کاتبِ نفیسترین و بزرگترین قرآن جهان؛ هنرمندی از خطه خراسان
نفیس بودن این قرآن به خاطر اندازه آن نیست بلکه ویژگیهایی دارد که تلاش کردم آن را از آثار دیگر متمایز کنم.

ملیحه جهانبخش - در سالهای سخت از دست دادن پدر و مادر، کودکیاش را از یاد برده بود... شاگرد نانوایی شد و برای کودکان هم سن و سالاش نقاشی میکشید تا در ازای آن هزینهی زندگیاش را تامین کند. شاید آن روزها هیچ کس از اهالی قوچان گمان نمیکرد در پیشانینوشت روزهای سخت زندگی این نوجوان، آتیه درخشان مردی باشد که به هنرمندی شهرهی شهر و نامآور خراسان شود و دستان زحمتکش او که حکایت از رنجِ سالیان دراز دارد، به قداست هنر زیبنده و به عزتی از جانب خداوند نائل شود که سالهای بسیاری از عمر خود را به کتابت قرآن کریم بپردازد و امروز کاتبِ بزرگترین و نفیسترین قرآن جهان باشد. گفتوگو درباره این اثر ماندگار بهانهای شد تا میهمان خانه استاد علی اکبر قوچانی شویم.
لطفا با وضو وارد شوید
در، نیمه باز است و بالای سر درِ خانه نوشته شده است: «مرکز کتابت و تذهیب نفیسترین و بزرگترین قرآن جهان». در را باز میکنم و وارد حیاط میشوم. در ذهنم خاطرات زندگی برخی از بزرگان و علما تداعی میشود که همیشه درهای خانهشان را به روی مردم باز میگذاشتند. کارگاه، سمت چپ حیاط است و کنار درِ آن روی دیوار، کاغذی به چشم میخورد: «لطفا با وضو وارد شوید». وارد کارگاه میشوم: قرآنِ بزرگی به دیوار تکیه داده شده است، تعدادی از خانمها اطراف میزها مشغول تذهیب برگههای قرآن هستند و قفسههای بزرگی که کنار دیوار بر اساس جزءهای قرآن، برگههای کتابت و تذهیب شده را از هم جدا کردهاند.
هنرمندانی که برای خدا کار میکنند
خانم رجبیان مسوول کارگاه تذهیب درباره فرآیند اجرایی این کار میگوید: حدود 100 نفر برای به ثمر رسیدن این اثر نفیس با ما همراهی میکنند که همه افراد فیسبیلالله کار میکنند. 20 نفر خانم تذهیبکار هستند و 30 نفر از بزرگترین اساتید تذهیب، 30طرح متفاوت را برای سیجزء قرآن طراحی کردهاند. برگهها، پارچهایست که جنس آن بین متقال و کتان است و در قطع 1.75 در 2.5 برش میخورد، 8 دست رنگ میشود و در نهایت پارچه تبدیل به برگهای شبیه چرم میشود که هم در سرما و گرما و هم با گذشت زمان مقاوم است.
در تذهیب این قرآن از طلای اصل استفاده میشود و رنگ اکریلیک که ضد آب است. ابتدا پشت و روی هر برگه کار تذهیب آن انجام میشود و سپس استاد کتابت آیات آن صفحه را انجام میدهند.
استاد برای راحتی تذهیبکاران در طبقهی دیگری هستند. به دیدار استاد میروم.
خانهای که سرشار از هنر و زیباییست
استاد با همان چهره آرام همیشگی به استقبال میآید. خانهای که در آن از تجمل خبری نیست. دیوارهایی که تعداد زیادی از آثار خوشنویسی و نقاشی استاد بر روی آنها نقش بسته است. در پذیرایی، به جای مبل و... میز بزرگیست که برگههای کتابت شده قرآن روی آن چیده شده است. وارد اتاقی میشوم که محل کتابت بزرگترین قرآن جهان است. میزِکار، دو طبقه دارد: قسمتی از برگه که در حال کتابت است روی میز و قسمت دیگر روی میز پایینی غلطیده است. میز کوچکی هم با پایه فلزی متحرک روی این دو میز قرار دارد که تعداد زیادی قلم و دوات روی آن چیده شده است. استاد میگوید: «اینجا تمام سرمایه من است. جایی که تمام آثارم را نگهداری میکنم» : تعداد زیادی از تابلوهای نقاشی و خوشنویسی، قاب آینه نقاشی شده که به نظر میرسد سبک گل و مرغ صفوی باشد و... روی دیوار نصب شدهاند و آثار دیگری که در کارتنهای بالای کمد به دقت چیده شدهاند.
نفیس بودن قرآن به خاطر اندازه آن نیست
استاد درباره کتابت قرآن میگوید: از سال 1350 بود که آرزو داشتم این کار را انجام بدهم و هر بار به دلیلی موفق نمیشدم. تا اینکه بالاخره از 5 سال پیش به طور جدی این کار را شروع کردم. نفیس بودن این قرآن به خاطر اندازه آن نیست بلکه ویژگیهایی دارد که تلاش کردم آن را از آثار دیگر متمایز کنم. به عنوان مثال بسم ا... تمام سورهها در بالای صفحه است و 114 بسم ا... قرآن به 114 ترکیب متفاوت خوشنویسی شده است. خط ابتدا، وسط و آخرین سطر در تمام صفحهها ثلث و بقیه خطوط نسخ است و هر جزء تذهیب ویژه خودش را دارد و در حال حاضر که فقط دو جزء اول و آخر قرآن مانده است، تصمیم دارم طراحی متفاوتی بر روی این دو جزء انجام دهم.
و اما سرنوشت این قرآن چه خواهد شد
استاد چون اهل قوچان است، دوست دارد موزهای در قوچان ساخته شود که این قرآن و آثار دیگرش در آنجا باشد. تمام هزینههای این قرآن را که در حدود دو میلیارد است، به لطف خداوند، خود استاد و تعدادی از افرادی اهدا کردهاند که دوست داشتند به واسطه نذر یا... در خیر و برکت این اثرِ ماندگار شریک شوند. اما استاد میگوید که اگر در تهران هم فضایی برای این قرآن نفیس پیشبینی شود آن را اهدا خواهد کرد.
اما جای تامل دارد که بزرگانی چون استاد قوچانی به واسطه مناعت طبع و بزرگواری، انتظاری از هیچ کس ندارند اما کاش مسوولان رسم قدردانی از مشاهیری چون ایشان و هنرمندانی که در خلق این اثر ماندگار، تلاشی بی نظیر داشتهاند را از یاد نبرند.
ایشان چشم راستش را ازدست داده است وبرای آستان کار هنری میکند
من خودم او را ازجوانی میشناسم برای همین آنکس که عکس او را گرفته از زاویه غیرقابل مشاهده عکس گرفته است اما نسخ وثلت او نسبت به نستعلیق شیرین تر است
یک مرکز در قلب شهر بسیار بزرگ ودیوارش را از طلای خالص وبا طراحی بزرگترین طراحان وچند صد نفر نگهبان استخدام کنید تا مواظب مرکز وقرآن کریم باشند وافتخار کنید که چنین کاری کرده اید،،، آقای قرائتی می گفتند که مرا برای لازدید از چنین قرآنی کردند که نرفتم چون قرآن خود مخالف تجملات است شما آن را با طلا آغشته می کنید وافتخار هم می کنید
من راضی نیستم
خاک بر سرش با این کارش مردک ریاکار.
حماقت یعنی اینکه در عصری که هزاران کتاب را در یک تراشه چند میلیمتری میشه نگاهداشت شما بزرگترین قرآن دنیا را بنویسی که به هیچ دردی نمی خوره...حتا از نظر هنری هم ارزش نداره
بجای این کارها ، به آموزه های قرآن عمل کنید.
خداوند قرآن را برای آموزش نقاشی، نازل نفرمود.
بدبختی تمام کشورهای مسلمان دنیا، بخاطر همین است که بجای توجه و عمل به درون، فقط به جلد و روخوانی قرآن توجه میکنند.
اسلام کمونیستی تجملگرامیشود.راه رسیدن ب خداساده است و نیازی ب تجمل گرایی ندارد
خاک بر سرت قرآن برای هدایت اومده نه برای نقاشی این هم یک نوع جهل است
بیت المال می دزدند چکار می کنند آن وقت مردم گرسنه ایران از فقر و گرسنگی اسلام نمی شناسند
لعنت به اسلام اخوندی
خدارو شکر این مشکلمون هم حل شد
یه زمانی مد بود مثلا یکی قرآن رو رو یه هسته خرما مینوشت بعد یکی برا رو کم کنی میرفت رو یه دونه برنج مینوشت و....بعد چهل سال وقتی به پشت سرت نگاه کنی میبینی امثال خزعلی ها این مسابقه رو راه انداختن برا سرگرمی مردم تا خودشون مملکت رو غارت کنن کاش به اندازه همون دونه برنج فایده داشت