مروری بر جشنهای باستانی ایرانیان/ از جشن مردگان در فروردین ماه تا جشن آب در تیر
روزگاری بیش از چند ده جشن باستانی و سنتی در ایران فرهنگی گرفته میشده است و ایرانیان باستان تقریبا هر ماه یک جشن بزرگ برگزار میکردند.
به گزارش خبر فوری ، اگرچه در روزگار کنونی جز دو یا سه جشن باستانی ایرانی در بین پارسیان و سایر ملتهای منطقه باقی نمانده اما روزگاری بیش از چند ده جشن باستانی و سنتی در ایران فرهنگی گرفته میشده است و ایرانیان باستان تقریبا هر ماه یک جشن بزرگ برگزار میکردند.
سنت برگزاری این جشنها تا بعد از اسلام و حتی در بین خلفای عباسی و سلاطین ترک هم ادامه یافته است. بیهقی در تاریخ خود ذکر میکند که سلطان محمود که سلطانی ترک بود، هر ساله جشن نوروز و جشن سده را با آب و تاب فراوان برگزار میکرد. همچنین، پادشاهان ایرانی آل بویه و آل زیار در روزگار قدرت گیری در ایران و اطراف آن، هر ساله برخی از جشنهای باستان را برگزار میکردند.
در گزارش زیر به برخی از مهم ترین جشنهای ایران باستان که هر ماه بر اساس سنتی و نامی مخصوص برگزار میشده است اشاره میکنیم:
جشن فروردگان
نام جشنی بوده که به مدت ده روز، در روزهای پایان سال برگزار میشدهاست. این جشن در دوران باستان، جشن فروهرها یا روان درگذشته بود. در تقویم مزدیسنا یی جشن سالانه به دنبالهٔ یک دورهٔ ده روزه، قرار دارد که فروردیگان نامیده میشود.
طبق سنت باستانی، این جشن مربوط به خلقت انسان است و طبیعتاً مربوط به درگذشتگان میباشد. روانهای درگذشتگان به ترتیب از بهشت و از دوزخ خارج میشوند و برای بازدید خانههایشان میآیند. هدایایی تقدیم آنها میشود و کوشش میگردد که آنها راضی باشند.
بازماندگان خانه و کاشانه را پاکیزه و تمیز میکردند و نقل و نبات و شیرینی و انواع خوراکی در اتاق و بر بام مینهادند. دشمنی و بدخواهی را به دوستی تبدیل میکردند و همگان از هم خشنودی میطلبیدند تا فروهرها و روان مردگان شادمان شوند و برایشان دعای خیر کنند و یاریشان دهند. یکی از جمله مهمترین مراسم این جشن افروختن آتش بود. مردم روی پشت بامها آتش برمیافروختند و اعتقاد داشتند که با این کار فروهرها به طور گروهی مانند سپاه بازگشته و به بازماندگان کمک خواهند کرد.
این رسم هنوز هم در بین زرتشتیان یزد و کرمان مرسوم است. آغاز جشن که با افروختن آتش همراه بود، بعد از اسلام تبدیل به چهارشنبه سوری شد.
جشن اردیبهشتگان
اردیبهشتگان یا گلستان جشن از جملهٔ جشنهای دوازدگانهٔ سال ایران باستان بوده است و از شمار جشنهای آتش است. بر اساس گاهشماری امروزین، سوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشتگان است.
ایرانیان از هزاران سال پیش در روز جشن اردیبهشتگان، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. زمان برگزاری جشن اردیبهشتگان (سوم اردیبهشت) از سویی دیگر همزمان است با زمانی که در بسیاری از مناطق ایران، گلها شکوفا شدهاند. از این رهگذر، این جشن به نوعی جشن گلها نیز بدل شد. جالب این است که جشنی که اکنون در هلند نیز به عنوان جشن گلها برگزار میشود تقریبا همزمان با جشن اردیبهشتگان برگزار میشود.
جشن خُردادگان
این جشن به پاسداشتِ آب و آبادانی و همزمان با ششم خردادماه برگزار میشود. خرداد در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از صفات اهورا مزدا و نماد رسایی او است.
خرداد، امشاسپند(الهه و فرشته) بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت باستانی، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و مرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهان اند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگ تر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بودهاست. نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان «تن شویی» و «کندن چاه» و «نو کردن قنات» اشاره کرد و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خرداد روز جوی کن».
جشن تیرگان
تیرگان یکی از جشنهای ایرانی است که در تیر ماه برگزار میشود. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستارهٔ بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز سیزدهم از ماه تیر انجام میپذیرد.
در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست.
این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیشِ رو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شدهاست.
از مراسم جالب این جشن یکی این است که روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد.
در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتهاند در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بودهاست.
جشن امردادگان
امردادگان جشنی است که در هفتمین روز از ماه مرداد برگزار میشود. این جشن یکی از جشنهای دوازدگانهٔ سالیانه ایرانی در روزهایِ همنامشدنِ روز و ماه است و برای گرامیداشتِ منش و کُنش و خویشکاری امُرداد(نماد خرد و دانش) برگزار میشود. ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغات و مزارع رفته و به شادی میپرداختند.
ابوریحان بیرونی درباره این جشن میگوید:
«… مرداد ماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزهٔ پیش آمدن دو نام با هم، جشن میگرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشتهای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و بر کنار کردن گرسنگی و زیان و بیماریها میباشد، کارگزاری یافته است…»
جشن شهریورگان
شهریورگان یا آذر جشن از جملهٔ جشنهای دوازدگانهٔ سال ایران باستان بودهاست و از شمار جشنهای آتش بودهاست. روز چهارم از هر ماه به نام شهریور میباشد و چهارم ماه شهریور جشن شهریورگان میباشد. امروزه زرتشتیان این جشن را به عنوان روز پدر درنظر میگیرند.
این جشن آتشهای خانگی محسوب میشد. مردم در خانهها آتش میافروختند و ستایش خداوند و شکر نعمتهای او میگزاردند. در خانهها اغلب میهمانی برپا کرده و خوراکهای متنوع و ویژه تدارک میبینند و به مناسبت تغییر هوا شب هنگام در بامها نیز آتش میافروزند اما متأسفانه بقایای این جشن نیز فراموش شده و فقط برخی از خانوادههای قدیم در کرمان به گونهٔ محدودی این جشن را برگزار مینمایند.
در دوران اخیر زرتشتیان جشن شهریورگان را به عنوان روز پدر انتخاب کردهاند چرا که شهریور از امشاسپندان(صفات ذاتی اهورامزدا) مردگونه؛ و به معنای شهریاری بر اراده و نفس است.
جشن مهرگان
مهرگان یا جشن مهر یکی از بزرگترین جشنهای ایران است که در مهر روز از ماه مهر برگزار میشود. «مهرگان» پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان باستان بودهاست.
این جشن در روزهای آغازین فصل پاییز برگزار میشود. زرتشتیان ایران و خارج از ایران آن را در دهم مهر یا نزدیکترین زمان به دهم مهر یا پیش از آن برگزار میکنند.
در زمان ساسانیان بر این باور بودند که اهورهمزدا یاقوت را در روز نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریدهاست و از دیر باز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر علیه ضحاک به پاخواست و فریدون بر اژی دهاک (ضحاک) غلبه کرد. مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد آن را جشن میگیرند. مهرگان نیز همانند نوروز با آیین یگانه و آداب و رسوم ویژه برگزار میشود.
مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» است و ضد دروغ، دروغگویی، پیمانشکنی و نامهربانی کردن است. فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی است که به انسان ارزانی داشته و استوار کردن دوستیها و مهرورزی میان انسانهاست.
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آن را با گلهای دیگر آذین میکردند. در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید.
جشن آبانگان
آبانگان در تاریخ چهارمِ آبانماه (بر اساس گاه شماری کنونی) یکی از جشنهای ایرانی است که در ستایش و نیایش آناهید که ایزد آبهای روان بودهاست، برگزار میشدهاست. زمان برگزاری این جشن در آبان، در آن زمان روز دهم آبان بودهاست اما همانطور که گفته شد، اکنون چهارم آبان ماه برگزار میگردد.
آبان ایزدْبانوی ِ آبهای روی زمین و نگاهبان ِ پاکی و بی آلایشی در جهان است. اناهیتا در اسطورههای ایرانی، یکی از تابناکترین چهرهها و یکی از کارآمدترین نقشْ وَرزان است.
در اسطورههای ایرانی گفته میشود که در این روز پادشاه ایران بر افراسیاب پیروزی یافته و او را از سرزمین خویش راند و نیز در این روز پس از پنج یا هفت سال خشکی باران آمدهاست:
"در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانهها، فرشتهٔ آب را نیایش میکنند. ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) میشمردند و هیچ گاه آن را آلوده نمیکردند و آبی را که ویژگی سه گانهاش (رنگ- بو- مزه) دگرگون میشد برای آشامیدن و شستشو به کار نمیبردند. زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشنها به آدریانها (آتشکدهها) میروند و پس از آن برای گرامی داشت مقام فرشتهٔ آبها، به کنار جویها و قناتها رفته و با خواندن ادعیه، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را کرده و پس از آن به شادی میپردازند."
جشن آذرگان
در نُهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی که نام روز و ماه یکی میشود یعنی روز آذر در ماه آذر، جشن «آذرگان» برگزار میشود که در گاهشمار خورشیدی برابر است با سوم آذر ماه خورشیدی.
ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» دربارهٔ جشن آذرگان نوشته است: "روز نهم آذر، عیدی است که به مناسبت توافق دو نام «آذرجشن» میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند است و این روز جشن آتش است و به نام فرشته ای که به همه آتشها موکل است نامیده شده. زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند."
"نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته میدانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوش سوز و خوشبو مینهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانهها فروزان بود و نمیگذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده میدانستند. "
جشن خرم روز
خرم روز (زادروز خورشید) روز اول از ماه دی است و به مناسبت برخورد نام روز با نام ماه که نام خداوند نیز بود در ایران باستان جشن گرفته میشد. روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم مختلف. پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا دی دادار جشن مینامند. ابوریحان بیرونی می گوید دی ماه را خُورماه نیز میگویند و روز اول ماه را خرهروز یا خورهروز نامند.
آخرین شب آذر ماه بلندترین شب سال و آخرین روز آذر در سال درست شمسی و کوتاهترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. ایرانیان سال را در دورهای از ادوار تاریخی خود از آغاز زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند آغاز میکردند و در واقع نوروزشان بود.
جشن بهمنگان
بهمن از واژه اوستایی وهومن گرفته شده که به معنی خرد مقدس است. ایرانیان، یازدهمین ماه سال و دومین روز از هر ماه را به نام وهومن نامگذاری کردهاند و آن را جشن میگیرند.
وهومن یکی از ایزدان و امشاسپندان نزدیک به درگاه اهورامزدا است. زرتشت برای دریافت پیامهای اهورایی از وهومن یاری میگیرد. پاسبانی چهارپایان سودمند در عالم جسمانی به این امشاسپند واگذار میشود. از این رو زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنجه که در روز بهمن از ماه بهمن واقع میشود از کشتار حیوانات سودمند و خوردن گوشت آنان خودداری مینمایند.
خروس پرندهٔ ویژهٔ بهمن؛ رنگ سپید، رنگ ویژه و گل یاسمن سپید هم گل ویژهٔ امشاسپند بهمن است
جشن سپندارمذگان
جشن سپندارمذگان یا جشن اسپندگان روز عشق ایرانی است و یکی از جشنهای ایران باستان است که در روز ۵ اسفند در گاهشمار زرتشتی که برابر با روز ۲۹ بهمن در گاهشمار خورشیدی است، برگزار میشود.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان باستان، روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند.
به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درست کار بوده. به همین مناسبت این روز، عید زنان بهشمار میرفت. مردم به جهت گرامی داشت، به آنان هدیه داده و بخشش میکردند. زنان نه تنها از هدایا و دهشهایی برخوردار میشدند، بلکه به نوعی در این روز فرمانروایی میکردند و مردان باید که از آنان فرمان میبردند. سپندارمذ نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار میگردد. ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر مینامیدند.
38
الان يعني جشن بهار ونو شدن سال ونوروز باستان تبديل به جشن سال مردگان شد ه؟ايا؟؟....شادي مردم رو هم بايدتبديل به عزا داري كنيم؟ لطفا اگر منتشر كنيد ممنون ميشم چون برام جاي سواله
درواقع ایرانی مظهر پاکی وصداقت دوستدار طبیعت پاسدار سنت ومردمانی شادومهربان وشکر گذار پروردگاروبدور ازپلیدی ودروغ ایکاش امروزه هم چنین بودیم ومایه افتخاروطن اخر کجای دنیا اینهمه پیشینه نیک پیدا میشود درود برایرانیهای اصیل ونیکو صفت افتخار میکنم به ایران عزیزم .