به نامهای مسجد شاه و مسجد سلطانی نیز نامیده میشد، یکی از مهمترین و معروفترین بناهای معماری اسلامی است که ساخت آن در سال ۱۰۲۰ هجری به دستور شاه عباس اول آغاز و در سال ۱۰۳۸ پس از درگذشت شاه عباس و در دوره جانشینان او به پایان رسید. با توجه به تبحر شیخ بهایی در ریاضیات و طراحی خاص بنای مسجد، بسیاری عقیده دارند که طرح اولیه این بنا به خواست شاهعباس اول و توسط شیخ بهایی انجام و سپس ساخت آن به علیاکبر اصفهان ی سپرده شده است.
این بنا با مساحتی نزدیک به ۱۲ هزار و ۲۶۴ متر مربع در ضلع جنوبی میدان بزرگ نقش جهان قرار دارد و شیعیترین مسجد ایران و نماد مذهب تشیع است. در بنای مسجد امام، هنر و خلاقیت و علم یک جا و به منظور نشان دادن یک پیام گرد هم آمدهاند. یگانگی و الوهیت اسلام، خلوص و سادهنگری تشیع، بزرگی و یکپارچگی ایران از جمله اهدافی است که با ترکیب قوسها و ستونها و مقرنسها و ایوانها و گنبدها با نقش و رنگ و کاشی و سنگ بهخوبی نشان داده شده است.
از آنجا که شاه عباس بسیار مایل بود این بنا در زمان حیاتش به اتمام برسد، دستور در تعجیل و شتاب در ساخت آن را داده بود و به همین دلیل در نمای این بنا به جای استفاده از کاشیهای موزائیک که تهیه آن زمان بسیاری را میطلبد، از کاشیهای هفت رنگ استفاده شد. ترکیب این نوع کاشیکاری معرق و خشتی هفت رنگ با پیچهای فیروزه کاشی و حاشیههای طلایی و کتیبههای مملو از کاشیهای گل و مرغ یکی از نمونههای بینظیر در هنر کاشیکاری و تزئینات معماری اسلامی در جهان را به وجود آورده است. با این حال این بنا دارای چند ویژگی خاص مهندسی و معماری است که در نوع خود بینظیر بود و مشابه آن در سایر مساجد و بناهای دوره اسلامی دیده نمیشود.
قبلهای که به مناقشات پایان داد
یکی از این ویژگیهای این مسجد، وضعیت قرار گرفتن محراب و قبله آن نسبت به ایوان ورودی و میدان نقش جهان است. ایوان ورودی و جلوخان مسجد رو به شمال قرار دارد، اما با عبور از این ایوان، با یک نیم چرخش به سمت راست بدون آنکه برای زائر محسوس باشد، محوطه اصلی و محراب در جهت قبله و مکه قرار میگیرد.
تاریکی و مدور بودن دهلیز ورودی و روشنایی ناگهانی حیاط میتواند دلیل این تغییر جهت نامحسوس باشد. باید توجه داشت که چنانچه این اختلاف محوری وجود نداشت، گنبد اصلی و منارههای آن تنها از یک جهت در میدان نقشجهان قابل رویت بود، در حالی که این خلاقیت امکانی را فراهم آورده تا گنبد و منارههایش از تمام نقاط میدان قابل دید باشد. همچنین براساس آنچه در تواریخ دوره صفویه آمده تعیین سمت قبله در مسجد یکی از مهمترین اختلاف نظرهای علما و مفتیان عصر صفوی بوده و در واقع محاسبه و تعیین قبله با ۴۰ درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و پایان دادن به این مناشقات کاری است که فقط ریاضیدانی مانند شیخ بهایی قادر به انجام آن بوده است.
گنبد عجیب
از دیگر ویژگیهای معماری این مسجد، گنبد عظیم و دو لایه آن است. این گنبد عظیم دارای دیوارهای به ضخامت ۴/۵ متر است و ارتفاع آن از کف گنبد خانه تا مرکز داخلی آن ۳۸ متر و تا مرکز خارجی آن ۵۲ متر است. در نتیجه باید فضایی خالی به اندازه ۱۳ تا ۱۶ متر در فضای میانی گنبد وجود داشته باشد. همین ویژگی باعث انعکاس صدا در فضای زیرین گنبد میشود. پیچیدگی مهندسی این سازه از جمله دلایلی است که مهندسی و طراحی آن را به شیخ بهایی نسبت میدهند. بنای مسجد امام سال ۱۳۹۱ در زمره میراث جهانی ثبت شد.
اطلاع از اذان ظهر با ساعت ظلی
از دیگر سازههای معروف موجود در مسجد امام که ساخت آن به شیخ بهایی نسبت داده شده، ساعت ظلی، سنگ ساعت یا سنگ شاخص است که در حیاط غربی مسجد و در مدرسه سلیمانیه قرار دارد. این ساعت، سنگی مثلثی است که در ضلع شمالی حیاط مدرسه قرار گرفته و به گونهای نصب شده که وتر آن در امتداد شمال - جنوب قرار گیرد. در نتیجه در چهار فصل هنگام ظهر شرعی، سایه در مقابل وتر قرار میگیرد که نشانه رسیدن زمان نماز ظهر بوده است.
معمای گرمابه شیخ بهایی
ژان شاردن، سیاح معروف فرانسوی در كتاب خود ضمن وصف شهر اصفهان در مورد محله دردشت مینویسد كه در آن محله كوچهای است به نام شیخبهاءالدین محمد كه در آنجا خانه داشته و در این كوچه دو گرمابه وجود دارد كه یكی بزرگتر است و به نام حمام شیخ نامیده میشود.
نعمه عبدا... در كتاب خود به نام فلاسفه الشیعه برای اولینبار درباره حمام شیخبهایی و گرم شدن آن با یك شمع سخن میگوید. مهمترین فرضیه این است كه شیخبهایی طراح اولیه این بنا و معمار آن كه شخصی به نام استاد علی معمار بوده بههمراه شاگردان شیخ كار ساخت گرمابه را به اتمام رسانیدهاند، اما سعید نفیسی در نقلقولی از شیخ مینویسد كه شیخبهایی گفته بود اگر روزی فضای گلخن که كاملا مسدود بوده را بشكافند، شمع برای همیشه از كار خواهد افتاد. ساخت حمام تحت نظارت شیخبهایی و در زمان حیات او انجام شده باشد، یا به دست شاگردانش، پرسش ما همچنان بیپاسخ است و آن اینكه چگونه مخزن آب و خزینه حمام با شعله یك شمع گرم میشده است؟
استفاده از گاز متان حاصل از فاضلاب مسجد جامع و انتقال آن از طریق لولههای سفالی و تامین مایع سوخت از طریق روغنهای حاصل از عصارخانه جمالهای كه در مجاورت حمام قرار دارد یكی از روشهایی است كه برای روشن نگه داشتن شمع مزبور بیان شده است. بنا به اعتقاد برخی از محققان این گاز از طریق مكش طبیعی به سوی مشعل یا همان شمع هدایت میشده و در آنجا دستگاهی وجود داشته كه میتوانسته گاز متان و گوگرد فاضلاب را با روغن عصارخانه تركیب كند. این دستگاه نیز در اواخر دوره زندیه توسط خارجیها جهت تحقیق و بررسی از زیرزمین حمام بیرون آورده شده و به خارج از ایران فرستاده شد و پس از آن حمام شیخبهایی برای همیشه خاموش شد .
طرح ساخت شهر نجفآباد در غرب اصفهان نیز به شیخبهایی نسبت داده میشود.
كاریز بزرگ نجفآباد
از دیگر اقدامات مهمی که به شیخ بهایی نسبت داده شده، مهندسی و ساخت کاریز بزرگ نجفآباد است. این کاریز یکی از بزرگترین قناتهای ایران بوده که به نام کاریز یا قنات زرین کمر نیز معروف است. طول این قنات از ابتدا یا مظهر آن تا انتها یا آبخور ۹ فرسنگ یا ۵۴ کیلومتر است که به ۱۱ جوی بزرگ تقسیم میشود.
ساعت آفتابی نجف
گفته میشود هنگام تعمیر دیوار صحن حضرت علی (ع) در نجف نیز ساعت آفتابی دیگری ساخته شده بود که در هر فصلی از سال، رسیدن آفتاب به زیر دیوار، نشان دهنده ظهر شرعی بوده است. ساخت این شاخص و همچنین ساخت کفشداری و تعمیر دیوار صحن حضرت علی (ع) نیز از جمله کارهایی است که به شیخ بهایی نسبت داده شده است.
طوماری که هنوز به آن استناد میشود
بروز درگیری و اختلاف هر ساله بر سر تقسیم آب زایندهرود میان روستاییان، باعث شد تا شاه طهماسب دستوری به منظور تنظیم و تهیه تقسیمنامهای برای استفاده عادلانه از آب این رود صادر کند. دستوری که در رجب ۹۲۳ هجری قمری فرمان اجرای آن صادر و در زمان شاه عباس و به سرپرستی شیخ بهایی اجرا شد و پایان یافت.
شیخ بهایی با مطالعه مقدار آب زایندهرود و توجه به فصلهای پرآب و کمآب، نوع کشت و زرع و اولویت نیاز محل، مقررات خاصی را برای تقسیم آب رودخانه تنظیم کرد که به مرحله اجرا درآمد. چگونگی پرداخت حقابه و تقسیمات صورت گرفته، به طور کامل و مفصل در طومار قید شده که خواندنش خالی از لطف نیست. اگر در خاطر داشته باشید در اعتراضات سال گذشته کشاورزان شرق اصفهان برای دریافت حقابه از زایندهرود هم مرتب به این طومار و سند شیخ بهایی اشاره میشد.
كاربرد اعجابانگیز زغال در مسجد چهارباغ
طراحی مسجد چهارباغ از دیگر اقداماتی است که به شیخ بهایی نسبت میدهند. از آنجا که محل ساخت بنا در مسیر آبرویی بود که از زایندهرود وارد چهارباغ میشد، امکان نشست ساختمان به دلیل لجنزار زیرزمین وجود داشت. شیخ بهایی برای حل این مشکل دستور داد تا مقادیر زیادی زغال چوب در زیر پی ساختمان ریخته و آنها را به سختی بکوبند. سپس روی آن را با ساروج و شفته پر کرد و پس از آن پی اصلی ساختمان را بنا نهاد. به این ترتیب خطر نشست ساختمان از میان رفت و این بنا برای قرنها پا برجا ماند.
منبع: برترینها
1980