داستان این بود که گربه میبیند یک پیرمرد داخل یک جوی بزرگ آب میافتد و شروع میکند به سروصدا کردن. صاحبش متوجه رفتار عجیب گربه می شود و به سمت جوی آب میرود.
بعد هم همسایهها را صدا میزند و پیرمرد را نجات میدهند. حالا هم به این گربه لباس خاص و عنوان لقب رئیس پلیس داده اند.
بعد میگن گربه اینجور گربه اونجور! گربه به این خوبی، گربه به این ملوسی!خدا همه تان را حفظ کناد!