الخلیج بررسی کرد؛
سقوط «قلعه مستحکم» باخموت، راه را برای سیطره کامل روسها بر شرق اوکراین هموار می کند؟
سقوط شهر باخموت یا به قول اوکراینیها «قلعه مستحکم» به دست نیروهای روسی نقطهی عطفی در جریان جنگی به وجود آورد که اواخر فوریه سال گذشته از حدود 15 ماه پیش تاکنون ادامه دارد. به همان اندازه سیلیای به صورت کادر رهبری اوکراین بود که روی مقاومت این شهر برای تغییر روند جنگ و آغاز ضد حمله حساب کرده بود.
الخلیج نوشت: در نبردی سرنوشتساز که به گفته کارشناسان طولانیترین و شدیدترین نبرد اروپا از زمان پایان جنگ جهانی دوم به شمار میرود نیروهای روسیه موفق شدند سیطره خود را بر این شهر راهبردی تثبیت کنند و این امر علیرغم درنگ و خودداری اوکراین از پذیرش این شکست و تلاش غرب برای کاهش اهمیت راهبردی آن است. بدتر این که سقوط این «قلعه روحی» به گفته اوکراینیها هنگام برگزاری نشست سران گروه هفت در هیروشیمای ژاپن رخ داد. در حالی که زلنسکی در حال جمع آوری حمایت بیشتر غرب برای ضدحمله خود بود و اصرار داشت که آمریکاییها جنگندههای اف 16 را تحویل این کشور دهد_ در اصل هم آنها را به دست آورد _ اما کلمات در راستای سوگواری برای این شهر به او کمکی نکرد و تنها گفت «چیزی از آن باقی نمانده است... با این حال در قلب ما باقی خواهد ماند». با این وجود در پاسخ به توصیه مشاورانش عقب نشینی کرد و از باقی ماندن نیروهایش در باخموت صحبت کرد.
ماهها پیش، زلنسکی خود در سایه تشدید نبرد در باخموت اعلام کرده بود که سقوط این شهر به معنای دادن امتیاز به پوتین سر میز مذاکره است؛ زیرا به معنای تغییری راهبردی در روند جنگ است که او اجازه آن را نخواهد داد. اکنون دادهها و مواضع تغییر کرده است. زلنسکی به این باور رسیده است که سقوط باخموت یک ضد حمله را برای بازپس گیری تمام مناطقی که به نیروهای روسی واگذار کرده اجتناب ناپذیر میکند. اما در مقابل بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران باور دارند سقوط این «قلعه مستحکم» به مثابهی آغاز فروپاشی قطعات دومینو است و راه را به روی نیروهای روس برای سیطره بر دو شهر اسلاویانسک و کراماتورسک _ از بزرگترین شهرهای اقلیم دونباس_ باز میکند و آنها را به سیطره کامل بر جنوب شرق اوکراین نزدیک میکند.
درصدد تهیه نقشههای نظامی نیستیم. این کار متخصصان است؛ اما از نظر عملی و سیاسی تردیدی نیست که سقوط باخموت به نیروهای روسی برای ادامه پیشروی خود روحیه زیادی میدهد و سرخوردگی و بدگمانی نیروهای اوکراینی را با وجود حمایت گسترده نظامی غرب افزایش میدهد؛ چرا که به این ترتیب در عرصه میدانی نیروهای روس در مقایسه با نیروهای اوکراینی از امتیاز بهتری از نظر در دست گرفتن ابتکارعمل برخوردار شدهاند. در اینجا نباید این واقعیت را فراموش کنیم که طبق گفته کارشناسان نیروهای حرفهای روس در نبردها به کار گرفته نشدهاند و بیشتر حمایت و پشتیبانی از نیروهای شرکتهای امنیتی و داوطلبان فراهم کردهاند؛ زیرا نیروهای حرفهای ماموریت بسیار بزرگتری در صورت گسترش دامنه جنگ یا رفتن اوضاع به سمت درگیری مستقیم با ائتلاف «ناتو» خواهند داشت. چه بسا مهمترین مسئله این است که غربِ سرخورده از پیامدهای این جنگ تردید کردن در فایده این ضد حمله و حتی امکان دستیابی به حل و فصلی سیاسی با شروط خود و مبتنی بر منافعش را آغاز کرده است. در حالی که پیش از این مانع از انجام مذاکراتی شده بود که تضمین نشده بود یا این که برخی نیازهای امنیتی روسها را تامین میکرد.
کاش اینقدر جانبدارانه و یکطرفه اخبار کار نمیکردید
خیلی شبیه دوره محمد علی شاه قاجاریم. زیر بیرق روس مخالف مردم سالاری
مرگ بر کمونیست های بی دین و حامیان احمق او