رابطه عجیب اسکار با مرگ بازیگران ستاره!
«هیث لجر»، «پیتر فینچ» و والت دیزنی از جمله مشهورترین ستارگانی هستند که پس از مرگشان برنده اسکار شدند، اما معادله اعطای جایزه به چهرههای درگذشته همواره ساده نبوده است.
در سال ۱۹۳۹ «سیدنی هوارد» فیلمنامهنویس «بر باد رفته» در یک تصادف عجیب با تراکتور در مزرعهاش جان باخت و یک سال بعد برنده جایزه اسکار شد. او نخستین چهرهای بود که پس از مرگ، برنده یا نامزد اسکار شد، اتفاقی که در سالهای پس از آن برای ستارههایی از جیمز دین و اسپنسر تریسی گرفته تا چادویک بوزمن و والت دیزنی نیز رقم خورد.
همواره در مراسم اسکار حسن نیتی نسبت به تازه درگذشتگان وجود دارد. امسال هم رابی رابرتسون، موسیقیدان کانادایی برای کارش در فیلم «قاتلان ماه کامل» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی نامزد دریافت جایزه اسکار است. رابرتسون تابستان گذشته در سن ۸۰ سالگی، سه ماه پس از نخستین نمایش جهانی این فیلم در جشنواره کن درگذشت. او یکی از نزدیکترین دوستان اسکورسیزی و یکی از قابل اعتمادترین همکاران او بود و اسکورسیزی معتقد بود موسیقی او از عمیقترین مکانها در قلب این قاره، سنتها، تراژدیها و شادیهای آن آمده است و اصلا جای تعجب نیست که با حمایت اسکورسیزی، این موسیقیدان درگذشته امسال برنده جایزه اسکار شود.
این نوع کمپینها برای جوایز اسکار پس از مرگ پیشتر نیز زیاد دیده شده است. هیث لجر را در نظر بگیرید و تصویری که به احتمال زیاد به ذهن میرسد، بازیگر جوان استرالیایی درخشان با چهره رنگ پریده در نقش جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» ساخته کریستوفر نولان (۲۰۰۸) است که به دلیل مرگ لجر در ژانویه ۲۰۰۸، این فیلم توجهات بسیار بیشتری به خود جلب کرد و زمانی که «شوالیه تاریکی» شش ماه بعد روی پرده رفت، کنجکاوی شدید و بیمارگونهای در مورد چیزی که ناگهان یکی از آخرین بازیهای او بود ایجاد کرد و این کنجکاوی بعداً به تقویت کمپین اسکار برای این فیلم انجامید.
نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۸ در مورد بازاریابی کمپانی برادران وارنر در جوایز سینمایی این فیلم نوشت: «برادران وارنر توانسته است در مرز بین مرثیه و دیوانگی قدم بزند. آنها به مردم و آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک یادآوری کردند که یکی از اجراهای عالی در سال ۲۰۰۸ و آخرین اجرای حرفهای هیث لجر بود، اما این کار را بدون اینکه ظاهراً مرگ او را کالایی کند، انجام دادند.» مسلماً، در این نمونه، اعضای آکادمی فقط به بازی خیره کننده لجر در نقش جوکر رأی ندادند. آنها در حال ادای احترام به یک حرفه درخشان کوتاه مدت بودند. آنها میدانستند که همان بازیگری که شهر گاتهام را به وحشت میاندازد، چند سال قبل، ظرافت و حساسیت فوقالعادهای را برای نقش خود به عنوان گاوچران در «کوهستان بروکبک» ساخته آنگ لی به ارمغان آورده بود؛ بنابراین وقتی لجر برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد، هیچ کس تعجب نکرد.
«جیمز دین» که در سپتامبر ۱۹۵۵ و در سن ۲۴ سالگی در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داد، در دو سال متوالی پس از مرگش نامزد اسکار شد و هیچ یک از این دو بار، برنده نشد. در بیست و هشتمین دوره جوایز اسکار، که در مارس ۱۹۵۶ برگزار شد، او برای بازی در نقش یک جنایتکار رنجدیده در فیلم «شرق عدن» (۱۹۵۵) به کارگردانی الیا کازان، برای بهترین بازیگر مرد نامزد شد. این اولین نامزدی پس از مرگ یک بازیگر مرد در تاریخ اسکار است. در عوض این جایزه به ارنست بورگناین برای بازی در نقش قصاب دوست داشتنی طبقه کارگر از برانکس در فیلم اقتباسی «مارتی» ساخته دلبرتمان (۱۹۵۵) رسید.
بازی بورگناین بد نبود، اما هرکسی که بازی راد استایگر را در نسخه تلویزیونی اصلی فیلم دیده بود، مطمئناً قبول میکرد که او به مراتب بهتر است. پس چرا جیمز دین از سوی آکادمی نادیده گرفته شد؟ حدس و گمان این است که رای دهندگان آکادمی نسبت به وضعیت او به عنوان چهرهای که طرفداران بسیاری در میان نوجوانان دارد بسیار مشکوک بودند و «بورگناین» برای آنها انتخاب مطمئنتری بود.
سال بعد در بیست و نهمین دوره جوایز اسکار نیز این اتفاق تکرار شد. جیمز دین که در آن زمان ۱۸ ماه از مرگش گذشته بود برای بازی در نقش جت رینک در فیلم «غول» (۱۹۵۶) بار دیگر نامزد شد، اما باز هم شکست خورد و این بار رقابت را به یول براینر برای فیلم «پادشاه و من» (۱۹۵۶) واگذار کرد.
۲۰ سال گذشت تا اینکه اسکار تصمیم گرفت پس از مرگ به یک بازیگر جایزه بدهد. پیتر فینچ، در نگاه اول قابل قبولترین نامزد جوایز برای فیلم «شبکه» ساخته سیدنی لومت (۱۹۷۶) به نظر نمیرسید. او احتمالا نمایشیترین نقش فیلم را ایفا کند، نقش یک مجری خبر که واقعاً ستاره فیلم نبود. ویلیام هولدن و فی داناوی هر دو در این فیلم نقشهای بیشتری را بر عهده داشتند.
اما پیتر فینچ منتخب استودیو «MGM» بود که او را در هر دو دسته بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در کمپین تبلیغاتی خود معرفی کرد و علیرغم مخالفت فینچ با تبلیغات، او خود را وارد کمپین جوایز کرد و صدها مصاحبه انجام داد. در ژانویه ۱۹۷۷، او به عنوان مهمان در برنامه گفتگو محور جانی کارسون حضور پیدا کرد و در حال آماده شدن برای حضور دیگری در برنامه «صبح بخیر آمریکا» بود که در لابی هتل ورلی هیلز به دلیل سکته قلبی درگذشت.
کالبد شکافی نشان داد که او یک بیماری قلبی تشخیص داده نشده دارد. مرگ فینچ درست زمانی اتفاق افتاد که مسابقات اسکار آن سال در حال داغ شدن بود و در نهایت رای دهندگان اسکار به فینچ جایزه بهترین بازیگر مرد را دادند. با در نظر گرفتن هیاهوی پیرامون مرگ او، نادیده گرفتن او بسیار سخت بود، حتی اگر خیلیها ترجیح میدادند جایزه اسکار به رابرت دنیرو برای بازی در نقش تراویس بیکل در فیلم «راننده تاکسی» (۱۹۷۶) برسد.
با این حال، یک مرگ غمانگیز همیشه به معنای برنده شدن اجتناب ناپذیر اسکار نیست، وقتی چادویک بوزمن در اوایل سال ۲۰۲۱ و تنها پنج ماه پس از مرگش در سن ۴۳ سالگی نامزدی بهترین بازیگر مرد را برای فیلم «بلک باتم ما رینی» دریافت کرد، انتظار میرفت که در نهایت جایزه به او اعطا شود، اما در نهایت وقتی آنتونی هاپکینز در نهایت جایزه را برای بازی در نقش مردی دچار زوال عقل در فیلم پدر (۲۰۲۰) دریافت کرد، حضار در مراسم اسکار را شوکه کرد. حتی هاپکینز که اسکار خود را غیابی از ولز پذیرفته بود، متعجب و کمی خجالت زده به نظر میرسید و در سخنرانی ویدیویی خود پس از کسب جایزه به چادویک بوزمن ادای احترام کرد.
سام زیمبالیست برنده جایزه بهترین فیلم برای تهیهکنندگی «بن هور» (۱۹۵۹)، ویکتور یانگ برنده بهترین موسیقی متن برای فیلم «دور دنیا در هشتاد روز» (۱۹۵۶)، جفری آنسوث برای فیلمبرداری فیلم «تس» (۱۹۸۰)، لری راسل، ریموند راش برای موسیقی متن فیلم «روشنیهای صحنه» (۱۹۷۲)، اریک اوربوم برای کارگردانی هنری فیلم «اسپارتاکوس» (۱۹۶۰)، ویلیامای هورینگ برای کارگردانی هنری فیلمهای «ژی ژی» و «بن هور» (۱۹۵۹)، کنراد هال برای فیلمبرداری فیلم «جادهای به سوی تباهی» (۲۰۰۲)، بیل فریسن برای بهترین مستند بلند «۲۰ قدم تا ستاره بودن» (۲۰۱۳)، والت دیزنی برای بهترین انیمیشن کوتاه «وینی دپو و روز پر سر و صدا» (۱۹۶۸) و هاوارد اشمن برای بهترین ترانه فیلم «دیو و دلبر» (۱۹۹۱) دیگر برندگان جایزه اسکار پس از مرگ هستند.
به طور کلی جوایز پس از مرگ اسکار برخی از تکاندهندهترین لحظات را در مراسم اسکار رقم زده و هیچ یک تحسینبرانگیزتر از سال ۲۰۰۹ نبود که پدر، مادر و خواهر هیث لجر برای پذیرفتن جایزه اسکار روی صحنه رفتند و وقار و نجابت آنها کل رویداد را تحت تاثیر قرار داد و ناگهان همه غیبتهای خودستایانهای که در مراسم اسکار دهان به دهان میچرخید رنگ باخت.