چگونه انتظار فرج را در دل زنده کنیم؟/ سامان امر ظهور در یک شب
برخی روایات بر این معنا تاکید دارند که خداوند امر مهدی موعود را در یک شب سامان می دهد، این دست از روایات کنایه از این است که این امر حتماً اتفاق می افتد.
به گزارش خبر فوری ، متن زیر جلسه شصت و نهم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است:
" گفتیم انتظار به لحاظ لغوی به معنی چشم به راه بودن است. یعنی انتظار کشیدن چشم به راه بودن آن حقیقتی است که هنوز محقق نشده است.
معنای اصطلاحی انتظار به معنای چشم به راه بودن برای ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است.
حالا ما باید چه بکنیم که این چشم به راهی ایجاد شود؟
در مورد مولفه اول صحبت کردیم که نسبت به وضع موجود خود و اجتماع ناراضی باشیم و آن را نامطلبوب بدانیم. دومین مولفه این بود ما نسبت به یک وضعیت ایده آل که در آینده رخ می دهد، امیدوار باشیم.
یکی از اموری که در آینده اتفاق خواهد افتاد این است که عقل انسان ها به کمال خود می رسد. اساساً اگر کمال در عقول انسانی ایجاد نشود، آن تغییر هم ایجاد نمی شود. این اتفاق در دوره امام عصر خواهد افتاد.
امام باقر(ع) می فرماید «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ» یعنی چون قائم ما قیام کند خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان گذارد پس عقولشان را جمع کند و (تا پیروی هوس نکنند و با یک دیگر اختلاف نورزند) و در نتیجه خردشان کامل شود (متانت و خود نگهداریشان کامل شود).
اگر عقل تعالی پیدا کند چه اتفاق می افتد؟ این که بلیه ای به عنوان حرص در دنیا از بین می رود. مسئله دیگر این است چون کمال عقل اتفاق می افتد کمال ایمان هم رخ خواهد داد.
کسی به خدمت امام صادق(ع) آمد و گفت من می ترسم که بی دین از این دنیا بروم. حضرت فرمود چه شده که فکر می کنی بی دین از دنیا می روی؟ گفت ما در چرخه زندگی خود ملاک ارزیابی دوستانمان، ثروت آنهاست. هر چه ثروت او بیشتر باشد ما به او بیشتر احترام می گذاریم. حضرت فرمود شما بی دین نیستید بلکه ایمان شما کم است.
در زمان ظهور ایمان کامل می شود و این بلیه از بین می رود و ارزیابی افراد به موقعیت اجتماعی آنها نیست.
سومین چیزی که جز کمال عقل خواهد بود این است که در دوره ظهور کینه وجود ندارد. امیرالمومنین می فرماید «لو قد قام قائمنا لذهبت الشحناء من قلوب العباد» یعنی وقتی قائم ما قیام می کند کینه از دلهای بندگان رخت بر می بندد.
خیلی از فجایع امروز ما ریشه در کینه دارد.
یکی از چیزهایی که در رابطه با امور مطلوب و خوشایند عصر ظهور مطرح می کنند روایتی است که از امام زین العابیدن صادر شده است: «إذا قامَ قائمُنا أذْهَبَ اللّه ُ عن شِیعتِنا العاهَةَ، وجَعلَ قلوبَهُم کَزُبَرِ الحدیدِ، وجَعلَ قُوّةَ الرّجُلِ مِنهُم قُوّةَ أربَعینَ رجُلاً ، ویکونونَ حُکّامَ الأرضِ وسَنامَها» یعنی زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما می زداید و دلهای آنان را چون پاره های آهن [سخت و تزلزل ناپذیر ]می کند و هر مرد آنان را قدرت چهل مرد می دهد. آنان فرمانروا و سالار جهان خواهند بود.
امام صادق(ع) می فرماید «هو المفرج للکرب عن شیعته بعد ضنک شدید و بلاء طویل، وجور وخوف، فطوبی لمن أدرک ذلک الزمان» یعنی او پس از یک تنگنای شدید و بلای طولانی و ترس و وحشت و اضطراب، غم و اندوه شیعیان را می زداید. خوشا به حال آنان که آن زمان را درک کنند.
من شمه ای از ویژگی های دوران ظهور را عرض کردم. عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت خانوادگی و یک بحث انسانی را مطرح کردم که انسان در دوره ظهور به کمال خود می رسد. اما برای اینکه ما به این وضع مطلوب امیدوار باشیم باید به دو نکته توجه کنیم. اول اینکه کثرت روایات در این مورد که دوره آخرالزمان بهترین دوره است، برای ما که اهل تدین هستیم حالت قطعی پیدا می کند که حتما این اتفاق می افتد. پس این یک آرزو نیست و امری واقعی است و اتفاق می افتد.
مضافاً اینکه وقتی ما به متون دینی مراجعه می کنیم، می بینیم که الفاظی که در روایات آمده آنقدر کلمات تاکیدی و مضامین تاکیدی دارد، این حالت یقین برای ما ایجاد می شود که این دوره خواهد آمد.
پیامبری که قرآن در مورد او می گوید «و ما ینطق عن الهوی» و «ما آتاکم الرسول فخذوه و مانهاکم عنه فتهوا»؛ تعابیری دارد که باید در آن تامل کرد.
پیامبر می فرماید «لو لم یبق من الدهر الا یوم لبعث الله رجلا من اهل بیتی، یملاها عدلا کما ملئت جورا» یعنی اگر از روزگار باقی نماند بجز یک روز البته جدا مردی از اهل بیت (ع) مرا مبعوث فرماید که زمین را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد.
این تیپ از روایات کنایه از این است که این امر حتماً اتفاق می افتد.
ما نسبت به وضع مطلوب هم امیدوار باشیم و هم امید ما در سطح یقین باشد نه به صرف یک آرزو و آرمان بلکه یک ایده ای که محقق خواهد شد.
مولفه سومی که لازم است تا حالت انتظار را در ما ایجاد کند این است که ما آن روز خوش را نزدیک بدانیم. در تعالیم دینی به ما گفته اند که منتظر آن روز باشید و آن را نزدیک بدانید.
در دعای عهد می خوانیم «اَللّـهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِـکَ یـا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ» یعنی خدایا این اندوه را از این امت به حضور آن حضرت برطرف کن، و در ظهورش برای ما شتاب فرما، که دیگران ظهورش را دور می بینند، و ما نزدیک می بینیم، به مهربانی ات ای مهربان ترین مهربانان.
ما در زیارت امام عصر در روز جمعه چنین می خوانیم « یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ، هَذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ، وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَی یَدَیْکَ» یعنی ای سرور من، ای صاحب زمان، درودهای خدا بر تو و برخاندانت، امروز روز جمعه و روز توست، روزی که ظهورت و گشایش کار اهل ایمان به دستت در آن روز.
نگفته اند کدام جمعه. اینها همه به ما نشان می دهد که ظهور را باید نزدیک بدانیم.
ما وقتی به محضر روایات می رویم می بنیم برای ظهور امام عصر، هیچ وقتی را تعیین نکرده اند.
در توقیع از ساحت امام عصر اینچنین آمده است «وَ أَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، کَذَبَ الْوَقّاتُونَ» یعنی امّا ظهور فرج، موکول به اراده خداوند متعال است و هر کس برای ظهور ما وقت تعیین کند دروغگوست.
لذا هیچ کس حتی خود امام زمان هم از زمان فرج با خبر نیست.
دلیل هم این است که در دعای بعد از نماز عید فطر داریم «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَکَ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِکَ».
این به این معناست که وجود نازنین حضرت هم از زمان ظهور خود خبر ندارند. علم دو چیز اختصاصاً به خداوند بر می گردد. یکی اینکه قیامت چه زمانی برپا می شود و دوم اینکه ظهور چه زمانی اتفاق می افتد. لذا امام هم منتظر فرج هستند.
لذا کسانی که وقتی برای ظهور بیان می کنند به شدت تکذیب شده اند. ابوبصیر وقتی از امام صادق(ع) درباره حضرت مهدی(عج) سوال کرد، حضرت فرمود «کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا نُوَقِّت» یعنی وقت گزاران دروغ گفته اند. ما خاندانی هستیم که وقت را تعیین نمی کنیم.
امیرالمومنین از پیامبر نقل می کنند «المهدی منّا أهل البیت، یصلح الله له أمره فی لیلة» یعنی خداوند امر مهدی را در یک شب سامان می دهد.
دو نکته اینجا مطرح است. نکته اول این است که ما وقتی به سیره ائمه گذشته رجوع می کنیم، می بنیم وقتی از آن امام سوال می شود که چرا شما قیام نمی کنید؟ گاهی بحث عدد و گاهی بحث کیفیت را مطرح می کنند.
در داستان سقیفه که اتفاق افتاد، امیرالمومنین وقتی به خانه مهاجر و انصار رفتند و استنصار کردند و گفتند شما قبلا با من بیعت کردید چرا بیعت شکنی کردید؟ چهل خانوار اعلام آمادگی کردند و حضرت با آنها قرار گذاشتند ولی چهار نفر سر قرار آمدند. لذا گفتند حجت از من ساقط است من اگر چهل همراه داشتم قیام می کردم. لذا گاهی اوقات بحث عدد است.
وقتی به امام صادق عرض کردند چرا قیام نمی کنید حضرت فرمودند اگر به اندازه این گله یار داشتم قیام می کردم. راوی می گوید تعداد را شمردم و آن گله ۱۷ عدد بود.
گاهی اوقات به بعضی از روایات مراجعه می کنیم، بحث کیفیت را مطرح می کنند.
آنچه در مورد امام مشهور است عدد ۳۱۳ است که هم عدد آن مورد بررسی است و هم کیفیت آن افراد. اما اینکه روایت می فرماید «یصلح الله له أمره فی لیلة» یعنی قیام صرفا به دست خداست و اینگونه نیست که تابع عدد و کیفیت باشد."
منبع: مهر
38
فرق انتظار فرج خدا پسندانه با انتظاری که در تصور بشر است چیست؟ --- انتظار فرج در زمان شدتها و مصیبتها و بلایای بزرگ بمعنای انتظار رحمت الهی با استغفار از گناهان و تعهد در محضر همه جایی خداوند به ترک معصیت و عدم بازگشت به آن با دعا و نیایش صادقانه به درگاه خداوند حاضر وناظر و توانای مطلق همراه با انجام اعمال صالحه ی خداپسندانه برای ایجاد گشایش و رفع بلا و آسان سازی مصیبتها در دین توصیه شده است. انتظار و توقع فرج در ظهور بنده ای که بی تردید توانی فرا تر از توان توصیف شده ی پیامبران در قرآن برای او تعیین نگردیده و با هیچ اصل عقلی و منطقی قابل اثبات نیست نمی تواند پایه دینی اصیل در وحی الهی ازجانب خداوند داشته باشد. این گونه انتظار چون همواره در معرض سوء استفاده ی دین فروشان و مذهب فروشان شیاد قرار دارد هرگز باهیچ دلیلی قابل باور نیست که از جانب خداوند حکیم مطلق در دین الهی توصیه شده باشد بلکه ساخته و پرداخته اندیشه های ناقص ذهن بشر است.