خلبانی که پشت بیسیم جنگنده قرآن میخواند / من آمریکا نمیآیم!
قاری، حافظ و معلم قرآن بود، هنگام پرواز با نوای قرآن به نبرد با دشمن میرفت و صوت تلاوتش پس از عملیات نشانه موفقیت عملیات و سلامتش بود. بارها تا مرز شهادت پیش رفت و نهایتاً در یک مأموریت به همرزمان شهیدش پیوست.

برخی شهدا انس بیشتری با قرآن کریم داشتند؛ تا جایی که به عنوان قاری، حافظ و یا معلم قرآن شناخته میشدند و گام نهادن در همین راه سبب شد تا مدال شهادت بر گردن آنها آویخته شود.
خلبان شهید خسرو عبدالکریمی یکی از این عزیزان است که به جز تخصص در زمینه هوانوردی در میان همرزمانش به عنوان قاری و معلم قرآن شناخته میشود.
شهید خسرو عبدالکریمی، هفتم مهرماه ۱۳۳۲ در شهر آبادان چشم به جهان گشود. خانوادهاش مدتی بعد به تهران نقل مکان کردند. از کودکی با قرآن و اهل بیت (ع) مأنوس بود و تلاوت را هم از همان دوران آموخت.
پیوستن به نیروی هوایی و اعزام به آمریکا برای گذراندن دوره خلبانی
شهید عبدالکریمی پس از گذراندن تحصیلات متوسطه به نیروی هوایی ارتش پیوست و در ادامه برای گذراندن دورههای پرواز به آمریکا اعزام و موفق به کسب مدرک لیسانس زبان انگلیسی و هوانوردی از آمریکا شد. در ادامه به عنوان خلبان در نیروی هوایی ارتش مشغول فعالیت شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی در صف مدافعان وطن قرار گرفت و در هشت سال دفاع مقدس با رشادت به دفاع از مرزهای میهن پرداخت.
حضور در جبهه و جنگ با دشمن با مدد از قرآن و اهل بیت (ع)
انس این شهید با قرآن کریم از جمله ویژگیهایی است که همه دوستان و همرزمانش به آن اشاره میکنند؛ تا جایی که برای همکاران در زمان دفاع مقدس جلسه قرآن برگزار میکرد و همواره با مدد از قرآن کریم و اهل بیت (ع) به جنگ با دشمنان میرفت.
اخلاق قرآنی در کنار صوت خوش
وجیهه باقرین، همسر این شهید عزیز است که درباره خصوصیات شهید عبدالکریمی میگوید: صداقت ویژگی بارز این شهید بود و در کنار آن اخلاق حسنه، گذشت و صبر از دیگر خصوصیاتش بود. همچنین شاید بتوان گفت انس شهید عبدالکریمی با قرآن مهمترین ویژگی او محسوب میشد و همواره در کلامش از آیات قرآن استفاده میکرد و به ما هم یاد میداد. او بیشتر شبها همراه با ما در منزل قرآن میخواند و در عین حال صوت و لحن زیبایی داشت و این صوت خوش سبب شد تا ما هم علاقهمند به آموختن شویم. به جز قرائت قرآن اخلاقش هم قرآنی بود و در ساعتهای حضورش در منزل همه کارها را انجام میداد. شهید عبدالکریمی به جز صوت خوش و تلاوت، حافظ قرآن کریم بود اما خودش نمیخواست این موضوع را کسی بداند.
حضور در عملیاتهای مختلف سبب شد شهید عبدالکریمی به همراه خانواده از تهران نقل مکان کرده و چند سال در همدان و چند سال هم در جنوب کشور ساکن شوند. او بیشتر ساعاتش را در گردانهای پروازی و مأموریتها میگذراند، ولی به محض این که فراغت پیدا میکرد، به قرآن پناه میبرد یا وقتی دوستانش شهید میشدند برای التیام داغ از دست دادن دوستان و همرزمان به قرآن پناهنده میشد.
حمله با تلاوت قرآن/ صوت تلاوت نشانه موفقیت در عملیات
همکارانش در برج مراقبت پایگاه میگفتند: وقتی خسرو از پایگاه برای عملیات و مأموریت پرواز میکرد، پشت بیسیم با صوت زیبا شروع به تلاوت میکرد و با تلاوت قرآن به نبرد با دشمنان میرفت. همچنین پس از پایان عملیات باز هم بیسیم را روشن و شروع به قرآن خواندن میکرد. وقتی پس از عملیات صدای تلاوت قرآنش به گوش میرسید ما متوجه میشدیم که عملیات را با موفقیت به سرانجام رسانده است.
شهید عبدالکریمی در یکی از عملیاتها هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و در حالی که زخمهایی بر تن داشت از هواپیما بیرون پرید و روی کوه و صخره افتاد. او در این سانحه از ناحیه دو دست و لگن دچار شکستگی شدید شد و نهایتاً او را برای مداوا به آلمان اعزام کردند.
رد پیشنهاد پناهندگی آمریکا و زندگی رؤیایی
خود شهید نقل کرده است: در بیمارستان آلمان، عدهای سراغم آمدند که ظاهراً از منافقین بودند. آنها به من پیشنهاد پناهندگی کشور آمریکا را دادند و گفتند: از جمهوری اسلامی دل بکن تا تو را در آمریکا در ناز و نعمت غوطهور کنیم. پیشنهاد آنها لحظهای من را مردد نکرد و فوراً آنها را بیرون کردم و گفتم: برای بازگشت به ایران و خدمت به میهنم و اسلام عزیز لحظهشماری میکنم.
همین هم شد. خسرو عبدالکریمی در حالی که هنوز کاملاً بهبود نیافته بود به ایران بازگشت و فوراً برای حضور در عملیاتها اعلام آمادگی کرد. به دلیل جراحات و صدماتی که دیده بود به وی گفتند دیگر نمیخواهد پرواز کنی و حتی حقوق کامل هم به او میدادند، اما این شهید عزیز گفت: غیرتم قبول نمیکند که در منزل بمانم و کشورم زیر آتش دشمن باشد.
حالات شهید پیش از شهادت
خلبان محمود انصاری از دوستان و همرزمان شهید به جلسات قرآن شهید عبدالکریمی در پایگاه اشاره کرد و گفت: شهید عبدالکریمی به عنوان قاری و مدرس، جلسات قرآنی را در پایگاه هوایی بندرعباس برگزار میکرد. این شهید از بطن مردم و اهل جنوب شهر تهران بود و از قبل از انقلاب هم تلاوت قرآن داشت. آدم بسیار شوخطبعی بود و در دوران دفاع مقدس همه دوست داشتند با ایشان معاشرت داشته باشند، به ویژه در انجام مأموریتها؛ زیرا وی رفتارش به اخلاق قرآنی مزین و تواضع و فروتنی عجیبی داشت. شهید عبدالکریمی به بیتالمال بسیار حساس بود و حتی در غذا خوردن بسیار مراعات میکرد. یکی از دوستانش که همسفر شهید در زیارت خانه خدا بود، میگفت: در آن سفر حالت عجیبی داشت و بسیار تضرع میکرد و در پیشگاه خداوند التجاء و توسل داشت. از او پرسیدیم چرا اینگونهای؟ گفت شاید دیگر این فرصت پیش نیاید و باید بهترین بهره را از این سفر ببریم. بعد از مدت کوتاهی از آن سفر، به شهادت رسید.
زکیلو درباره حال و هوای شهید پیش از شهادت میگوید: این اواخر بسیار کار میکرد و کمتر استراحت داشت. حتی بسیار کم غذا میخورد. خیلی لاغر و ضعیف شده بود. به او گفتم چرا با خودت چنین میکنی و خوب غذا نمیخوری؟ گفت: از خدا خواستم که گوشتی را که طی دوران آموزش (تعلیم در آمریکا طی دوران طاغوت) با نان طاغوت و آمریکا بر بدنم روییده است، آب کند تا جسمم را از نو بسازم.
شهید خسرو عبدالکریمی در سالهای دفاع مقدس بارها تا مرز شهادت پیش رفت و چندین بار هم به شدت مجروح شد اما گویا قسمت وی این بود که چند سال پس از جنگ به همرزمان شهیدش بپیوندد. این شهید عزیز در یکی از مأموریتها در روز ۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۷۴ هواپیمایش دچار سانحه شد.
شهادت برای نجات جان هموطنان
در این سانحه، شهید محمدکاظم گنابادینژاد هم به عنوان خلبان کابین عقب همراه او بود. این دو عزیز هنگام سانحه میتوانستند از هواپیما بیرون بپرند و خود را نجات دهند، اما چون هواپیما روی منطقه مسکونی قرار داشت، همه تلاش خود را برای دور کردن هواپیما از این منطقه انجام دادند و به هر زحمتی بود هواپیما را روی دریا بردند، اما ارتفاع هواپیما به قدری کم شده بود که دیگر امکان بیرون پریدن از آن وجود نداشت و نهایتاً هواپیما به دریا سقوط کرد و هر دو عزیز به شهادت رسیدند.
منبع: فارس
24
شادی روح شهدای عزیزمون صلوات
قاری قرآن که خلبان جنگده شود ، وضعیت بهتر از این هم نخواهد بود. قرآن مقدس است و جای خود دارد، ما داریم همه چیز را با هم قاطی می کنیم. ایشان اصلا کار خوبی نکرده اند.
عزیزم شما چند سالته؟ میتونی قاری قران یعنی چه؟ یعنی کسی که قران میخونه . قرائت قران میکنه حالا خیلی عجیبه که یه نفر که قران میخونه خلبان شده؟ چه تداخلی با هم دارن که همه چی داره قاطی میشه!!!!!!! یه جوری اظهار نظر میکنی انگار فیلسوفی
پسرک یا دخترک اراجیف میگی درروز قیامت اونای که بهشتی میشن هرچقدر قران بخونن رتبه وجایگاهشون دربهشت بالاتر میره. قران یه همچین جایگاهی داره متوجه شدی
شما اینطور از جان خود گذاشتید بعد حالا یه عده مفت خور دارن میچرن
دریک کشور مسلمان خواندن قرآن توسطاشخاص مختلف امربدیهی است صفت برجسته مردمان والامقام خدمت بهوطنان در شرایط بحرانی ودرکارزارهای مرگبار و گذشت ازجان مانند شهید موصوف میباشد بهتراست صفات فداکاری و میهن دوستی کسان بدون توجه بدین وایین بهمگان عرضه شود که با یاری خدا این خاک مقدس از گزند دشمنان محفوظ بماند
جوانان آن دوره با قران و اخلاق و معارف مانوس بودند جوانان این دوره با گوشی و فضای مجازی محشور و مانوسند !!!
اقای یا خانم ایرانی اگر شما قبول کنید خیلی ۰۰۰۰ تلاوت قران و عمل به ان در حال جهاد کجاش اشکال داره اگر اینها نجنگیده بودند که شما حالا چند تایی خواهر و برادر عرب داشتید