گفتوگو با سیف اله صمدیان
چارلی چاپلین، عباس کیارستمی، کوروش و عمر خیام را برای شام دعوت میکنم
سیف اله صمدیان با عنوان «یک فنجان قهوه »گفت و گوی کوتاهی داشته است.
ایرج میرزاعلیخانی گفت و گویی با سیف اله صمدیان انجام داده که در ادامه میخوانید:
کجا به دنبال ایده میگردید؟
اگر بخواهم از آن شیطنتهای لوس ولی جدی بِکنم باید بگویم که خود «ایده» دنبال عکاس و مستندساز است، چون «زندگی»پر از ایدههای رها شده و ریخته شده زیر پایمان است. مشکل اصلی این است که یاد نگرفتهایم به جای «نگاه کردن» قادر به «دیدن» باشیم. وقتی به این درجه از دیدن میرسید، متوجه میشوید که زندگی پر است از ایدههای دست نخورده و منتظر شما. وقتی بتوانی هر چیزی را تازه و نو ببینی آن زمانی است که ایدههای ناب را هم پیدا میکنی.
از نظر حرفهای، چه شخصی بیشترین تاثیر را بر شما گذاشته است؟
الگوی اصلی من کسی بوده به نام «انسان اولیه» که حتی قبل از بهکارگیری «کلمه»، با چشمهایش «عکس» گرفت و تصویر ثبت شده از طریق شبکیهاش را روی دیوار غار کشید.
بزرگترین درس زندگی را از چه کسی گرفتید؟
نمیخواهم با کلمات بازی کنم ولی خود «زندگی» بزرگترین استاد من بوده است.
بزرگترین دستاورد شما در حرفهتان چیست؟
تازه بودن و تازه دیدن.
بزرگترین دستاورد شما در زندگی چیست؟
اینکه یاد گرفتهام «خودم» باشم و این بزرگترین هدیه ما به انسانهای دیگر است. با این کار به آنها امنیت حضور میدهیم و این امکان را که بتوانند خودشان باشند.
فلسفه شما در حرفهتان چیست؟
تو «هیچی» نیستی ولی «همه چیز» هستی.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چیست؟
برای من اوقات فراغت معنای چندانی ندارد، چون حتی زمانی که مسابقه فوتبال زنده میبینم، در حال عکاسی با موبایل از صفحه تلویزیون هستم!
آیا موضوع مورد علاقهای دارید که تا به حال فرصت انجام آن را پیدا نکردهاید و دوست داشته باشید به آن بپردازید؟
فرصت جمعبندی و تدوین تصاویری که در طول پنج دهه از موضوعی به نام «انسان معاصر» در نقاط مختلف دنیا گرفتهام.
آیا سرگرمی خاصی دارید؟
در دورههای مختلف فرق میکرد: مثلا بازی والیبال و فوتبال در جوانی، خرید کتابهای عکاسی و تصویری که در سفرها تهیه میکردم و شرکت مستمر در جشنواره فیلم «کن» برای دیدن فیلمهای روز جهان همزمان با تصویربرداری برای فیلم مستندی بلند درباره سینما در جهان.
هنرمند یا گروه هنری محبوب شما کدام است؟
«چارلی چاپلین» (مردی برای تمام نفوس) چون بدون اینکه زور بزند، حرف و پیامش به دل عارف و عامی مینشیند.
اگر بنا شود یک تا چهار شخصیت را برای شام دعوت کنید، آنها چه کسانی خواهند بود؟
چارلی چاپلین، عباس کیارستمی، کوروش و عمر خیام.
چه چیزی جمعآوری میکنید؟
جز مال دنیا، هر تصویری که بوی زندگی میدهد.
با ارزشترین دارایی شما چیست؟
بدون ریا بازی، شناختی که از «هیچ» بودن خودم به دست آوردهام.
بزرگترین نگرانی و ترس شما چیست؟
از ادامه «خودخواهی» بشر و در نتیجه «تنهایی» او که با این «فضای مجازی» متاسفانه هم تنهاتر شد و هم خودخواهتر و اکثرا احمقتر حتی!
اگر بنا باشد از فردا این کاری را که انجام میدهید نکنید، چه حرفهای را انتخاب خواهید کرد؟
چون خود حرفه مرا انتخاب میکند، مطمئن هستم شغلی خواهد بود که با «دیدن» سروکار داشته باشد.
از کتاب یک فنجان قهوه با …