تعهدات بینالمللی و بازی «پلیس خوب پلیس بد» میان کاخ سفید و کنگره آمریکا
رئیس جمهور آمریکا مسئول شعار دادن است در حالی که کنگره موظف است با توجه به منافع خود آمریکا، تصمیم واقعی درباره انجام عملیات اتخاذ کند.
«جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده به عنوان رهبر کشوری با بیشترین انتشار گازهای گلخانهای در تاریخ، امید زیادی به نشست سران گروه 20 در رم و کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (COP26) در گلاسکو بسته و انتظار دارد با شرکت در این دو رویداد، خاطره بد جهان از آمریکا ناشی از خروج از توافق پاریس در دوران ترامپ را از بین برده و مجددا رهبری آمریکا در این خصوص را به دست گیرد. اما به هر حال، باید دانست نمیتواند صرفاً با سر دادن شعار به این هدف برسد بلکه باید اقدامات واقعی را هم آغاز کند.
بایدن به محض نشستن بر صندلی کاخ سفید، بازگشت آمریکا به توافق پاریس را اعلام کرد و وعده داد هدفش این است که تا سال 2025، آمریکا انتشار کربن خود را به نصف سال 2005 کاهش دهد. حتی «جان کری» وزیر خارجه اسبق را هم به عنوان نماینده ویژه ایالات متحده در امور تغییرات اقلیمی منصوب کرد.
این شعار بسیار زیبایی به نظر میآید اما یک سوال مهم هنوز باید پاسخ داده شود: ایالات متحده در این راستا چه کرده و چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
لازم به ذکر است همزمان با شرکت بایدن در اجلاس G20 و بیست و ششمین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل در گلاسکو (COP26)، طرح بودجه 500 میلیارد دلاری وی برای تغییرات آب و هوایی در کنگره آمریکا رد شد.
افکار عمومی بر این باورند که اگرچه نمایندگانی که این طرح بودجه را وتو کردند، دلیل دادن رای وتو را حجم عظیم طرح بودجه معرفی کردند، اما در واقع بیشتر به فکر منافع سیاسی و اقتصادی خود بودند. به عنوان مثال، یکی از آنها به نام «جو منچین» از ایالت ویرجینیای غربی است؛ ایالتی که در آمریکا به داشتتن ذخایر انواع انرژیاش معروف است و خود نماینده نیز ارتباطات نزیکی با صنعت زغال سنگ دارد.
با این حال، می توان دید اگر چه بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا در صحنههای بینالمللی شعارهای زیبا درباره مساله تغییرات اقلیمی سر میدهد و برای برتر نشان دادن اخلاق آمریکا در این مساله دیگر کشورها مانند چین و روسیه را سرزنش میکند، اما موقعی که زمان اقدام فرا می رسد، کشور ایالات متحده به عنوان یک موجودیت واحد نمی تواند واقعاً آنچه را که میگوید، انجام دهد.
این به طور نوعی اثر «پلیس خوب پلیس بد» دارد یعنی رئیس جمهور مسئول شعار دادن است در حالی که کنگره موظف است با توجه به منافع خود آمریکا، تصمیم واقعی درباره انجام عملیات اتخاذ کند. با این کار، آمریکا هم ظاهرا اخلاق خود را نشان داده و از سوی دیگر ذرهای از منافع خود از دست نمیدهد در حالی که آنچه مورد مسخره قرار گرفته، جامعه بینالمللی است.
این بازی «پلیس خوب پلیس بد» در مساله پروتکل «کیوتو» نیز به نمایش گذاشته شده بود. این پروتکل به منظور محدود کردن انتشار گازهای گلخانهای توسط کشورهای توسعه یافته تنظیم شد اما پیش از مذاکرات مربوط به آن، سنای آمریکا با توجه به آسیب این پروتکل به اقتصاد ملی آمریکا، با تصویب طرحی از دولت خواسته بود آن را امضاء نکند. با این حال، «آلبرت گور» معاون رئیس جمهور زمان آمریکا با آنکه می دانست این پروتکل در سنا تصویب نخواهد شد، آن را به امضاء رساند.
البته در مسائل جهانی دیگر مثالهای این چنینی باز هم وجود دارد.
در بحث حقوق بشر، ایالات متحده دوست دارد برای برتر نشان دادن اخلاق خود، از کشورهای دیگر انتقاد کند. اما در واقع کنوانسیونهای مهم بینالمللی مرتبط مانند کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت، کنگره آمریکا آنها را به تصویب نرسانده بدین ترتیب، از یک سو گوش ما پر از شعارهای زیبای حقوق بشری آمریکاست، اما از سوی دیگر، هنوز حتی گامی واقعی در این راستا برنداشته است.
مثال های بسیار دیگری نیز وجود دارد؛ مثلا دولت ایالات متحده کنوانسیون حقوق دریاها و کنوانسیون تنوع زیستی را امضا کرده اما کنگره آمریکا آن را تصویب نکرده است.
ایالات متحده به عنوان یک موجودیت واحد برای دیگر اعضای جامعه جهانی، باید در مسائل بین المللی مهم صدای واحدی داشته باشد و این بازی «پلیس خوب پلیس بد» بین کاخ سفید و کنگره آن را متوقف کند. اما با توجه به تناقضهای ساختاری در سیستم سیاسی آمریکا، این شاید یک آرزوی دست نیافتنی باشد. به هر حال باید در مقابل بازی «پلیس خوب پلیس بد» آمریکا بر این نقطه تمرکز کنیم که ایالات متحده در عمل چه اقدامی انجام داده نه اینکه به شعارها و گفتار ظاهرا فریبنده آن توجه کنیم.
منبع: رادیو بین المللی چین
66