نفر اول جایزه‌ی «طراحی و مد» انگلستان: زنان ایرانی شیک‌پوش نیستند

زن‌های ایرانی مدپرست هستند، اما شیک‌پوش نیستند. می‌توانم بگویم از نظر پیروی از مد در درجه‌ی اول قرار دارند، اما از نظر شیک‌پوشی در درجه‌ی سوم. سادگی اولین اصل شیک‌پوشی است.

نفر اول جایزه‌ی «طراحی و مد» انگلستان: زنان ایرانی شیک‌پوش نیستند

در تیرماه ۱۳۴۷ جایزه‌ی نخست مسابقه‌ی مد و طراحی انگلستان به یک جوان ۲۸ ساله‌ی ایرانی به نام علی اسکافی رسید. طرح برنده‌ی او لباس شب مردانه‌ای بودی از پارچه‌ی ایران و با الهام طرح‌های ایران قدیم. او خود این لباس را پوشید و در معرض داوری هیات ژوری قرار گرفت. علی اسکافی دانشجوی رشته‌ی مد و طراحی، این جایزه را در رقابت با چهارصد شرکت‌کننده ربود.

این نخستین باری بود که چنین پیروزی بزرگی در دنیای مد نصیب یک جوان ایرانی می‌شد. خبر پیروزی اسکافی را چهارده روزنامه‌ی صبح و عصر انگلیس منتشر کردند و دو کانال تلویزیونی در این کشور مراسم اعطای جایزه به او را که در هتل «ساوی» لندن برگزار شد به مدت یک ربع پخش کردند. همچنین مدیر کالج «مد و طراحی» لندن طی تلگرافی به عباس آرام سفیرکبیر ایران در لندن، پیروزی علی اسکافی را تبریک گفت.

لباس شب مردانه‌ای طراحی‌شده توسط اسکافی، از پارچه‌ی ترمه‌ی ابریشمی دست‌بافت ایرانی تهیه شده بود که زمینه‌ی کرم‌رنگ داشت با بته‌های جقه‌های سبز و عنابی روشن. او در دوخت کت و جلیقه، سه متر و نیم پارچه به کار برده و دوخت آن در حدود پنجاه ساعت وقتش را گرفته بود. اسکافی برای دوخت شلوار این لباس نیز از پارچه‌ی دست‌بافت ایرانی استفاده کرد.

«علی اسکافی» لاغراندام و شیک‌پوش، از بچگی عاشق «سوزن و نخ» بود و سرگرمی‌اش در بچگی به جای بازی‌های بچگانه، نقاشی و گل‌دوزی و کارهای ظریف. آن‌قدر به خیاطی علاقه داشت که در هجده‌سالگی بدون رفتن به کلاس خیاطی یا داشتن معلم لباس‌های مادر و خواهر و فامیل نزدیک را می‌دوخت. او فارغ‌التحصیل کالج البرز، و لیسانش را در رشته‌ی تاریخ و جغرافیا از دانشگاه تهران گرفته بود. او در سال ۱۳۴۴ تهران را به قصد لندن ترک کرد و هدفش از این سفر ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی جغرافی بود اما درباره‌ی این‌که چطور سر از کالج مد و طراحی درآورد، می‌گفت:

«وقتی در ایران بودم خیال می‌کردم خیاطی یک کار زنانه است و از این‌که حرفه و شغل آینده‌ام را روی سرگرمی و مشغولیات زمان بچگی استوار کنم، خجالت می‌کشیدم. حتی از ترس شوخی و خنده‌ی رفقا خیاطی کردنم را در خانه از دوستان مخفی نگاه می‌داشتم. و اما وقتی به لندن آمدم و متوجه اهمیت این رشته شدم، عقیده‌ام به کلی تغییر کرد و متوجه شدم که هنر چیزی است که بیش‌تر از چند مدرک تاریخ و جغرافی ممکن است در زندگی به درد آدم بخورد.»

اسکافی غیر از طراحی لباس مردانه، لباس زنانه نیز طراحی می‌کرد و متخصص نازک‌دوزی و سنگین‌دوزی در این رشته نیز بود و تصمیم داشت در بازگشت به ایران تحولی در زمینه‌ی مد و طراحی در تهران به وجود آورد. منیژه دولتشاهی خبرنگار «زن روز» در لندن که در مراسم دریافت جایزه‌ی اسکافی شرکت کرده بود در همان شب با او گفت‌وگویی انجام داد که در «زن روز» به تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۴۷ منتشر شد. بخشی از این گفت‌وگو را در پی می‌خوانید:

به نظر شما بین شیک‌پوشی و پیروی از مد چه فرق عمده‌ای هست؟

مد زودگذر است، عمرش کوتاه است در حالی که شیک‌پوشی ابدی است.

نفر اول جایزه‌ی «طراحی و مد» انگلستان: زنان ایرانی شیک‌پوش نیستند

شیک‌پوشی چه رمز و اصلی دارد؟

یک زن شیک‌پوش در انتخاب لباس سه نکته را در نظر می‌گیرد: اول رنگ، دوم خطوط و مدل لباس و سوم و مهم‌تر از همه تناسب دو اصل اول با اندام، هر زنی این اصول را رعایت کند حتما شیک‌پوش است.

چگونه می‌توان قاضی خود بود و این اصول را رعایت کرد؟

بعضی‌ها سلیقه‌اش را دارند. دسته‌ی دیگر اندام‌شان متناسب است و این کمک می‌کند تا خطوط برازنده‌تری انتخاب کنند و اما غیر از این‌ها نمایشگاه‌های مد، خواندن مجلات مد و طراحی و به‌خصوص توجه به اظهار عقیده‌ی شوهران این انتخاب را آسان‌تر می‌کند. قضاوت مردها روی لباس زن معمولا پرارزش است، به علت این‌که مرد هنگام اظهار عقیده صادق‌تر و صریح‌تر از زن است و مهم‌تر از همه مرد بر زن حسد نمی‌ورزد، در حالی که زن به زن...!

راجع به شیک‌پوشی زن ایرانی چه عقیده‌ای دارید؟

زن‌های ما مدپرست هستند، اما شیک‌پوش نیستند. می‌توانم بگویم از نظر پیروی از مد خانم‌های ما در درجه‌ی اول قرار دارند، اما از نظر شیک‌پوشی در درجه‌ی سوم. سادگی اولین اصل شیک‌پوشی است و زن شیک‌پوش دنبال رنگ‌های عجیب و غریب و مدل‌های یک‌روزه و دوروزه نمی‌رود.

به نظر شما چرا زن ایرانی مدپرست است؟

گناه این امر شاید به گردن زن‌های ما هم نباشد. اول از همه ما هنوز دانشکده‌ای یا آکادمی برای طراحی و مد نداریم. این امر تحصیل عالی در این رشته را مشکل می‌کند. دوم نمایش‌های لباس در مملکت ما سالی یک بار تشکیل می‌شود، آن هم مانکن و طرح‌ها مال خیاطان خارجی است. سوم این‌که زن‌های ما معمولا از چیزی که مال وطن است و مدی که به دست یک زن یا مرد ایرانی طراحی شده است استقبالی نمی‌کنند و چشم‌شان به سوی پاریس و لندن است. در نتیجه‌ی همه‌ی این‌ها انتخاب‌شان محدود است و معلومات‌شان در زمینه‌ی شیک‌پوشی ناقص.

چرا در ایران مانکن حرفه‌ای لباس، مثل همه‌جای دیگر دنیا وجود ندارد؟

دلیلش شاید خجالت و کم‌رویی دخترهای ماست و محدودیت خانواده‌ها، مثلا در قدیم می‌گفتند هرکس از خانواده‌ی حسابی است دنبال موزیک نمی‌رود. موسیقی و نوازندگی مطربی بود. خانواده‌ها درباره‌ی مانکنی هم همین عقیده را دارند. اگر این خجالت و این فکر غلط از بین برود دخترهای ایرانی برای مانکنی ایده‌آل هستند چون راه رفتن‌شان زیباست.

چه طرح‌هایی را بیش‌تر دوست دارید؟

طرح‌های کلاسیک را. مد هر سال تغییر می‌کند. در حالی که خطوط کلاسیک هرگز دچار این تغییر نمی‌شوند. مثلا «یخه‌های» کوچک و برگردان یا انگلیسی و دامن‌های راسته هرگز دمده نشده‌اند.

نفر اول جایزه‌ی «طراحی و مد» انگلستان: زنان ایرانی شیک‌پوش نیستند

دامن کوتاه یا بلند، کدام به نظر شما بهتر است؟

بستگی به تناسب اندام و شخصیت هر زنی دارد... من دامن متوسط را به دامن مینی و بلند ترجیح می‌دهم، شیک‌تر و زیباتر است.

عقیده‌تان درباره‌ی شیک‌پوشی مرد ایرانی چیست؟

شیک‌پوشی مرد مشکل‌تر از زن است. مرد ایرانی روی هم رفته سلیقه‌اش در انتخاب لباس خوب است، اما تمیزپوشی و موقع‌دانی‌اش چندان تعریفی ندارد. مردهای ما در انتخاب لباس کمتر دنبال مد می‌روند ولی در انتخاب رنگ‌ها کمی قدیمی هستند. مثلا رنگ‌های روشن را که با چهره‌ی تیره سازش دارد شاید به علت این‌که خیال می‌کنند جلف است انتخاب نمی‌کنند در حالی که به پوست سبزه‌ی مرد ایرانی رنگ‌های روشن برازندگی دارد.

آیا در طرح لباس‌های‌تان از مدل‌های قدیمی ایرانی الهام می‌گیرید؟

طرح‌های قدیم ایرانی بسیار جالب و برازنده هستند. به‌خصوص در غرب طرفداران زیادی دارد. اندکی تغییر در خطوط فرعی اهمیت این طرح‌ها را بیش‌تر می‌کند.

چه عاملی در برنده شدن لباس شما موثرتر از همه بود؟

به نظر من تازه بودن طرح و جالب بودن پارچه.

آیا پیامی برای خوانندگان «زن روز» ندارید؟

چرا، از قول من بنویسند امیدوارم که همه‌شان در زندگی موفق باشند و امیدوارم که مردهای ما که در رشته‌ی خیاطی استعداد دارند رودرواسی را بگذارند کنار و قدم به این رشته‌ی جالب و ظریف بگذارند زیرا در دنیای امروز هنر خیاطی برای زن و مرد یک هنر افتخارآمیز است که هم پول‌ساز است و هم افتخارساز.

منبع: خبر آنلاین
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • مینا
    5

    به نظر من بیشتر ما به خاطر دیگران لباس می‌پوشیم نه خودمون
    و کسی که برای رضایت دیگران زندگی می‌کنه هیچوقت نمیتونه از زندگی لذت ببره چون همیشه باید مواظب باشه رضایت دیگران رو از دست نده
    پس بهتره بیشتر خودمون رو دوست داشته باشیم و به عشق خودمون زندگی کنیم

    نظرات شما -
    • ناشناس
      2

      مینا خانم شما دوست نداری شیک بپوشی خب نپوش و نظرت برای خودت مناسب است و از آن با تمام وجود از آن محافظت کن

      در ضمن این پسرک که خودش بسیار توی ذوق میزند با این سلیقه اش بعد به دیگران میگوید مد پرست ههههههه
      تو خودت با این کت خز که به تن کرده‌ای جایزه مد را بردی این درست
      این جایزه باید بمانند اسکار فیلم ها باشد یعنی این که من که تابحال فیلم های اسکار را دیده ام از یکی از آن ها خوشم نیامده چون داوران فیلم زده هستند.
      سرجمع میتوانم بگویم که داوران نیز بمانند خودش یکسری آدم عجق وجق هستند که از روی مدزدگی و چپول بودن به این سمت‌ها گرایش پیدا کرده‌اند.
      لباس هایی را چیزهایی را میبینیم که ارزش سر آشغالی هم ندارند اما جایزه میبرند عجیب نیست البته همه این مدل آدم‌ها روانپزشک لازم هستند.

  • ناشناس
    0

    شیک پوشی ایراد نیست به شرطی که با تبرج و جلف بازی و برهنگی و مانکنی همراه نباشد زن اصالت دارد و وجودش تماما ارزش است و به راحتی نمی گذارد دیگران از او بهره جنسیتی ببرند و به عنوان کالا به آن بنگرند و مردم ایرانی غیرتمند و سپر همسر عفیفش هست
    اکنون تو دنیا زنان به مانکن های پشت ویترین فروشگاهها تبدیل شده اند و این دون شان زن ایرانیست

  • ناشناس
    0

    در روزنامه نوشته سال ۶۸ وشما در متن مینویسید سال ۴۸ بلاخره کدام را باور کنیم