چرا آمریکا موضوع «کار اجباری در شین جیانگ» را دوباره مطرح کرده است؟
اخیراً رسانههای غربی و کنگره آمریکا بار دیگر تلاشها برای داغ کردن موضوع دروغین «کار اجباری در شین جیانگ» را آغاز کردهاند.
آنها میگویند پیست آزمایش خودروی شرکت فولکس واگن و گروه خودروی شانگهای در منطقه خودمختار اویغور شین جیانگ با استفاده از «کار اجباری» ساخته شده است. مجلس نمایندگان ایالات متحده حتی لایحهای برای انجام تدابیر بیشتر به منظور «حفاظت از جمعیت اویغور» را به تصویب رساند.
این در حالیست که فولکس واگن پیشتر بیانیهای صادر و اعلام کرد پس از بررسی مستقل شرکت تحقیقات حقوق بشر آلمان به عنوان طرف ثالث مستقل، هیچ نشانه یا مدرکی دال بر «کار اجباری» در کارخانه فولکس واگن در شین جیانگ پیدا نشده است.
سوال اینجاست که آیا آمریکا واقعا نگران وضعیت حقوق بشر مسلمانان در چین است؟ با توجه به جنایات جدی ایالات متحده علیه حقوق بشر مسلمانان در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و غزه، هر گونه تصوری مبنی بر آن که آمریکا واقعاً به حقوق بشر مسلمانان در چین اهمیت میدهد، پوچ است.
با وجود آنکه چنین تناقضات آشکاری وجود دارد، چرا ایالات متحده اقدامات فوق را علیه شین جیانگ انجام داده است؟ آمریکا در واقع هنوز سخت در تلاش است تا اعتبار الگوی دموکراسی خود را حفظ کند و بدین منظور، باید دائماً با مشکل سازی برای دشمنان خیالی خود مانند چین، خود را از مشکلات خلاص کند و یک پوشش ایدئولوژیک را برای خود ایجاد کند.
در مقایسه با الگوی دموکراسی انتزاعی که آمریکا همیشه مدعی آن است، دموکراسی چین ملموستر به نظر میرسد. یوتیوبرهای خارجی که به چین و شین جیانگ سفر میکنند، با آثار ویدئویی خود شواهد عینی دموکراسی چین را به جهان نشان دادهاند که عبارتند از جامعهای صلح آمیز، رفاه عمومی برتر، بیمه و آموزش مطلوب، زیرساختهای پیشرفته، هزینههای پایین و غیره.
اگرچه این گونه صداها هنوز خیلی ضعیف است، اما همین کافی است تا ایالات متحده را نگران کند. اگر بیشتر مردم آمریکا بدانند که چین در کاهش فقر، توسعه و بهبود مستمر استانداردهای معیشتی مردم به دستاوردهای حقوق بشری چشمگیری دست یافته است، عناصر ضد چینی در ایالات متحده کمتر مورد حمایت قرار میگیرند امری که برای حفظ هژمونی آمریکا و اجرای راهبردهای آن مفید نیست.
بنابراین، وقتی به موضوع شین جیانگ نگاه میکنیم، به راحتی میتوان منطق روایت آمریکا و غرب درباره شین جیانگ را درک کرد یعنی حفظ هاله دموکراسی ایالات متحده با بدنام کردن چین.
اگرچه بازرسی فوق الذکر فولکس واگن در پاسخ به هیاهوهای مکرر سیاستمداران آلمانی و برخی سازمان های بین المللی حقوق بشر پیرامون «کار اجباری» انجام شده، اما بازهم میتوان سرچشمه آن را به واشنگتن نسبت داد.
بحث دروغین «کار اجباری» را «آدریان زنز»، یکی از اعضای نهادی به نام «بنیاد یادبود قربانیان کمونیسم (VOCMF) » ساخته و پرداخته کرده است. این بنیاد یک سازمان راست افراطی است که توسط دولت ایالات متحده تأسیس شده و از واشنگتن بودجه دریافت میکند و هدف آن سرنگونی چین است.
در روایتهای آنها درباره شین جیانگ، تلاشهای چین برای از بین بردن تروریسم و افراط گرایی به بحث «اردوگاههای کار اجباری»، آموزش دوزبانه در شین جیانگ که یک پدیده عادی در کشوری با اقلیتهای ملی است، به روایت «نابودی زبانهای قومی» و «نسل کشی» و همه کارهای عادی به روایت «کار اجباری» تبدیل شده است.
هدف ایالات متحده ایجاد تفرقه بین قومهای چین و جلوگیری از پیشرفت چین است. برای آمریکا، سقوط چین، دلیلی برای جشن گرفتن به شمار میآید. بنابراین، اقدامات چین برای حمایت از حقوق بشر اویغورها با تاکتیکهای ایدئولوژیک ایالات متحده تعبیر نادرست شده و واقعیت عینی به طور کامل توسط آمریکا تحریف شده است.
در این روند، ایالات متحده به همکاری دروغگویان دانشگاهی مانند زنز نیاز دارد. بر خلاف عراق یا افغانستان، کنترل چین یا تهاجم ایالات متحده علیه چین تصوری محال است، بنابراین آمریکا باید چین را از خارج بشکند، بدنام و منزوی کند. کاری که ایالات متحده انجام میدهد این است که به مخاطبان غربی یادآوری کند که «آدم بدجنس» چه کسی هست.
در مواجهه با روایات نادرست ایالات متحده و غرب درباره چین و شین جیانگ، ساده ترین واکنش ممکن است این باشد که به چین و شین جیانگ برویم و ببینیم روایتهای غرب تا چه اندازه با واقعیات سازگارند.