رمانهایی که درباره بیماریهای همهگیر هستند/ داستانی که ویروس کرونا را پیشبینی کرده، بشناسید
ویروسها، باکتریها و سایر بیماریهای واگیردار یا همه گیر معمولاً سوژه فیلمهای سینمایی هالیوودی بوده و هستند، اما در ادبیات داستانی دنیا نیز به این موضوع پرداخته شده است.
به گزارش خبر فوری ، با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس ، دانشگاهها و برخی ادارات و قرار گرفتن در شرایطی شبیه قرنطینه خانگی، خواندن کتاب یکی از تفریحاتی است که میتواند موجب گذران وقت به نحو احسن شود. هر چند در شرایطی که همه از کرونا ترسیده اند، پیشنهاد خواندن کتابهایی که درباره یک بیماری همه گیر یا کشنده اند نوعی توصیه عجیب باشد، اما برای برخی افراد که اهل کتابهای ماجراجویانه هستند و دوست دارند خود را در شرایط ترس و رعب قرار دهند، این کتابها میتوانند جالب باشد.
ویروسها، باکتریها و سایر بیماریهای واگیردار یا همه گیر معمولا سوژه فیلمهای سینمایی هالیوودی بوده و هستند اما در ادبیات داستانی دنیا نیز به این موضوع پرداخته شده است. در این گزارش سعی داریم برخی از مهمترین نمونههای این آثار را که نسخه های آن بعضا به فارسی نیز موجودند، به شما معرفی کنیم:
نقاب مرگ سرخ / ادگار آلن پو
ادگار آلن پو را استاد ترسیم ترس میدانند. داستانهای او معمولا ترس را به صورت غیر شفاف و در عین حال ظریف در وجود انسانها میاندازد. نقاب مرگ سرخ یکی از آن آثاری است که این استاد همه فن حریف ادبیات توانسته در آن این ترس را از طریق یک بیماری واگیردار درون مخاطب بگنجاند.
این داستان درباره هراس از مرگ است و از بروز طاعونی همهگیر به نام مرگ سرخ در کشوری ناشناخته سخن میگوید که مبتلایان به آن بر اثر خونریزیهای جلدی شدید، بویژه در ناحیهٔ صورت در عرض نیم ساعت میمیرند.
در اوج این بحران، یک شاهزاده ثروتمند و جوان به نام پروسپروی برای فرار از مرگ، خود و هزار نفر از دیگر نجیبزادگان ثروتمند را در بخشی از کاخ پادشاهی پنهان میسازد و بدون توجه به درد و رنج دیگران در بیرون به خوشگذرانی در محیط امن درون کاخ خود مشغول میگردد و جشن بالماسکه باشکوهی را برای سرگرمی بیشتر ترتیب میدهد؛ اما ناگهان مرگ سرخ در قالب شبحی نقابدار در میان آن جمع ظاهر شده و همگیشان را به کام مرگ میکشاند.
طاعون/ آلبر کامو
آلبرکامو از آن نویسندگانی است که تلخ میاندیشد و از آن مهمتر، این تلخی را به نحو احسن در قالب کلمات میگنجاند. حال فرض کنید این نویسنده تلخ درباره یک بیماری کشنده یعنی طاعون بنویسد؛ مسلم است که یک شاهکار عمیق، فلسفی و در عین حال بدبینانه خلق خواهد شد. بسیاری رمان طاعون آلبرکامو را تکامل فلسفه اگزیستانسیالیستی او دانسته و حتی آن را از شاهکار کامو یعنی بیگانه نیز بهتر میدانند؛ چرا که در این رمان حرکت لایتناهی و پوچ انسانی نه در قالب فرد بلکه در شکل یک جامعه خود را نشان میدهد. مع الوصف، طاعون آلبر کامو را با همه پیچیدگیهایش یکی از بهترین داستانها درباره یک بیماری همه گیر دانسته اند.
کتاب با توضیحی از مردم و شهری که طاعون در آن افتاده، آغاز میشود و سپس به زیاد شدن تعداد موشها در شهر و مرگ آنها اشاره میکند. آقای میشل، سرایدار منزل دکتر ریو(شخصیت اصلی رمان) بر اثر بیماریای با بروز تاولها و خیارکها میمیرد و مرگ چند نفر دیگر با همین علائم باعث میشود دکتر ریو علت مرگ را بیماری احتمالاً مسری بداند و کمی بعد دکتر کاستل این بیماری را طاعون تشخیص میدهد. با سستی مسئولین برای واکنش، بعد از مدتی در شهر طاعون و وضع قرنطینه اعلام میشود.
با اعلام وضع قرنطینه، اعضای خانوادههای زیادی از هم جدا ماندند. عدهای اقدام به فرارهای متوالی کردند و عدهای تا جایی که میتوانستند با بیماری مبارزه کردند. ژان تارو یکی از مسافرانی بود که همراه با دکتر ریو اقدام به تشکیل سازمان بهداشتی داوطلبی برای مقابله با بیماری میکند.
کشیش شهر، پدر پانلو، با ایراد سخنرانی در آغاز اعلام وضع طاعون مردم را به گناه محکوم میکند و طاعون را مجازاتی برای همگان میخواند که به علت گناه کردن و توبه نکردن مردم نازل شده بود.
با مرگ و میر سریع، بیشتر مؤسسات و سازمانهای دولتی به اردوگاههای قرنطینه برای افراد خانواده بیماران یا بیمارستان تبدیل شدند. دفن دسته جمعی اجساد جای خود را به کورههای جسدسوزی داد و از راهآهن تنها برای حمل اجساد استفاده شد.
این رمان وقایع مختلف و سرگذشت شهر را از ابتدا تا پایان گیری بیماری همه گیر توصیف میکند.
کوری/ ژوزه ساراماگو
کوری از آن رمانهایی است که نمیتوانید آن را دست کم بگیرید. ساراماگو که به خاطر این رمان جایزه نوبل را از آن خود کرد، به موضوعی میپردازد که کمتر کسی به آن توجه میکند. فرض کنید یک روز همه مردم دنیا در اثر یک بیماری همه گیر کور شوند. چه اتفاقی میافتد؟ ساراماگو به نتایج و عواقب این اتفاق احتمالی میپردازد و نتیجه تحلیل او رمان سترگ کوری است.
داستان کوری از ترافیک یک چهارراه آغاز میشود. راننده اتومبیلی به ناگاه دچار کوری میگردد. به فاصله اندکی، افراد دیگری که همگی از بیماران یک چشمپزشکاند، دچار کوری میشوند. پزشک با معاینه چشم آنها درمییابد که چشم این افراد کاملاً سالم است، اما آنها هیچچیز نمیبینند. جالب آن است که برخلاف بیماری کوری، که همهچیز سیاه است، تمامی این افراد دچار دیدی سفید میشوند.
پزشک میفهمد که این نوع کوری است که به چشم ارتباطی پیدا نمیکند. از طرف دولت، تمامی افراد نابینا جمعآوری و در یک آسایشگاه اسکان داده میشوند. پزشک نیز خود دچار این بیماری میشود. پلیس برای جلوگیری از شیوع بیماری، پزشک را نیز روانه آسایشگاه میکند. همسر پزشک نیز بهدروغ اذعان به کوری مینماید تا بتواند در کنار شوهرش باشد. آنها به آسایشگاه یادشده برده میشوند. در آن آسایشگاه تمامی افراد نابینایند. نیروهای امنیتی برای افراد غذا تهیه میکنند، اما برای عدم سرایت کوری به آنها، تنها غذاها را تا درِ آسایشگاه حمل میکنند. نابینایان برای تقسیم غذا با هم درگیر میشوند. کمکم خوی حیوانیِ افراد در این وضعیت فلاکتبار بروز میکند. کثافت، فحشا و… آسایشگاه را فرامیگیرد. عدهای از کورها، تحویل غذا را بهدست میگیرند و غذا را به افراد دیگری میفروشند. کورها، برای زنده ماندن، از تمامی چیزهای باارزشِ خود میگذرند تا به جایی میرسد که افراد زورگیر از کورها زنهایشان را طلب میکنند. درنهایت، کورها راضی میشوند تا زنان خود را برای بهدست آوردن خوراک به آنها بفروشند... .
زایو/ مصطفی رضایی کلورزی
شاید باورتان نشود اما ما در ادبیات معاصر فارسی هم داستانی علمی - تخیلی درباره یک بیماری همه گیر داریم. زایو رمانی در ژانر علمی- تخیلی است که حوادث آن در سال 1420 شمسی روایت میشود. دورانی که در آن یک ویروس وحشتناک به نام «زی.اُ» یا «زایو» سراسر دنیا را فراگرفته است و رسانهها اعلام کردهاند که هیچ دارویی هم برای مقابله با این ویروس وجود ندارد و نیمی از جمعیت زمین به واسطه گسترش این بیماری مردهاند.
از جانب فلسطین گزارشی به ایران میرسد که در آن به وجود یک آزمایشگاه مشکوک در اعماق زمین، در منطقهای در فلسطین اشاره میشود. دکتر علی پارسا، محقق و میکروبشناس ایرانی برای یافتن سرنخهایی از زایو و نجات ساکنان زمین از دست این میکروب کشنده با یک گروه آموزشدیده برای رفتن به این آزمایشگاه آماده میشوند ولی در طول مسیر با اتفاقات عجیبی روبرو میشوند که باعث آشنایی آنها با یک تیم حرفهای بینالمللی در حوزه شناسایی و مبارزه با بیماریهای میکروبی میشود.
جنگ جهانی زد/ مکس بروکس
جنگ جهانی زد( Z ) نیز ازجمله رمانهایی است که البته یک فیلم خوش ساخت از روی آن ساخته شده و بعضا مردم فیلم آن را بیشتر از رمان مربوطه میشناسند؛ اما نباید فراموش کرد که جنگ جهانی زد رمانی جذاب است که مکس بروکس آن را با قلمی روان و جذاب نوشته است.
جنگ جهانی زد در واقع یک رمان وحشت آخرالزمانی است که درباره یک موضوع جذاب برای هالیوود یعنی زامبی ها نوشته شده است. این رمان مجموعه ای از روایتها است که توسط یک نماینده کمیسیون پس از جنگ سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی ویرانگر در برابر طاعون زامبی(یک بیماری همه گیر که انسانها را تبدیل به زامبی میکند) نقل شده است.
چشمان تاریکی/ دین کونتز
چشمان تاریکی هنوز به فارسی ترجمه نشده است اما اشاره به آن در این گزارش میتواند جالب باشد. بسیاری این رمان را پیش بینی کننده شیوع کرونا در جهان میدانند. طبق گفته برخی بلاگرها در این روزها، در این داستان شیوع ویروس کرونا در سال 2020 پیش بینی می شود. در این کتاب که نخستین بار در سال 1981 منتشر شده سلاحی بیولوژیکی با عنوان ووهان 400 باعث شیوع یک بیماری شبیه ذات الریه می شود.
چشمان تاریکی به قلم دین کونتز است. کونتز یکی از نویسندگان پرکار معاصر است که 105 رمان نوشتهاست و در مجموع، 450 میلیون نسخه از کتابهای او در سراسر جهان به فروش رفتهاست.
ماجرای این رمان درباره مادری است که فرزندش ناپدید شده؛ مادر در حین جستجو برای یافتن پسرش به شهر ووهان چین (لازم به ذکر است که شهر ووهان منشأ ویروس کرونا است) میرسد و سر از کار ویروس خطرناک ووهان400 درمیآورد که در آزمایشگاه ساخته شده و افراد زیادی را مبتلا کرده است. ویروس ووهان400 هم مثل کرونا علائم تنفسی دارد ولی بسیار خطرناکتر از کروناست، چون همه مبتلایان را ۲۴ساعته از پا در میآورد.
موضوع این رمان باعث تعجب بسیاری شده و بدون شک منجر به ارائه تئوریهای توطئه فراوانی در مورد کرونا گردیده است؛ نظریههایی که این ویروس را فراتر از یک ویروس معمولی و ساخته قدرتهای بزرگ و آزمایشگاههای آنان میدانند.
منبع: خبر فوری
38
ممنون بسیار عالی
متا سفانه بعلت اینکه بسیاری از مردم شهرستانها هنوز قضیه را جدی نگرفته اند این ویروس در حال جولان دادن است و یکی یکی شهرهای کشورمان را در مینوردد ایکاش صدا وسیما برای جدی گرفتن بیشتر مردم برنامه ای در مورد بیماری های همه گیر تاریخ که باعث مرگ میلیونها انسان شده را پخش کند
اون وقت اینهایی که سر از شمال در آوردند همه شهرستانی هستند ؟؟
شهرستانیا بیشتر رعایت میکنن یه نگاه به امار کنین متوجه میشین
کتاب کوری رو من قبلا خونده بودم که یه شاهکار واقعی و فلسفیه و ظاهرش در مورد ویروس هست ولی در باطن راجع به انسان هست اصلا وقتی شروع به خوندن این کتاب می کنی دلت نمی خواد بذاری زمین
شفا دهندگانی که از پس یک ویروس (خیلی خیلی کوچکتر از سر سوزن) بر نمی آیند و ملتی که برای مشکلات عظیم خود بر قبر خالی زاری میکنند . خِرَد یارتان
شفادهندگان کارشون رو بلدن. قرار نیست چون شما دلت می خواد، مثل فیلم ها تو یه چشم به هم زدن ویروس رو نیست و نابود کنن. شفادهندگان اسمی هست که شما گذاشتی. اونها خیلی بیشتر از اون سوپر دکتری هستن که شما تو ذهنت ساختی و توقع داری به دلخواه شما با یه بشکن مرده رو زنده کنه. مردم اگه بعضیاشون خطر کرونا رو جدی نمی گیرن و رعایت بهداشت رو ول می کنن و همه بار رو گردن دعا و نیایش میندازن، تقصیر منطق ضعیف فرهنگی و تربیت غلط و سطحی دینی هست نه خود دین. مردم خیلی چیزا رو جدی نمی گیرن: ، هشدار سیل، خطر زلزله، تصادف تو جاده و ضرر سنگین تو سرمایه گذاری های جعلی مثل پردیسبان. شما که اهل خِرَد هستی حتما متوجه می شی که فرهنگ دینی با خود دین میتونه زمین تا آسمون فرق داشته باشه و تو جامعه ما اتفاقا همین قدر فرق داره. شما که اهل خرد هستی امیدوارم ویدیوی سانسور شده آیت الله مکارم شیرازی رو باور نکرده باشی. کردی؟
ملت و کشتید تا کی می خواهید مقاومت کنید ملت و به خاک سیاه نشوندید خدا ازتون نگذره خدا به روز سیاه گرفتارتون کنه امین امین
باسلام ترس خودش باعث بیمارمیشه فقط بایدازخداترسیداین ترسی که تودل مردم افتادبخداازکرونابدتر وزودترفوت میکنن
خدا لعنت کنه مسول بی کفایت و مسولی که سابقه مدیریتی نداشت اقای روحانی رو دادگاهی کنید