چرا نوروز در ابتدای فروردین ماه است؟/ دلایل جهانشناختی برگزاری عید در بهار
ماه فروردین، آغاز سال و ابتدای بهار است؛ «چون تابستان از بنکدهی خودش بیرون میآید و رپیهوین به سروری میرسد و زمستان مخفی میشود. از این رو ایرانیان در آغاز این ماه جشن بزرگی برگزار میکنند».
به گزارش خبر فوری ، بسیاری معتقدند آغاز سال باستانی نه بر مبنای نظریهی جهانشناسانه ایرانیان باستان بلکه صرفا مبتنی بر یک حادثه تاریخی - اسطوره ای است.
این برداشت البته خیلی هم ناروا نیست. به هر حال، بسیاری از بزرگان ایران زمین از جمله خیام و فردوسی، نخستین نوروز را مصادف با با تاج گذاری جمشید شاه میدانند ( اینجا بخوانید). از این رو، برخی معتقدند سال نو طبیعی، کیهانی و دینی ایرانیان باستان که بیشتر به دوگانهی نور و تاریکی باور داشتند، مبتنی بر نوروز در فروردین ماه نبوده است و آنها بیشتر تمایل داشتند انتهای دی ماه را آغاز سال حقیقی بداند؛ چرا که در آن، روز مجددا طولانی شده و نور بر تاریکی پیروز میشود. این افراد معتقدند که همین باور است که بعدها از ایران به اروپا رفته و مبدا سال مسیحی شده است ( اینجا بخوانید).
با این حال، آثار متاخر زرتشتی که غالبا به زبان پهلوی نوشته شده اند، سعی دارند بین گردش آسمان و زمین و مبدائیت اول فروردین به عنوان سال نو ارتباط بر قرار کرده و برای نوروز منشایی کیهانی، جهانشناختی و دینی پیدا کنند.
یکی از این متون بُندهش (بندهشن) است. بندهش کتابی است به پهلوی که تدوین نهایی آن در سده 3 هجری قمری به انجام رسید، هرچند اصل آن در اواخر دوره ساسانی تألیف شده بود. مدون نهایی آن «فَرْنْبَغ»، فرزند «دادویه» نام داشته است. این متن از منظر سنت ایرانیان فلسفه آفرینش را بررسی می کند و در باب "سال دینی" به چگونگی پیدایش روزها و سالها و فصل ها میپردازد.
منشاء سال دینی در کتاب بندهش
نویسنده بندهش در فصل سال دینی در باب آفرینش جهان و انطباقش با روزهای سال میگوید:
"در دین گوید که آفریدگان گیتی را به 360 روز آفریدم که شش گاهِ گاهنبار است که به سالی انگاشته شود. همی نخست روز بشود، پس شب آن روز را گیرد و درآید."
او همچنین در فرازی دیگر میگوید: " خورشید از آن خردک بره، که به آغاز برود، به سیصد و شصت و پنج روز و پنج زمان و خرده ای (که سالی است) باز به آن جای رسد. چنان که بیش و کم، هر فصلی به سه اختر برسد. ماه به یکصد و هشتاد روز باز به آن جای بیاید که از آغاز برفت."
این متن نشان میدهد که به خوبی بین آفرینش جهان و رفت و آمد روزها و سالها ارتباط برقرار است. بندهش سپس سعی میکند برای ایام مخصوص سال نوعی فلسفه کیهانی پیدا کند. مولف میگوید که سال به دو شش ماه تقسیم می شود. از تیرماه تا دی ماه ساعت روز کم شود و از دی ماه تا تیر ماه ساعت روز بیشتر میشود. بعد میگوید که بلندترین روز تابستانی دو برابر کوتاه ترین روز زمستانی است و بلندترین شب زمستانی هم دو برابر کوتاه ترین شب تابستانی است.
مولف بعد از توضیحاتی، به ماه فروردین به عنوان آغاز سال و ابتدای بهار میپردازد. او میگوید: "چون ماه فروردین، روزهرمزد شود، زمستان را نیرو و پادشاهی کاهد، تابستان از بنکده خویش درآید، نیرو و پادشاهی پذیرد و رپیهوین (یکی از پنجگاه روز و هم نامِ ایزدِ سرپرستِ هنگامه نیمروز) را بستایند، تابستان به همه ی زمین رسد."
رپیهوین، ارتباط دهنده بهار و نوروز
بد نیست در باب رپیهوین توضیحاتی داده شود، چرا که میتواند راهگشای مساله ما شود. گاهِ رپیهوین زمانی است که آفرینشِ زرتشتی، پیرامون آن شکل میگیرد و فرشگرد (رستاخیز جهان و پیروزی نور بر تاریکی و غلبه مجدد مزدا بر اهریمن) نیز در همین زمان کامل میشود و جهانِ کامل، درست مانندِ شکلِ آغازینِ خود، دوباره زنده میشود. به همین دلیل ساعاتی از روز که بزرگترین تجلی نور یعنی خورشید، به اوج روشنایی و گرمای خود میرسد، گاهِ رپیهوین نامیده شده است. از نظر مولف بندهش به همین دلیل، در فروردین ماه رپیهوین را میستایند و این مشخص میکند بین آغاز سال و رپیهوین نسبتی وجود دارد.
در واقع، طبق گقته بندهش، زرتشتیان به یُمن بازگشت رپیهوین در آغاز بهار، جشن رپیتون (رپیهوین) برگزار میکنند. مراسم اصلی این جشن در ابتدای فروردین ماه ( برخی روز سوم و برخی روز اول را این ماه را زمان دقیق این جشن میدانند) برگزار میشود و این دقیقا مطابق است با زمانی که نوروز برگزار میشود. به همین دلیل، میتوان جشن آغاز سال نو ایرانی را به باورهای جهان شناختی و طبیعی ایرانیان نسبت داد و این باورها را در کنار باورهای اسطوره ای و تاریخی نشاند.
منبع: خبر فوری
38
زنده شدن زمین گیاهان درختان گرمای خورشیدتابان ایرانیان کهن اولین انسان های بودن که توسط زردشت خدای یگانه راپرستش کردن ولی بدخواهان میگوید ایرانیان باستان اتش پرست بودن بنام یزدان پاک بنام ایزد یکتا یااهورا مزدا یا بنام خداوند جان وخرد ایرانیان باستان اینگونه نام خدارا ب ربان برده اند کی وکجا اسناد یانوشته یافت شده که ایرانیان گفته باشند بنام اتش یا اتش پرست باشند ازاتش محافظ میشد چون گرما بخش بود
ما ایرانیان همیشه موحد بوده ایم . چه قبل از اسلام وچه بعد از آن ،؛ یکی از عواملی که ایرانیان پذیرای دین اسلام شدند همین یکتا پرستی آنها بود بدین معنی که دیدند نه تنها آئین اسلام خلاف آئین آنها نیست ، بلکه مسائل اعتقادی را مفصل تر بیان کرده است. نکته پایانی : افتخار میکنم که ایرانی و مسلمان شیعه ودوستدار اهلبیتم.