گفتوگو با فوتبالیستی که دلاوری را معنا کرد
پای جان یک نفر وسط بود و نمیتوانستم به چیز دیگری فکر کنم
بازیکن داماش گفت: در آن لحظه فقط به نجات جان آن کودک فکر میکردم. اصلا به این فکر نکردم که فوتبالیست هستم و ممکن است کارم آسیب ببیند.
این روزها شاید کمتر کسی حاضر باشد جان خودش برای نجات شخص دیگری به خطر بیندازد، اما سعید دلاور، بازیکن داماش، هفته گذشته در یک حادثه آتشسوزی وارد خانه همسایه شد تا کودک او را از آتش نجات بدهد و در پی همین اتفاق هم دچار سوختگی از ناحیه دست و پا شد.
دلاور این روزها حال نسبتا بهتری دارد و البته معتقد است هر شخص دیگری هم در آن شرایط قرار میگرفت، کاری را که او کرده، انجام میداد. او میگوید در لحظه ورود به آن خانه، به چیزی جز نجات آن کودک فکر نکرده و اگر به عقب برگردد، باز هم همین کار را انجام میدهد.
صبح امروز با بازیکن داماش تماس گرفتیم تا با او در خصوص این اقدام بزرگ و تحسینبرانگیزش صحبت کنیم، اما دلاور در ابتدا با بیان این جمله که این یک کار دلی بوده است، قصد مصاحبه نداشت و سپس در پی اصرار ما، در گفتوگویی کوتاه درباره جزئیات این حادثه صحبت کرد.
دلاور در ابتدا گفت: ما یکشنبه شب برای دیدن اقوام به میهمانی رفته بودیم که یکباره از طبقه بالا صدای جیغ شنیدیم و من به عنوان اولین نفر سراسیمه رفتم و دیدم ورودی خانه آتش گرفته و خانم همسایه هم به خاطر فرزندش جیغ میزد و نمیتوانست وارد ساختمان شود و فقط میگفت بچهام؛ به همین دلیل من هم به داخل رفتم و در پی این اتفاق هم دو پایم سوخت.
دلاور در پاسخ به این سوال که آیا پیش از ورود دچار تردید نشد، گفت: ورود و خروج من به آن خانه کمتر از دو دقیقه طول کشید و تنها انگیزهام هم این بود که جان یک نفر را نجات بدهم. آن خانم از ترس نمیتوانست وارد اتاقی که بچهاش خوابیده بود بشود و من هم در آن لحظه اصلا فکر نکردم که فوتبالیست و ورزشکار هستم و ممکن است کارم آسیب ببیند؛ اصلا ذهنم درگیر این قضایا نبود.
او سپس درباره دلیل آتشسوزی توضیح داد: در آن منطقه خانهها گاز ندارند و تمام وسایل برقی است. فکر میکنم بخاری برقی اتصالی کرده بود و باعث آتش گرفتن فرش و در پی آن ورودی خانه شده بود.
دلاور همچنین در پاسخ به اینکه آیا خانواده و اطرافیانش از او نخواستند که این کار را انجام ندهد، گفت: اطرافیانم هم وقتی صدای جیغ آن خانم را شنیدند، همه مضطرب شدند و کسی حرفی نزد و من هم سریع به سمت حادثه دویدم. مطمئنا در این شرایط، هر شخص و حتی خانوادهای، مهمترین مسئله را کمک به همنوع خودش میداند و به همین دلیل هم کسی مانع من نشد. شک ندارم هر شخص دیگری جای من بود، همین کار را میکرد.
بازیکن داماش درباره شرایط فعلی و مدت زمان دوریاش از میادین بیان کرد: سوختگی من از نوع درجه دو عمیق بود و هر دو پایم را عمل کردند، اما در حال حاضر بهتر هستم. فکر میکنم از حدود سه هفته دیگر بتوانم به تمرینات برگردم و در خدمت تیم داماش باشم.
او درباره واکنش اطرافیان و همچنین باشگاه داماش و همتیمیهایش به این اتفاق گفت: همه، به خصوص مسئولان و بازیکنان باشگاه داماش واکنش خیلی خوبی داشتند و من را بابت این کار تحسین کردند. من هم از همه کسانی که نگران بودند و جویای احوال من شدند، تشکر میکنم.
دلاور در پایان در واکنش به اینکه اگر به عقب برگردد باز هم این کار را انجام میدهد یا خیر، گفت: قطعا بدون لحظهای تردید باز هم همین کار را میکنم و فکر میکنم چنین اقداماتی وظیفه هر انسانی است و اصلا پشیمان نیستم.
وقتی این صحبت را به پایان میرساندیم، پیش خودمان فکر میکردیم که بعضی از اسامی یا نامهای خانوادگی چقدر با مسما انتخاب میشوند؛ مثلا نام خانوادگی دلاور برای فوتبالیستی که شاید حرفهاش را قربانی یک فداکاری بزرگ کند. او را باید بیشتر از اینها تحسین کرد و بیشتر دربارهاش نوشت.
گاهی اوقات در بزنگاهها خداوند برخی بندگان خود را در بوته آزمایش قرار داده و آنها را به سمت ایثار و انجام کار خیر هل می دهد و سهم اراده انسانها در این زمینه ناچیز است!
خداوند پشت و پناهت مرد بزرگ
خدا حفظت کنه دلاور،، عاقبتت ختم بخیر انشاالله