33 سال از درگذشت صدای خاطره انگیز می گذرد
ناظریان همانند بسیاری از همدورهای هایش اواخر دهه سی و در اوج جوانی حدود ۲۲ سالگی از سالنهای تئاتر به استودیوهای دوبلاژ کوچید. تفاوت وی با برخی از جوانهای دیگر همدورهاش، پختگی صدایش از همان بدو ورود بود.
علاقهمندان، ایرج ناظریان را با صدای مردانه و جذاب دوبله میشناسند، صدایی با خش ملایم و توام با نوعی خستگی کلامی دلپذیر که شمرده و با آرامشی خاص جملات را ادا میکند. ناظریان همانند بسیاری از همدورهایهایش اواخر دهه سی و در اوج جوانی -حدود ۲۲ سالگی- از سالنهای تئاتر به استودیوهای دوبلاژ کوچید. تفاوت وی با برخی از جوانهای دیگر همدورهاش، پختگی صدایش از همان بدو ورود بود.
صدایی بم که هویت خود را نیز زود به دست آورد و در دوبلاژ دارای شناسنامه شد. همان ابتدا به خاطر جنس صدایش به جای کاراکترهایی از سی تا شصت یا هفتاد سالگی صحبت میکرد. از همین روی او در ابتدای جوانی بهجای بازیگران مسنی چون احمد قدکچیان، آرمان، حبیبالله بلور، هوشنگ بهشتی و… در فیلمهای فارسی به نحو باورپذیری حرف زد که تماشاگر به راحتی آن را میپذیرفت. ایرج ناظریان در دوبله فیلمهای فرنگی و ایرانی بسیار زود به گفتن نقشهای اول رسید.
در آثار فرنگی او به جای بازیگران بزرگی چون آنتونی کوئین، ریچارد ویدمارک، رداستایگر، رابرت میچم، ژان گابن، راجر مور، لی وان کلیف و… و در آثار ایرانی به جای بازیگرانی چون داود رشیدی، حسین گیل، آرمان، سعید راد، ناصر ملکمطیعی، جمشید مشایخی، منوچهر وثوق، بهمن مفید، جمشید هاشمپور و… صحبت کرد.
بازی ملک مطیعی در فیلم قیصر و در سکانس کشته شدن فرمان به دست برادران آب منگل با آن فریاد تلخ و جگرسوزی که میگوید قیصر… کجااااایی که دااااشتو کشتن از حنجره ناظریان جاودانه شد و آغازگر دورهای جدید درکارنامه بازیگر بود. در همان سالهای میانی دهه چهل ناظریان بازی در سینما را با فیلم چهار خواهر ساخته احمد نجیبزاده (۱۳۴۶) آزمود اما استعدادی همسنگ دوبله از خود بروز نداد و خوشبختانه پس از آن خود را فقط وقف دوبله کرد. او گویندهای بهشدت پرکار بود اما جایی که میبایست حق مطلب را ادا کند چنان قدرتمند حاضر میشد که جایی برای انتقاد باقی نمیگذاشت. او آثار شاخص زیادی در دوبله دارد که به مواردی اشاره میکنیم:
دوبله فیلم شبکه (۱۹۷۶) و گویندگی بینقص وی به جای پیترفینچ از کارهای فاخرش در تاریخ دوبلاژ است. ناظریان بازی فینچ به ویژه در سکانسهای آخر که دیالوگهای بازیگر توام با گریه و فریادهای جگرخراش است را چنان با آوایش همراهی میکند که گویی هر دو دارند به مرز جنون و فروپاشی میرسند.
جان وویت در فیلم قهرمان (۱۹۷۹) نقش یک بوکسور اکنون معتاد و قمارباز را دارد که میخواهد برای خوشبختی و تامین آینده فرزندش دوباره به رینگ بازگردد. ایرج ناظریان با هنرمندی تمام نقش را درک کرده و استیصال، اعتیاد، عشق به فرزند و ناکامیهای زندگی را در کلامش برای مخاطب ایرانی بازتاب میدهد. شاهکار دیگر او گویندگی به جای مارلون براندو در دوبله دوم و ویدیویی فیلم پدرخوانده (۱۹۷۲) است. او گرفتگی صدا و خشونت نهفته در وجود و لحن دن کورلئونه (با بازی مارلون براندو) را چنان با صدایش باورپذیر میکند که تماشاگر فارسیزبان میخکوب شمایل پدرخوانده میشود.
ناظریان در سینمای قبل از انقلاب به همراه چنگیز جلیلوند و منوچهر اسماعیلی سه ضلع اصلی و مهم دوبله فیلمهای فارسی بودند.
صدایش به جای زندهیاد سعید راد در فیلمهایی چون صادق کرده، صبح روز چهارم و خداحافظ رفیق چنان بر چهره بازیگر، مطلوب و درست نشست که گوینده ثابت او شد، به نظر نگارنده جلیلوند و اسماعیلی هرگز نتوانستند آن سرگشتگی و عصیانگری ضدقهرمان را چون ناظریان در صدایشان به جای راد تکرار کنند (البته دوبله منوچهر اسماعیلی در فیلم تنگنا به زیبایی صورت گرفت اما حسرت صدای ناظریان برایمان باقی ماند).
گویندگیاش به جای داود رشیدی و عنایت بخشی در بیشتر آثارشان چنان قرابتی با بازی آنها پیدا کرد که گویی این صدا و آن چهرهها جداییناپذیر بودند.
گرچه در غیاب وی، همکاران دیگرش هم به جای این دو بازیگر صحبت کردند اما هرگز نمیتوان نقش مهم ناظریان را در درخشش آنها منکر شد. دهه شصت علی نصیریان، فرامرز قریبیان، جهانبخش سلطانی، داریوش ارجمند، ولیالله شیراندامی و فیروزبهجت محمدی هم از این صدای باشکوه به ترتیب در فیلمهایی چون دزد و نویسنده، کانی مانگا، افق، کشتی آنجلیکا، مکافات، جنگلبان و… بهرهمند شدند و لحظات زیبایی برای سینمادوستان ساخته شد. ناظریان در سریال هزاردستان تنها گویندگی به جای داود رشیدی را پذیرفت و یکی از شاهنقشهای کارنامهاش را در این اثر علی حاتمی به یادگار گذاشت.
از اوایل سال ۱۳۶۶ او مبتلا به بیماری سرطان کبد میشود و چندباری نیز برای معالجه و دیدن خانوادهاش به سوئد میرود. او در برگشت به ایران بازهم به دوبله میآمد و با آن تن رنجور و دردمند گویندگی میکرد، گویی اینبار تن خستهاش به یاری صدایش آمده بود که همچنان در استودیوها عشق بیافریند. اوایل سال ۶۸ دوباره رفت به امید روزی که بازگردد اما بیماری امانش را بریده بود و اینبار دیگر بازگشتی در کار نبود و این گوینده توانا و بزرگ در ۱۴ شهریور ماه ۷۰ در سن ۵۳ سالگی آرام گرفت. دوستان و همکارانش میگویند او بیشتر از بیماری از دوری میکروفن دق کرد. ایرج ناظریان همیشه در صدر انتخاب دوبلهدوستان است و پس از گذشت بیش از ربع قرن از فقدانش همچنان برای کارهایش ستایش میشود.
روحش شاد و یادش گرامی
روحش شاد