چرا برای ازدواج، پسر باید بزرگتر از دختر باشد
ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فردی است که برای موفقیت در آن باید فاکتورهای مهمی در نظر گرفته شود که یکی از این فاکتورها تفاوت سنی میان زوجین است.
همیشه این کلیشه وجود دارد که در ازدواج زن باید از مرد کوچکتر باشد، به تازگی موضوعی دربارهی میزان اهمیت داشتن تفاوت سنی دختر و پسر در ازدواج؛ به ویژه بزرگتر بودن دختر، از سوی یکی از کاربران در توییتر مطرح شد.
این کاربردر این باره نوشت: «این چی بود کردن تو کلمون که مرد حتما باید از زن بزرگتر باشه؟ اسیر شدیم از دست این تربیت و فرهنگ ایرانی. فاصله سنی خیلی زیاد چه زن بزرگتر باشه چه مرد ممکنه اونم ممکنه مشکلزا باشه، ولی وقتی بلوغ فکری دو طرف در یک سطحه چه اهمیتی داره؟ واقعا یه زن ۴۵ ساله با یه مرد ۴۲ ساله خیلی فرق دارن؟ ندارن برادر من، ندارن.» این نظر با انتقاد بسیاری از کاربران مواجه شد.
کاربری در این باره نوشت: این ربطی به فرهنگ نداره از نظر قوا و افتادگی جسمی اهمیت دارد.
کاربر دیگر در این باره نوشت: بله خیلی فرق دارد. زن ۴۵ ساله دیگه تقریبا توانایی باروری و زایمان ندارد، اما مرد ۴۲ ساله میتونه تازه یک خانواده جدید تشکیل بدهد. برای همین می گویند ازدواجشان به صلاح نیست. تازه اگر زن سابقهی بارداری و زایمان هم داشته باشد، نسبت به مرد شکستهتر بنظر میرسد.
کاربری دیگر این دیدگاه را داشت که فقط در ایران این مساله وجود ندارد و نوشت: اولا که همه جای دنیا همین داستان هست، دوما تو همین ایران خیلیا هستن که ازدواج کردن که سن دختر بیشتر باشد.
کاربر دیگر نوشت: فرهنگ ایرانی چیه؟ تفاوت اصولی روانشناختی بین پنج تا هفت ساله (کوچکتر بودن زن). مورد تایید همه مکاتب روانشناسی
دیگری نوشت: ببین توی ازدواج متوجه یک مسائلی میشید که از بیرون نمیشه دید. درسته یه بخشیش کلیشهست، ولی یه مشکلاتی هم بوده و هست که این چیزارو میگن. بیهیچی نیست. حداقلش اینه که میشه گفت رعایت نکردن اختلاف سن منطقی، ریسکهای آتی را افزایش میدهد.
مرکز تحقیقاتی در آمریکا میزان تفاوت سنی در زوجهای بزرگسال آمریکایی را مورد تحلیل قرار داد و نشان داده شد که در زوجهای دارای تفاوت سنی، مردان بیشتر به سراغ زنان کمسنوسالتر میروند تا زنان بزرگتر از خودشان: ۱۰ درصد از مردان با زنانی که ۶ تا ۱۰ سال جوانتر از آنها هستند و ۵ درصدشان با زنانی که ۱۰ سال یا بیشتر از ۱۰ سال از آنها کوچکتر هستند، ازدواج میکنند.
اما این گرایش در میان زنان متفاوت است و فقط ۲ درصد از آنها با مردانی که ۶ تا ۹ سال از آنها کوچک ترند ازدواج میکنند و فقط ۱ درصد از زنان، همسرانی دارند که ۱۰ سال یا بیشتر از ۱۰ سال از آنها جوانترند. با این نتایج میتوان به این پی برد که اختلاف سنی و ترجیح سن کم زنان نسبت به مردان در ازدواج، در بین اکثر فرهنگها تا حدودی مشابه است.
امروزه به دلیل تغییر سن ازدواج، دیگر فاصله سنی به معنای قدیمی مورد بحث نیست و افراد چندان بر روی آن حساس نیستند. زوجهای تقریبا همسن بهندرت در مورد این مسئله فکر میکنند اما برای سایر زوجها این یک مسئله حیاتی بهشمار میرود، بهخصوص هنگامیکه یک رابطه جدی را شروع میکنند و میخواهند بدانند که اختلاف سنیشان چه تأثیری روی رابطهشان میگذارد.
این مورد باید در نظر بگیریم که وقتی حرف از تفاوت سن در ازدواج به میان میآید منظور فقط تفاوت سنی شناسنامهای نیست؛ زیرا سن عقلی و شناختی هر فرد از اهمیت بیشتری برخوردار است، همچنین قرار دان یک سن به عنوان معیار کار درستی نیست، زیرا سن عقلی افراد نیز به عوامل متعددی مانند شرایط اجتماعی، فرهنگی و... بستگی دارد.
مرضیه مدنی فر (روانشناس) در گفتوگویی در این رابطه عنوان کرد: عوامل موثر در انتخاب موفق در ازدواج به چند دسته سلامت روان، رشد و بلوغ اعم ازعاطفی، هیجانی، عقلی و...، یکسانی و توافق در نگرش، سلایق، آرمان وهدف اصلی زندگی تقسیم میشود که نقش زیادی در موفقیت ازدواج دارند. این روانشناس با بیان اینکه سن نقش مستقیمی در موفقیت ازدواج ندارد و به عنوان عامل مداخله گر در فاکتور اصلی تاثیرگزار است.
او با تاکید براینکه برای تفاوت سنی ایده ال، عددی ثابتی را نمیتوان مشخص کرد، ادامه داد: تفاوت سنی مناسب، مسئلهای کاملا منحصر به فرد است و مواردی هستند که با وجود تفاوت سنی کم و یا زیاد به دلیل همسانی در فاکتورهای اصلی انتخاب درستی بوده است. از نظرعلمی مرجعای برای اثبات عدم موفقیت در ازدواجهای با فاصلهی سنی معکوس وجود ندارد؛ اما به دلیل غیر متداول نبودن این امر در جامعه، زوجین مشکلاتی که در رابطه با سایر عوامل در زندگی پیدا میکنند را ناخودآگاه به فاصله سنی معکوس نسبت میدهند.
شما چه نظری در این رابطه دارید، آیا این اختلاف سنی مهم است؟ باید روی آن حساس باشیم؟ حتما نظرات ارزشمندتان را با ما و بقیه مخاطبان در میان بگذارید.
اگر سن شوهر از زن بسیار کمتر باشد از خصائص شوهر که ریاست خانواده است دچار چالش جدی می شود چونکه شوهر به واسطه اینکه زن از او بسیار بزرگتر است باید احترام بیشتری به واسطه بزرگتر بودن سن به او بگذارد که در ادبیات عوام به آن زن ذلیلی گفته می شود و شاید دیگر نتواند به خوبی نقش ریاست خانواده را ایفا کند. ناگفته نماند در خانواده هایی که سن زن از شوهر حدود حداکثر ۵ سال بزرگتر است صمیمیت و احترام بیشتری از طرف زوجین نسبت به یکدیگر به ویژه از طرف زن نسبت به شوهر برقرار است و استحکام روابط زناشویی اینگونه زوجین نسبت به دیگر زوجین بیشتر است.
من متاسفم که روانشاس شما گفته ربطی نداره به دلایل مختلف این موضوع تاثیر گذاره یک زن ازنظر روانشاختی ودرک مسایل و اتخاذ تصمیمات و بسیاری مسائل دیگر خیلی بیشتر از یک مرد هم سن خودش هست حداقل 5-6 سال . ونکته بعدی اینه که زنان هم از نظر جنسی و فرزند آوری هم از نظر چهره و فیزیک به دلیل زایمان و سایر مسائل زودتر افت میکنن وچهره زن بزرگتر از مرد(همسرش) نشون میده و در ضمن در تجربیات اطرامون میبینیم که زن ومرد هم سن همدیگرو درک نمی کنن چه برسه به اینکه تفاوت سن برعکس باشه
منظور همه شما از اصول روانشناختی و این کلمه های قلمبه فقط توان فرزند آوریه و بس بیخود چرت نگید😂🤣
فرق میان آنانیکه فرزندآوردن وخودرو درگیرمخارج وشلوغی خانواده کردن وآنانیکه طفره رفتن چی هس وعده سرخرمن میدن وقتی ک کمک مخارج ازطرف اولیاامورنباشه کاربگدائی وجنون مردو زن میکشه چون خرج طوری سرسام آورشده ک خرج یکی دو فرزندهم آدمو بدبخت میکنه اگردولت حقوقی ثابت ومطمئن بده تاآینده خانواده تامین باشه کسی ازفرزندبدش نمیادولی اگه خانواده گیج وسرگردان ازاداره ئی ب اداره بدود برا کمک خرج کسی ریسک نخواهد کرد