محیط زیست ایران، قربانی ندانم کاریهای چند دهه اخیر
رئیس سازمان محیط زیست گفت: آنچه در کشورما دیده میشود درواقع، از بین رفتن محیط زیست است و تا زمانیکه مسئولان متوجه عمق فاجعه نشوند، همچنان محیط زیست از بین خواهد رفت.
عیسی کلانتری با اشاره به سابقه فعالیت در حوزه محیط زیست گفت: کتمان کردن واقعیتها چه نقاط ضعف و چه قوت باشد باعث تضییع حقوق کارکنان و مانع پیشبرد دستگاه به سمت بهبود میشود.
عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در جلسه هماندیشی با اعضای کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی که با حضور نمایندگان مجلس در این سازمان برگزار شد، گفت:من از دهه شصت با توجه به علاقه شخصی به محیط زیست، به دنبال راه چاره برای وضعیت محیط زیستی کشور بودم. با توجه به مشاهدات شخصی، سازمان را دستگاهی ضعیف میدانستم اما این امر بر سازمان مشتبه شده بود که دستگاه قدرتمندی است.
وی با اشاره به مشکلات موجود در سازمان محیط زیست که مبنایی برای مشکلات زیست محیطی کشور شده، گفت: یک ماه پس از حضورم در سازمان محیط زیست، دیدم که اوضاع بیش ازآنچه از بیرون دیده میشود نیاز به رسیدگی دارد. بخصوص در مقایسه با اهمیت محیط زیست در سطح جهانی و آنچه در تمام دنیا انجام میشد با ایران، ما تنها شبحی از محیط زیست بودیم. حتی برخی از مدیران سازمان به شرح وظایف شان آگاه نبودند و البته نمیپذیرفتند که ضعف وجود دارد. از کوچکترین اظهارنظر محیط زیستی ابا داشتند و نمیخواستند قبول کنند که توان این کار را ندارند.
رئیس سازمان محیط زیست در ادامه گفت: با توجه به جایگاه محیط زیست در جهان، آنچه در کشورما دیده میشود درواقع، از بین رفتن محیط زیست است و تا زمانیکه مسئولان متوجه عمق فاجعه نشوند، همچنان محیط زیست از بین خواهد رفت. ما نهتنها حافظ حقوق نسلهای بعدی نبودیم، حافظ حقوق نسل حاضرهم نیستیم.
کلانتری در ادامه با اشاره به تلاش برای رفع مشکل در حوزه سازمان محیط زیست گفت: برای برطرف کردن مشکل، اول باید به ضعفهای خود واقف میشدیم و ضعف علمی، فنی و عدم توان استفاده ازاختیاراتی را که داشتیم، میشناختیم. آنچه دیده میشود این است که ازآنچه داشتیم هم درست استفاده نکردهایم.
وی افزود: بزرگترین مشکل ما در سازمان این بود که بفهمیم چیزی نمیدانیم و فهمیدن این موضوع زمان برد. حدود ده ماه طول کشید تا آقایان و خانمهای سازمان متوجه شوند که مسائل پیشپاافتاده زیست محیطی در این سازمان بدون متولی است. البته جوسازیهای کاذب هم داشتیم. سعی کردیم با فعالیتهای مختلف مشکلات را حل کنیم. با برونسپاری و تعامل با دانشگاهها، آموزش درونی و جایگزینی نفرات، بیش از ۴۰ درصد موفق شدیم، البته تا رسیدن به شرایط ایده آل هنوز راه زیادی داریم.
معاون رئیس جهمور در ادامه با اشاره به نبود افراد متخصص در حوزههای موردنیاز سازمان گفت: بهعنوان مثال، در سازمان محیط زیست یک نفر متخصص هوا وجود ندارد و نداشت. این در حالی است که برای نوشتن آیین نامه های قانون هوای پاک که ابلاغ هم شده در سازمان مشکل وجود داشت. به ناچار برای ابتداییترین موضوعات نیز دست به دامان مهندسان مشاور و دانشگاهها شدیم.
وی در ادامه با تأکید بر نیاز سازمان به بحث آموزش تخصصی گفت: در بیش از ۵۰ دانشگاه کشور دانشکده محیط زیست داریم. سازمان نیز دانشکدهای بهموازات آنها ایجاد کرده که مهندس مکانیک تربیت میکند! درصورتیکه ما باید محیطبان تربیت کنیم. ۵۰ درصد کارکنان سازمان محیطبانها هستند، افرادی که دیپلم دارند و تنها یک هفته آموزش دیده سپس به پاسگاه معرفی میشوند. این افراد با این سطح از آموزش، به مسائل اجتماعی و زیست محیطی مسلط نیستند. تنها تیراندازی یاد میگیرند، در نتیجه یا میکشند یا کشته میشوند. درحالیکه دانشکدهای داریم که بهموازات بقیه دانشگاهها کارشناس کشاورزی و مکانیک تربیت میکند!
کلانتری با اشاره به اختیارات موجود در سازمان و حجم کارهای باقی مانده گفت: در این سازمان امضاهای طلایی بود که در هیچ جای دولت وجود نداشت. بااینحال برخی طرحها در سازمان ۱۴ سال متوقف مانده بود. از معاونان خواستم طی ۵ ماه تمام طرحها تعیین تکلیف شوند. بر اساس قانون برنامه ششم توسعه نیزدوماه زمان برای تعیین تکلیف طرحها لازم بود که ما در ۴۵ روز آن را انجام دادیم.
وی در ادامه به اهمیت حضور سازمان محیط زیست در مجامع بینالمللی اشاره کرد و گفت: باید بهموازات وزارت خارجه در مجامع بینالمللی فعالیت کنیم. قانون حفاظت از محیط زیست از سال ۱۳۷۳ در دنیا الزامی شده اما در کشور ما جایگاهی ندارد.
کلانتری گفت: آب، موضوع اصلی محیط زیست کشور است اما دریغ از یک کارشناس آب در سازمان محیط زیست! محیط زیست هیچ جایگاهی در تصمیمگیری مسائل آب کشور نداشته و همه پروژهها به ما تحمیلشده بود. برای مثال، سد را میساختند پس از پایان از ما گواهی میخواستند که بگویند ازلحاظ قانونی بیاشکال است.
وی در ادامه با اشاره به موضوعات محیط زیستی نادیده گرفتهشده، افزود: حتی یک مورد حقابه برای محیط زیست کشور تعریف نشده بود. امروز گرفتار گردوغبار و خشکی تالابهایی هستیم که قبلا هیچ جایگاهی در تصمیم گیریها نداشت. تقریبا تمام سرمایهگذاریها، بدون پیوست زیست محیطی بود. مثلاً عسلویه محل زندگی هیچ جنبندهای نیست. ۱۲۰ میلیارد دلار در عسلویه سرمایهگذاری شده و ۳۵ هزار نفر آنجا زندگی میکنند که در حریم ده متریشان پالایشگاه است. این افراد از ابتداییترین حقوق انسانی محروماند. همه به این خاطر است که از ابتدا این مشکلات نپذیرفتیم و دنبال حل مشکل نرفتیم.
منبع: مهر
10