تقلید ناشایسته از اصغر فرهادی/ ویدئو
«نمور» ساخته داوود بیدل فیلمی ضعیف با روایت داستانی خانوادگی و اجتماعی است که کپی ناموفقی از آثار اصغر فرهادی به شمار میآید.
«نمور» فیلمی به کارگردانی داوود بیدل و تهیهکنندگی یاسر جعفری است که در سینماهای کشور روی پرده است. این فیلم در اکران عمومی با حاشیههایی مواجه شد که فیلم را تا مرز توقیف برد. در این مطلب نقدی اجمالی بر این کار خواهیم داشت.
داستان
فیلم داستان خانوادهای است که برای سفری کوتاه مدت عازم شمال میشوند اما در آنجا برایشان مسائلی پیش میآید که زندگی تمامی اعضا درگیر آن میشود. این کار شاید در داستان چالشهایی با خود همراه داشته باشد اما نحوه پرداختن به گرههای داستانی به اندازهای ضعیف است که مخاطب نمیتواند آن را بپذیرد برای همین هنگام نمایش فیلم در جشنواره فجر، مخاطبان مانند کاری طنز با «نمور» برخورد کردند.
مشکل دیگر داستان به کشمکشهای فیلم مربوط میشود زیرا برخی محدودیتها و خطوط قرمزی که در سینما داریم اجازه نمیدهد هر موضوع را مدنظر قرار دهیم پس جای تعجب است چرا کارگردان و نویسنده با آگاهی از چنین نکتهای مسئلهای را بیان میکنند که امکان مطرح شدن آن نیست. البته کارگردان تلاش کرده با برخی راهکارها همانند تغییر دیالوگ، مسئله مورد نظر را پوشش دهد اما چون از اساس آن اتفاق قابل بازگویی نیست لاپوشانیها تنها به ضعیف شدن فیلم انجامیده است.
گرهگشایی داستان هم یک ضعف آشکار دارد و آن هم اینکه کارگردان برای گرهگشایی به دیالوگ که سادهترین راه است مراجعه میکند. این مسئله نشئت گرفته از سادهانگاری کارگردان و نویسنده است که به مخاطب میفهماند سازنده و قصهگو کار خود را به درستی نیاموختهاند. شاید کارگردان ادعا کند «نمور» اثری در مذمت دروغ است اما وقتی افرادی که از بابت دروغگویی آسیب قابل اعتنایی نمیبینند دیگر چگونه میتوان آن را کاری در خور توجه دانست؟
ساختار
در بحث ساختار هیچ نکته قابل دفاعی وجود ندارد. بازیها به شدت ناپخته هستند اما در میان تمامی نقشها باربد بابایی از همه بازی ضعیفتری دارد. دلیل این بازهای کمرنگ و ناشیانه دو امر است. ابتدا اینکه گروه بازیگری بسیار بد انتخاب شده است. نکته دوم هم به هدایت کارگردان برمیگردد که هیچ نکته قابل دفاعی از خود به جای نگذاشته است. درباره کارگردانی این فیلم باید اضافه کنم کارگردان به اندازهای در این فیلم ضعیف عمل کرده که تنها یک نتیجه از آن میتوان استنباط کرد آنهم اینکه فیلمساز مخاطبش را دست پایین تصور گرفته است.
درباره کارگردانی هم نکته قابل توجهی وجود ندارد درصورتیکه برای فیلمسازی که دومین تجربه خود را کارگردانی میکند چنین کار ضعیفی قابل توجیه نیست. تدوین، موسیقی و صدا فیلم هم اتفاقی کاملاً معمولی در فیلم است. تنها نکته مثبت این «نمور» قابهای تصویری است که به واسطه طبیعت شمال به دست آمده و ربطی به کارگردان ندارد.
«نمور» درصدد است با تعقیب و گریز ابتدایی، به شروع فیلم هیجان بدهد اما چون درونمایه و ظرفیت لازم را برای فراز و فرود و قدرتنمایی در خلق قصه و فضاسازی ندارد، خیلی زود از نفس میافتد. وقتی قصه توانایی و یارای عمق پیدا کردن و درگیر کردن مخاطب را نداشته باشد، به زور جلو میرود و در نهایت راهی جز افتادن در ورطه کسالت و فقدان جذابیت ندارد.
درباره شخصیتپردازی در فیلم هم ضعفهای اساسی وجود دارد داوود (علیمردانی) نه شخصیت است نه تیپ؛ با خودش بلاتکلیف است و به هر جایی سرک میکشد و نمیداند از خانواده، همسر، دختر، برادر، روزگار، زندگی و حتی خودش چه میخواهد. این سردرگمی برای درک شخصیتها که بدون پرداخت و شناسنامهاند، به مخاطب هم منتقل شده و مخاطب را پس میزند.
محتوا
فیلم «نمور» هیچ محتوای قابل دفاعی از خود ندارد زیرا تمامی آدمها در حال دروغ گفتن به یکدیگر هستند. این فیلم را میشود با سریالهای ترکیهای مقایسه کرد که انسجام کوچکترین اهمیت در خانواده ندارد. درباره این فیلم یک نکته وجود دارد آنهم اینکه به خوبی دغدغه نویسنده در کار نمایان است چون این نویسنده در فیلم کوتاه «برادر» که خود آن را کارگردانی کرده، فضای نظیر انچه در «نمور» بیان می شود را مطرح میکند.
مسئله دیگر در فیلم، نگاه به خانواده در «نمور» است. خانواده در تمامی بخشهایش مشکل دارد. درضمن روابط اعضا با یکدیگر نشانی از محبت ندارد درحالیکه قصه میتوانست با یک شخصیتسازی سفید در این میان کمی تعادل ایجاد کند. این مشکل امری رایج در برخی کارهای خانوادگی و اجتماعی است که میخواهند به بهانه پرداختن به برخی معضلات فرهنگ جامعه را زیر سوال برند.
نکته پایانی به تقلید ناشیانه کارگردان از کارهای اصغر فرهادی مربوط میشود. این تقلید نیز به هیچ وجه همانند نسخه اصلی نبوده بلکه تقلیدی بسیار ناپخته است. برای مثال در فیلم «جدایی نادر از سیمین» که موضوع مذمت دروغ است میبینیم تمامی افرادی درگیر آن دروغ هستند نتیجه کارشان را میبینند اما در این فیلم تمامی افراد دروغ میگویند و آن گناه در زندگیشان بازخورد واقعی ندارد.
من فیلم رو که ندیدم اما اطلاعاتی که شما ازفیلم می دید انگار مسولین مملکتی که دارن هرروز به مردم دروغ میگن وهیچ اتفاقی هم براشون نمی افته ....چاخان (76-84)....چاخان(84-92).... چاخان(92-00)القابی که مردم دادن