نگاهی به داستانهای جنایی اسکاندیناوی که جهانی شدند
جنایتهای استخوان سوز
داستان جنایی نوردیک دارای درونمایه جنایی سیاه همراه با توصیفات جذاب و گیرا از طبیعت و مناظر غمافزا و دلگیر اسکاندیناوی است. امروزه سبک جنایی نوردیک طرفداران زیادی در سراسر دنیا پیدا کرده است.
در ایران در سالهای گذشته بیشترین اقبال عمومی به داستانهای کارآگاهانی نظیر شرلوک هلمز (نوشته سر آرتور کنان دویل)، هرکول پوآرو و خانم مارپل (کارآگاهان اصلی رمانهای جنایی آگاتا کریستی) و داستانها و موضوعاتی متاثر از سبک جنایینویسی در انگلیس و آمریکا بود. اما امروزه ژانر جنایی نوار نوردیک یا همان ژانر داستانهای جنایی اسکاندیناویایی از اقبال بسیاری میان خوانندگان ایرانی برخوردار شده، البته داستانهای جنایی نوردیک پا را از دایره کتابها و عرصه مکتوب فراتر گذاشته و به دنیای فیلم و سریال نیز وارد شدهاند.
داستانهای پرفروش استیگ لارسون، از نویسندگان مشهور این ژانر بهویژه داستان «دختری با خالکوبی اژدها» (از مجموعه سری داستانهای هزاره) و رمانهای دیگر نویسندگان مشهور این سبک ازجمله داستانهایی بودند که برای نخستین بار توجه مردم در کشورهای مختلف را بهطور ویژه به ژانر جنایی اسکاندیناویایی جلب کردند.
«ویستینگ» نیز از متأخرترین سریالهای تلویزیونی است که با اقتباس از آثار یورن لیر هورست نویسنده نروژی در آوریل2019 به نمایش درآمده است. اما یو نسبو، نویسنده نروژی امروز از مشهورترین مولفان ژانر جنایی نوردیک محسوب میشود که حس سردی و غمافزای زمستان اسکاندیناوی را با بیشترین تأکید در توصیفات خود به خواننده منتقل میکند. از این نویسنده آثار زیادی در ایران ترجمه شده است. اما درباره ژانر جنایی نوردیک چه میدانیم و اساسا ژانر جنایی نوردیک چیست و چرا این همه محبوبیت در عرصه جهانی کسب کرده است؟ در این مطلب تلاش کردهایم به این سؤالات پاسخ دهیم.
ژانر نوردیک، یکی از زیر شاخههای ژانر جنایی داستانی است. این ژانر مانند هر ژانر دیگری ویژگیهایی دارد، در ژانر جنایی نوردیک جنایات بیرحمانهای در جوامع آرام و به ظاهر امن رخ میدهد. لوکیشن و صحنه این فیلمها اغلب خیابانهای دلگیر و غمافزا یا شهرهای کوچک و روستاهای دورافتاده هستند. قهرمان این ژانر اغلب کارآگاههایی با گذشتهای دردناک و اسرارآمیزند و بهاصطلاح قهرمانانی هستند که در گذشته به لحاظ روحی و روانی و جسمانی شکنجه شدهاند. ویژگی دیگر این ژانر، طرح داستانی قوی آن همراه با داستانهای فرعی و پیچیده زیاد و تعدادی حوادث غیرقابل انتظار است.
داستانهای پرفروش استیگ لارسون سوئدی، از نویسندگان مشهور این ژانر بهویژه داستان دختری با خالکوبی اژدها و داستانهای دیگر نویسندگان موفق ژانر جنایی اسکاندیناویایی توجه بسیاری از مردم را در سراسر دنیا به ژانر جنایی نوردیک جلب کردند. ساخت فیلم و سریالهای تلویزیونی با اقتباس از این کتابها نیز مانند ریختن بنزین روی آتش باعث اوجگیری شهرت این ژانر در عرصه بینالملل و دنیای خارج از دنیای فرهنگ اسکاندیناویایی شد.
نوردیک چرا محبوب است؟
کرستین برگمان محققی که در زمینه ادبیات تطبیقی در دانشگاه لوند سوئد به تحقیق مشغول است 3دلیل برای محبوبیت ژانر جنایی نوردیک برشمرده است:
1- این ژانر بهطور ویژه بر انتقاد از وضعیت اجتماعی و سیاسی متمرکز است. مردم در عرصه بینالملل خیلی دوست دارند درباره دولتهای رفاه در کشورهای اسکاندیناوی و وضعیت رفاهی و آنچه در واقعیت زیر پوست این جوامع میگذرد، بیشتر بدانند. با خواندن رمانهای جنایی نوردیک، مردم خواهند توانست پاسخ به پرسشهای خود در این زمینه را تا حد زیادی دریافت و میتوانند اطلاعات زیادی در این زمینه کسب کنند.
2- در آثار نویسندگان ژانر جنایی نوردیک (اسکاندیناویایی) خیلی برتوصیف محیط پیرامونی تأکید شده. برای بسیاری از مردم دنیا مناظر و طبیعت شمال اروپا با زمستانهای سرد و سیاه و تابستانهای همراه با خورشید نیمهشب و مناظری نظیر آن، خیلی پر رمز و راز و جذاب است.
3- زنان رمانهای جنایی نوردیک دارای شخصیت بسیار قوی هستند و این شخصیت قوی آنان را تبدیل به زنان منحصر به فردی میکند. بخش مهمی از خوانندگان این ژانر ادبی، زنان هستند؛ زنانی که بسیار علاقه دارند بهعنوان شخصیتهایی توصیف شوند که قادرند، بهطور توامان از پس کار بیرون از خانه و کارهای خانه به خوبی برآیند.
ریشههای ژانر نوردیک
دیدگاههای مختلفی درباره پیشینه ژانر جنایی نوردیک وجود دارد، با این حال اغلب کارشناسان این حوزه ادبی بر این امر اتفاق نظر دارند که این ژانر در دهه1990 موقعیت خود را بهعنوان یک سبک ادبی تثبیت کرد. هنینگ مانکل، نویسنده سوئدی که در برخی مواقع از وی بهعنوان پدر ژانر جنایی نوردیک یاد میشود در اینباره گفته است که مجموعه رمانهای مارتین بک به نوشته ماج سیوال و پر واهلو، ساختار نگارش رمانهای جنایی را متحول کرد و بر همین اساس این دو نویسنده پیشگامان سبکی جدید در زمینه نگارش رمانهای جنایی هستند.
سبک ماج سیوال و پر واهلو در زمینه نگارش، ملهم از سبک جنایینویسی اد مک باین، نویسنده آمریکایی هستند. این دو نویسنده پیشگام سوئدی با الهام از مک باین متوجه شدند که هنوز عرصههای زیادی در زمینه رماننویسی جنایی در نوردیده نشده و میتوان چارچوبی برای رمانهای جنایی حاوی نقد اجتماعی ایجاد کرد. کرستین برگمان هم میگوید آنچه رمانهای سیوال و واهلو را از رمانهای قبلی ژانر جنایی متمایز میکند و آنچه باعث انتقال سبک رماننویسی آنها در دهههای بعد به نسلهای بعدی میشود، بیش از هر چیز وجود نگاهی انتقادی به جامعه سوئد در رمانهای آنهاست. برخی منتقدان موفقیت این ژانر را در متمایز بودن آن با سایر سبکهای نگارش رمانهای جنایی میدانند. آنها معتقدند سبک جنایی نوردیک واقعگرایانه، ساده و دقیق و عاری از واژگان غیرلازم است.
شخصیتهای رمانهای ژانر جنایی نوردیک اغلب کارآگاهان دلمرده و غمزدهای هستند که در دورههایی به آنها بیتوجهی شده یا حوادث دردناک و ناگواری را درگذشته از سر گذراندهاند و بیشتر به شخصیتهای واقعی میمانند تا به قهرمانانی خیالی. زندگی کنونی و شیوه زندگی شخصیتهای داستانهای سبک نوردیک به نوعی بر کاستیهای جامعه نور میتاباند؛ کاستیهایی که حتی تأثیر منفیتری بر جامعه نسبت به جنایات مرتکب شده از سوی جانیان دارد.
اقتباسهای سینمایی
از رمانهای موفق ژانر جنایی نوردیک اقتباس سینمایی یا تلویزیونی شده که برخی از آنها بسیار موفق شدهاند و برخی دیگر به موفقیت چندانی دست نیافتهاند. اغلب اقتباسهای خالکوبی اژدها موفقیتآمیز بودهاند، اما تعداد زیادی از اقتباسهای دیگر ناموفق بودهاند. مرد برفی اثر یو نسبو(نویسنده نروژی) اما بهترین مثال یک رمان در ژانر جنایی نوردیک است که اقتباس سینمایی آن نیز بسیار موفق بوده است. البته بهنظر میرسد که بسیاری از آثار این ژانر برای اقتباس تلویزیونی مناسبتر باشند.
پیو برنت، تهیهکننده دانمارکی و رئیس بخش سینما و تئاتر در شبکه رادیو وتلویزیون دولتی دانمارک درباره نحوه اقتباس تلویزیونی از آثار ژانر جنایی نوردیک میگوید: اسکاندیناویاییها پیش از ساخت سریالهای محبوب کشتن (2007تا 2012)، پل(2011) و بورگن(2010) تحقیقات زیادی روی روندها و رویههای پلیسی درآمریکا انجام داده بودند تا بتوانند این سریالها را بهطور کاملا موفقیتآمیزی بسازند.
رمانهای جنایی اسکاندیناویایی
علاوه بر نروژ نویسندگان مطرحی در ژانرجنایی نوردیک قلم میزنند که مشهورترین آنها سوئدی و دانمارکی هستند.
استیگ لارسون با سری رمانهای هزاره (دختری با خالکوبی اژدها مشهورترین کتاب این سری است)، کارآگاه لیسبت سالاندر و خبرنگار مایکل بلومکوئیست را به دنیا معرفی کرد. استکهلم لوکیشن اصلی داستانهای وی بود، داستانهای هزاره از چنان اهمیتی میان طرفداران استیگ لارسون برخوردار بودند که بسیاری از هواداران وی هنگامی که به استکهلم میروند با پای پیاده تمام لوکیشنهایی را که در کتابهای او و فیلمهای ساخته شده با اقتباس از رمانهایش به تصویر کشیده شده را میپیمایند. لارسون در ابتدا درنظر داشت 10کتاب را در قالب مجموعه رمانهای هزاره به نگارش درآورد، اما عمرش کفاف نداد و امروز نویسندگان دیگر در حال نگارش کتابهای دیگر از مجموعه هزاره هستند.
هنینگ گئورگ مانکل از دیگر نویسندگان مشهور ژانر جنایی نوردیک و اهل سوئد بود. او نیز مانند سایر نویسندگان ژانر جنایی در ادبیات کودک تبحر داشت. او همچنین خالق یکی از مشهورترین شخصیت رمانهای جنایی نوردیک بهنام کارآگاه کورت والاندر بود. والاندر شخصیت اصلی و قهرمان تعداد زیادی از رمانهای هنینگ گئورگ مانکل بود. نام والاندر در کتابهایی که موضوع داستان آنها در شهر کوچکی به نام ایستاد در منطقه اسکانیا در جنوب سوئد میگذشت، برای نخستین بار مطرح شد. رمانهای با محوریت شخصیت والاندر به 40زبان ترجمه شده و تاکنون 30میلیون نسخه از آنها در سراسر جهان فروخته شده است.
پراکندگی جغرافیایی
آثاری که در سبک جنایی نوردیک نگاشته شدهاند، لزوما همه متعلق به کشورهای اسکاندیناوی نیستند و در پارهای دیگر از کشورهای اروپایی نگارش در ژانر جنایی نوردیک رواج یافته است؛ بهویژه در بریتانیا و بهطور اخص در انگلیس و اسکاتلند، سهگانه پیتر میرا نیز میتوان در زمره این آثار بهشمار آورد. داستان این سهگانه در جزایر اوتر هبریدز اسکاتلند رخ میدهد. اگر چه داستانهای این سهگانه در سرزمینهای شمالی از جمله در کشورهایی نظیر سوئد و نروژ و دانمارک نمیگذرد، اما از نظر سبک نگارش و موضوع داستان بسیار شبیه به آثاری است که در ژانر جنایی نوردیک نگاشته میشود؛ از لوئیس شخصیت اصلی این سهگانه که پس از مرگ تراژیک پسرش به زادگاهش بازمیگردد تا توصیف محیط غمافزای جزایر اوتر هبریدز، در جایجای این کتاب عناصری از ادبیات جنایی نوردیک به چشم میخورد. ماج سیووال و پر واهلو را میتوان از پیشگامان ژانر جنایی نوردیک دانست، آنها با نگارش داستانی با عنوان روز آنا، کارآگاهی بهنام مارتین بک را خلق کردند. در کتاب روز آنا ما با مارتین بک برای نخستین بار در حالی آشنا میشویم که او به دنبال قاتل یک زن مسافر جوان است که جسدش در دریاچه سوئدی واترن پیدا شده است.
همهساله هواداران ژانر جنایی نوردیک به کشورهای اسکاندیناوی هجوم میآورند تا از لوکیشنهایی که در کتابها، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی ژانر جنایی نوردیک، به آنها پرداخته شده، دیدن کنند. پیشتر در این مطلب به گردشگرانی که لوکیشنهای مجموعه هزاره را پیاده گز کرده بودند، اشاره شد. اما تنها استکهلم و خیابانهای آن بهعنوان یکی از مهمترین لوکیشنهای رمانهای جنایی نوردیک نیست که برای گردشگران جاذبه دارد.
امروزه مقامات گردشگری کپنهاگ دیگر پایتخت اسکاندیناویایی، بیشترین تمرکز خود برای کسب درآمد را بر لوکیشنهای محل فیلمبرداری سریالهای «کشتن»، «بورگن» و سریال «پل» که همگی در ژانر جنایی نوردیک ساخته شدهاند، گذاشتهاند. در این راستا مقامات گردشگری این شهر تورهایی را به مقصد این لوکیشنها برپا کردهاند. این تورها در هر وضعیت آب و هوایی برگزار میشود، چراکه سازمان دهندگان این تورها بر این باورند که آسمان خاکستری و باران کمک میکند تا گردشگران تجربه دست اولی از فضاهای جنایی نوردیک کسب کنند. از زمان موفقیت اولیه رمانهای والاندر، مقامات محلی در شهر کوچک سوئدی ایستاد متوجه افزایش تعداد گردشگرانی که برای دیدن فضای محل رخدادن حوادث رمانهای والاندر به آنجا میآیند، شدهاند. با افزایش نرخ ورودی گردشگران به ایستاد مقامات این شهر کوچک به سرعت زمینه تبلیغ لوکیشنهای رمانها و سریالهای تلویزیونی والاندر را فراهم کردهاند، علاوه براین آنها یک بروشور برای مسیرهای پیادهروی در لوکیشنهای سریال والاندر تهیه کردهاند و آپهایی را نیز در این زمینه به گردشگران اختصاص دادهاند.
پترا روند کوئیست از مسئولان شهر کوچک ایستاد به سایت کانورسیشن گفته است که والاندر باعث فروش برند شهر کوچک ایستاد در خارج از کشور سوئد شده است. بسیاری از مردم که درباره سوئد و منطقه اسکانیا چیزی نمیدانند، ایستاد را بهعنوان زادگاه والاندر میشناسند. ما همچنین میدانیم که 15درصد از گردشگران فقط برای والاندر به ایستاد میآیند. ایستاد ظرف 10سال تبدیل به مرکزی برای تولید فیلمهای سینمایی شده است، طی این سالها37 فیلم محصول مشترک و تقریبا 100 فیلم دیگر در این شهر کوچک و محیط اطراف آن تولید شده است. ایستاد اکنون محل برگزاری جشنواره فیلمهای جنایی نیز هست.
از نروژ با جنایت
یو نسبو بدون شک مشهورترین نویسنده جنایی نروژ است. او را بیشتر بهخاطر مجموعه داستانهایی که هری هول در آنها بهعنوان کارآگاه نقش ایفا میکرد، میشناسند. این مجموعه رمانهای وی به کتابهای پرفروشی در سراسر دنیا تبدیل شدهاند. هری هول، شخصیت اصلی رمانهای نسبو، مخالف مقامات است و در کوچه و خیابانهای اسلو مانند یک کماندوی تنها پرسه میزند و عدالت را به شیوه خود اجرا میکند. مانند بسیاری از نویسندگان جنایی اسکاندیناویایی یو نسبو هم دستی در نگارش داستانهای کودک دارد. آن هولت هم ازجمله نویسندگانی است که مانند بسیاری از رماننویسها در زمینه ژانری که مینویسد دارای پس زمینه است. او در گذشته وزیر دادگستری نروژ بوده است. یکی از بهترین آثار وی رمان«1222» است. او در این رمان به حوادث اسرارآمیزی که پس از خروج قطار اسلو- برگن از ریل بهدلیل وقوع برف و بوران، در هتلی دورافتاده واقع در منطقهای کوهستانی رخ میدهد، میپردازد. با انتشار سریال ویستینگ احتمال آن میرود که نام یورن لیر هورست خیلی بیشتر از قبل در خارج از نروژ شینده شود. ازکتابهای او تاکنون تنها 1.2میلیون نسخه در نروژ فروش رفته است. داستانهای رمانهای هورست اغلب در شهر کوچک لاوریک رخ میدهند و شخصیت اصلی داستانهایش کارآگاه ویلیام ویستینگ است.
دیوید نیکل - ترجمه: آرش نهاوندی
منبع: همشهری
24