11 ویژگی اقتصاد غیرمقاومتی

رهبر معظم انقلاب، امسال را نیز همچون سال گذشته، به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، البته با تاکید بر تولید و اشتغال نامگذاری کردند.

درباره اقتصاد مقاومتی در سال های اخیر، به ویژه پس از ابلاغ سیاست های کلی مربوطه، زیاد گفته و نوشته شده است. با این حال، شاید بد نباشد این نکته را مرور کنیم که اگر اقتصاد مقاومتی با همه ویژگی های مثبتی که دارد، هنوز در عرصه اقدام و عمل با چالش روبروست، به جای نگاه ایجابی، با نگاه سلبی ببینیم معایب اقتصاد غیرمقاومتی چیست که با رفع آن، اقتصاد کشور را مقاوم سازی کنیم.

اقتصاد همراه با فساد: اقتصاد غیرمقاومتی، یک اقتصاد فاسد است. اقتصادی که در آن، رانت خواری، ویژه خواری و نفوذ گروه های مافیایی رواج داشته و بنابراین فعالان اقتصادی باید به جای توجه به قوانین و دستورالعمل ها، بیشتر به منافع گروه های نفوذ بیندیشند.

اقتصاد وابسته: اقتصاد غیرمقاومتی، اقتصادی است که وابسته به بازارهای بیرونی است. این اقتصاد، به جای اتکا به توان داخلی، چشم به سرمایه های خارجی دوخته و تحولات بازار در عرصه بین المللی، این اقتصاد را دچار تلاطم های شدید می کند.

اقتصاد نفتی: اقتصاد غیرمقاومتی، سرمایه های زیرزمینی مانند نفت را به شکل خام می فروشد و با آن، خرج کارکنان دستگاه های عریض و طویل دولت را می دهد. اقتصاد غیرمقاومتی، کشور را به سرنوشت خانواده هایی دچار می کند که با هدف سیر کردن شکم شان، فرش زیر پای خود را می فروشند.

اقتصاد مبتنی بر واسطه گری: در اقتصاد غیرمقاومتی، دلال ها پادشاهی می کنند و تولیدکننده و مصرف کننده، اسیر سیاست های دلالی است. این دلالها هستند که قیمت ها را بالا و پایین می کنند و نه قیمت تمام شده ساخت کالا.

اقتصاد دولتی: در اقتصاد غیرمقاومتی، همه چیز دولتی است. همه برای آنکه از بیکاری درآیند، چشم به استخدام های دولتی دارند و خلاصه در این میان مالکیت خصوصی و خلاقیت و کارآفرینی جایی ندارد. نتیجه این اقتصاد می شود یک دولت بزرگ و غیرچابک که هر چه در می آورد، توسط دولت فربه بلعیده می شود.

اقتصاد بی نیاز از نخبگان: اقتصادی که غیرمقاومتی باشد، به نخبگان کاری ندارد چراکه خلاقیتی قرار نیست انجام دهد. در این اقتصاد، هرچه مدرک تحصیلی پایین تر باشد، اشتغال زایی راحت تر است. اقتصاد غیرمقاومتی، نخبگان را پس از انکه سرمایه عظیمی را صرف تربیت آنها کرد، می سپارد به امان خدا تا به کشورهای دیگر مهاجرت کنند.

اقتصاد شعاری: اقتصاد اگر غیرمقاومتی شد، آمارهای دست ساخته و شعارهای مقام های مسئول، می شود عیار سنجش. دیگر قدرت خرید مردم و اندازه سفره های خانواده اهمیت چندانی ندارد. در اقتصاد غیرمقاومتی، فقط کافی است آمار بسازی و عددها را تا می توانی بزرگ نشان دهی؛ دیگر مشکلات خود به خود حل می شود!

اقتصاد سرمایه سوز: غیر مقاومتی بودن اقتصاد باعث می شود که سرمایه و سرمایه دار از بازار فرار کنند. این اقتصاد مجوزهای لازم برای رونق کسب و کار را سخت و پیچیده می دهد، با قوانین دست و پا گیر، سرمایه داران را دچار مشکل می کند و خلاصه نمی گذارد یک کسب و کار موفق به دلیل سیاست های مالیاتی و سخت گیری های بانکی به خوبی رشد کند.

اقتصاد بانک سالار: در اقتصاد غیرمقاومتی، نه تولید، بلکه بانکها حرف اول و آخر را می زنند. تولیدکننده باید با هزار ضرب و زور برای خودش کار و کاسبی راه بیندازد، اما بانکها به چشم بر هم زدنی، با سود و جریمه دیرکرد و هزار راه و روش دیگر، تولیدکننده را به عقب نشینی وامی دارند.

اقتصاد غیرشفاف: اقتصاد غیرمقاومتی، یک اقتصاد غیرشفاف است. نه کسی دخلش معلوم است و نه خرجش. به راحتی کالای قاچاق وارد کشور شده و با تولید داخل رقابت می کند. سیاست های مالیاتی روشن نیست و در قراردادها و مناقصه ها، حرف از دولت الکترونیک زدن، خنده دار است.

اقتصاد برندباز: در اقتصاد غیر مقاومتی، مشتری ها به نتیجه خرید خود کاری ندارند بلکه برایشان برند محصول مهم است. برای آنها خیلی فرقی نمی کند که اگر مثلا محصول تُرک بخرند، کارگر تُرکیه ای به کار گمارده می شود و اگر محصول وطنی خرید کنند، خودشان فرصت شغلی خواهند داشت.

به این ترتیب اگر از وضع معیشتی و اقتصادی کشور راضی نیستید، باید فکری به حال اقتصاد غیرمقاومتی خود بکنید. اقتصادی که به دلیل آوار مشکلات به ارث رسیده از دهه های گذشته، هنوز با مشکلات بسیاری دست به گریبان است و برای رفع این مشکلات همه باید آستین همت بالا بزنند.

17