حکایت توقیف فیلم های سیاسی -انتقادی/ حکومتی ها هم حاشیه امن ندارند
فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی که در دسته آثار موسوم به سیاسی قرار می گیرد، سه سال توقیف بود. پیش تر نیز برخی فیلم ها با رگه های انتقادی –سیاسی سرنوشتی مشابه داشتند که فرجام این دست آثار را مرور کردهایم.
این فیلم های دو دهه اخیر را شامل می شود وگرنه تعداد آثار سیاسی توقیفی بیشتر است؛ مثل «شبهای زایندهرود» ساخته محسن مخملباف که خود روزگاری یکی از عوامل اصلی توقیف فیلم های سینمایی بود!
مصلحت
در جشنواره سی و نهم فیلم فجر، برای نخستین بار فیلم «مصلحت» ساخته حسین دارابی رونمایی شد. فیلمی که در زمان تولید بواسطه خط داستانی اش کنجکاو برانگیز بود و پی گیران این پرسش را مطرح می کردند که دو سازمان حکومتی یعنی اوج و حوزه هنری چگونه یک سوژه ملتهب را در قالب اثری سینمایی روایت کرده اند. خلاصه داستان فیلم این است: «پسر یکی از مقامات عالیرتبه کشور در یکی از درگیریها مقابل دانشگاه تهران مرتکب قتل میشود، اما پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور، این پرونده مشکوک و پُر رمز و راز را وارد موازنهای پیچیده و سخت میکند...» واکنش ها نسبت به «مصلحت» پس از رونمایی در جشنواره فجر متفاوت بود. عده ای آن را دلسوزی دو نهاد حکومتی تعبیر کردند و برخی حرف فیلم را برنتابیدند.
«مصلحت» در ۷ بخش کاندیدای دریافت جایزه شد و حسین دارابی دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را بدست آورد. در حالی که «مصلحت» آماده اکران عمومی می شد، خبرهایی درگوشی حکایت از عدم رضایت قوه قضائیه داشت. در نهایت فیلم برغم آن که دو ارگان حکومتی را پشت سر خود می دید، بیش از سه سال توقیف بود تا یک بار دیگر ثابت شود حکومتی ها هم در بیان حرف های صریح، ولو از سر دلسوزی، حاشیه امن ندارند.
این فیلم در حالی روی پرده می رود که یک فیلم توقیفی دیگر روی دست سازمان اوج است: «مسیح، پسر مریم» ساخته علی جعفرآبادی که درامی اجتماعی از دهه ۵۰ شمسی است و ربطی به سوژه این گزارش ندارد.
شیشلیک
محمد حسین مهدویان ششمین فیلمش را با نام «شیشلیک» در حالی برای جشنواره سی و نهم فجر آماده کرد که تفاوتی اساسی با ساخته های پیشین او داشت. این فیلم یک کمدی سیاه است که داستان آن در شهری خیالی روایت می شود اما نقدی تند به فاصله طبقاتی و رفتار برخی مسولان کشور دارد. از این منظر، برخی فیلم را در دسته آثار سیاسی قرار داده اند. «شیشلیک» در چهار بخش نامزد دریافت سیمرغ شد و نظر مثبت برخی منتقدان را هم بدست آورد اما با گذشت بیش از سه سال و برغم داشتن پروانه نمایش، هنوز سرنوشت اکران عمومی آن معلوم نیست. این ماجرا بارها از سوی رسانه ها پی گیری شده است اما مسولان سینمایی کنونی صراحتا اعلام کردند که نمایش آن فعلا به صلاح نیست!
گزارش یک جشن
ابراهیم حاتمی کیا جزو کارگردان هایی است که نگاهی نافذ به اتفاقات جامعه دارد و سعی می کند آن ها را در آثارش بازتاب دهد. پیرو همین دغدغه او از ماجراهای پس از انتخابات سال ۸۸ وام گرفت و «گزاش یک جشن» را ساخت. فیلم به صراحت موضع گیری برخی مسولان در قبال معترضان به نتیجه انتخابات را نقد می کند. هر چند کیفیت آن مثل فیلم اعتراضی- سیاسی «آژانس شیشه ای» نیست، اما نمی توان منکر نگاه دلسوزانه کارگردان شد. فیلم پس از اکران در جشنواه بیست و نهم مهر توقیف خورد و اجازه نمایش عمومی از آن سلب شد. حاتمی کیا در جلسه پرسش و پاسخ «به وقت شام» در جشنواره فجر گفته بود:«شرمم می آید که جلوی نمایش «گزارش یک جشن» را گرفتند.»
به رنگ ارغوان
در کارنامه ابراهیم حاتمی کیا یک فیلم توقیفی دیگر به چشم می خورد:« به رنگ ارغوان». این فیلم روایت عشق یک مامور وزارت اطلاعات به دختر یکی از اعضای گروه سیاسی اوائل انقلاب است. این گره عشقی وقتی ایجاد می شود که مامور قصد دارد از طریق دختر، به پدرش که می خواهد به کشور بازگردد ، برسد. «به رنگ ارغوان» در آستانه جشنواره بیست و سوم فجر توقیف شد و درنهایت مسولان وقت سینمایی اجازه نمایش آن را در جشنواره بیست و هشتم صادر کردند. فیلم سیمرغ بلورین را هم بدست آورد اما در گیشه موفق نبود. چه بسا اگر «به رنگ ارغوان» به موقع اکران عمومی می شد، سرنوشت بهتری در گیشه بدست می آورد و محبوبیتش پیش مخاطبان فراگیرتر می شد.
از رئیس جمهور پاداش نگیرید
کمال تبریزی هم از جمله کارگردان هایی است که در آثارش مسولان را نقد می کند. «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» هم در ادامه این دغدغه است که آن را سال ۸۷ ساخت. اسم اولیه فیلم «پاداش» بود و داستانش درباره سفر زیارتی یکی از مسولان میانی کشور که در عربستان از کاروان جدا می افتد... . «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» سال ۹۴ رفع توقیف شد و مخاطبان از خود پرسیدند دلیل سخت گیری ها چه بوده؟ کارگردان بعدا توضیح داد که اشارات و شوخی های سیاسی –انتقادی از فیلم بیرون آمده و حتی برخی صحنه ها دوباره فیلمبرداری شده است تا به کسی برنخورد!
خیابان های آرام
کمال تبریزی مثل ابراهیم حاتمی کیا بعد از انتخابات سال ۸۸ تصمیم گرفت فیلمی با این موضوع بسازد. «خیابان های آرام» در جشنواره بیست و نهم به شکل محدود به نمایش درآمد و از قضا مورد توجه برخی منتقدان و اصحاب رسانه قرار گرفت. تبریزی بستر روایت داستان را به ارمنستان برد اما همه اتفاقات مشابهت سازی با ماجراهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران بود. او به شیوه کمدی قصد داشت بر لزوم همدلی و وحدت تاکید کند اما حرفش فهمیده نشد و «خیابان های آرام» برای همیشه مهر توقیف خورد.
مسولان سینمایی در دولت های مختلف گفته اند نهادهای بیرونی چنین تصمیمی برای فیلم گرفته اند. در کارنامه کمال تبریزی فیلم توقیفی «دونده زمین» با رگه های سیاسی هم دیده می شود که پس از شش سال موفق به اکران شد. برخی معتقدند تبریزی به بهانه نقد مردم و مسولان، خواسته یا ناخواسته گرفتار تحقیر ایرانی ها شده است.
آشغالهای دوستداشتنی
حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ دستمایه محسن امیریوسفی در «آشغال های دوست داشتنی» هم شد. او در این فیلم پیرزنی را محور قصه قرار داد که خانه اش یک شب مخفیگاه معترضان انتخابات می شود؛ مابقی قصه گذشته سیاسی و حال خانواده او را در بر می گیرد. این مضمون، فیلم را به محاق فرستاد. امیریوسفی اتفاقات پس از انتخابات را بهانه ای قرار داد برای تاکید روی این که همه فرزند میهنیم و « برای عبور از بحران» نیازمند گفت و گو هستیم. چنین نگاه دلسوزانه ای اما شش سال دیر فهمیده شد و فیلم در نهایت بهمن ۹۷ موفق به دریافت مجوز اکران شد. بعدها گفته شد بهروز وثوقی در نسخه اصلی فیلم بازی کردهاست و این یکی دیگر از دلیل توقیف «آشغال های دوست داشتنی» بوده است.
عصبانی نیستم!
فیلم «عصبانی نیستم!» نقدی است بر شرایط دانشجویان که بخاطر فعالیت های سیاسی ستاره دار می شوند و زندگی شان با این اتفاق از دست می رود. رضا درمیشیان در این فیلم داستان دو دانشجو و دلدادگی و ابتلائات سیاسی شان را روایت می کند. فیلم نخستین بار در جشنواره سی و چهارم به نمایش درآمد اما با اعتراض برخی رسانه ها مواجه شد و حتی سیمرغ نوید محمدزاده از دست رفت! «عصبانی نیستم!» قرار بود شهریور ۹۳ اکران عمومی شود اما اعضای وقت کمیسیون فرهنگی مجلس با ارسال نامهای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار صادرنشدن مجوز اکران آن و ۷ فیلم دیگر شدند. آذر ۹۶ فیلم در آستانه اکران قرار داشت ولی این بار بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) مانع نمایش آن شد. در نهایت و با ممیزی های انجام شده، «عصبانی نیستم!» اردیبهشت ۹۷ رنگ پرده دید؛ در شرایطی که کمی پیش تر نسخه قاچاق آن بیرون آمده بود.
زادبوم
ابوالحسن داووی هفت سال بعد از «نان،عشق و موتور ۱۰۰» قصد ساخت فیلمی دیگر با بن مایه های انتقادی گرفت. «زادبوم» در جشنوراه بیست و هفتم به نمایش در آمد و سیمرغ بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد. آن زمان کسی گمان نمی کرد فیلم مورد تعبیر فرامتن قرار بگیرد، بویژه این که سرمایه گذارش حوزه هنری بود. در کمال تعجب اما تعابیری چون «سیاستمدار ایرانی خوب، سیاستمدار پشیمان است.» مواجه شد و مهر توقیف خورد. «زادبوم» مرداد ۹۶ در سینماهای کشور به نمایش در آمد و آب از آب تکان نخورد!
دیدن این فیلم جرم است!
«جوانی بسیجی مومن پس از آن که همسر محجبهاش مورد ضرب و شتم یک شهروند تابعیت ایرانی-انگلیسی قرار میگیرد و نهایتاً منجر به سقط جنینش میشود، تصمیم میگیرد با دستگیری ضارب او را به سزای عملش برساند اما زمانی که مشخص میشود ضارب یکی از اشخاص رده بالای حکومتی است، کار به جاهای پیچیده میکشد.» سازندگان «دیدن این فیلم جرم است!» قصد داشتند وادادگی برخی مسولان را گوشزد کنند و در خلال آن تا توانستند حرف سیاسی زدند. فیلم از محصولات حوزه هنری است و مخالفان اکران آن درباره اش نوشتند:« برای اولین بار است در تاریخ جمهوری اسلامی، فیلمی با بودجه یک نهاد انقلابی ساخته میشود که در آن، دو نهاد انقلابی روی هم اسلحه میکشند.» فیلم در جشنواره سی و هفتم فجر رونمایی شد و پس از دو سال روی پرده سینماها رفت. «دیدن این فیلم جرم است!» برخلاف نمونه های موفق مثل «آژانس شیشه ای» جریان ایجاد نکرد.
یک خانواده محترم
مرکز سیما فیلم سال ۹۰ فیلم «یک خانواده محترم » به کارگردانی مسعود بخشی را وارد فاز تولید کرد. فیلم نقدهایی جدی به شیوه مدیریت کشور دارد و در لحظاتی بوضوح شرایط سیاسی-امنیتی را زیر سوال می برد. فیلم برای نخستین بار در جشنواره کن به نمایش در آمد و مورد اعتراض برخی رسانه های ایرانی حاضر در این رویداد قرار گرفت. سیما فیلم هم بلافاصله خود را مبرا از آن چه ساخته شده است، دانست. اعتراض ها علیه «یک خانواده محترم» تا آن جا بود که برخی خواستار ممانعت فعالیت سازندگانش شدند. فیلم هیچ وقت به شکل رسمی در ایران روی پرده سینماها نرفت اما نسخه قاچاق آن منتشر شد.
صد سال به این سال ها
سامان مقدم که پیش تر تجربه ساخت آثاری سیاسی – انتقادی چون «پارتی» را در کارنامه داشت، سال ۸۶ سراغ «صد سال به این سال ها» رفت. فیلم داستان زندگی یک زن است که از اواخر حکومت پهلوی شروع می شود و به انقلاب و دوران جنگ تحمیلی می رسد. گفته می شود قیاس شکل گرفته درباره زندگی آرام پیش از انقلاب و زندگی ملتهب پس از انقلاب، دلیل اصلی توقیف فیلم است! «صد سال به این سال ها» در جشنواره بیست و نهم یک بار برای اصحاب رسانه به نمایش درآمد اما تلاش تهیه کننده برای نمایش عمومی آن فعلا بی ثمر بوده است.