ارجمند: خجالت میکشم به سالنهای سینما بروم
داریوش ارجمند در مراسم نکوداشت خود که در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، گفت: گاهی خجالت میکشم به سالنهای نمایش بروم. سینما پر از اسب و مارمولک و لاکپشت و هزارپا و حیوانات عجیب و غریب شده است.
داریوش ارجمند گفت: لقب هنرمند برای من یا دیگران، لفظ بسیار سنگینی است؛ من خودم را هنرمند نمیدانم چون برای هنرمند تعریف بسیار سنگین و غیرقابلاجرا در ذهن دارم و نمیتوانم این لفظ را به خودم یا دیگران اطلاق کنم. اما به هر حال امروز باب شده و اگر کتاب آشپزی چاپ شود هم روی جلد آن مینویسند هنر پیتزاپزی. به نظر من بیشتر از همه چیز، زیستن و مدیریت و اداره کردن خانه هنرمندان هنر است. اما کاری که من میکنم صرفا کار هنری است.
ارجمند افزود: این روزها انسانهای خوبی را از دست دادیم؛ نخست مرحوم عزتالله انتظامی و بعد حسین عرفانی و سپس هنرپیشه مظلوم سعید کنگرانی. صدای حسین عرفانی انفجار صوت بود و در ذهن و روح ما ماندگار است. ولی سعید کنگرانی در مظلومیت از دنیا رفت. یک فیلم برای ما بازی کرد و نمیدانم چه اتفاقی افتاد که در انزوا و زیر فشار قلبش از کار کردن ایستاد. برای جمشید مشایخی و محمدعلی کشاورز آرزوی سلامتی دارم. ما داریم این جواهرات را یکی یکی از دست میدهیم و متوجه نیستیم. کسانی که کمکی از دستشان برمیآید وظیفه دارند کمک کنند.
این بازیگر سینمای ایران سپس اظهار داشت: دکترعلی شریعتی در بخش پایانی سخنرانی «حسین وارث آدم» میگوید «آنها که رفتند کاری حسینی کردند، آنها که ماندهاند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدیاند». به گمان من این سخن در مورد تمامی انسانهای بزرگ صادق است و باید پیام کسانی که هنوز در کنار ما هستند را به گوش مردم برسانیم تا بدانند آنها چه کسانی بودهاند. گرچه پس از رفتن این انسانها همه میگویند ما با او آشنا بودیم، اما کسی ذات آنها را نمیشناسد و معرفی کردن این گوهرها وظیفه ماست.
وی سپس به ویژگیهای فرهنگ ایران پرداخت و گفت: ما فرهنگ و مردم بسیار عجیبی داریم. ما در طول تاریخمان بت نپرستیدهایم و این امتیاز شریفی برای ملت ایران است. ما از طلوع تاریخ بت نپرستیدهایم و تا غروب تاریخ نیز نخواهیم پرستید. به همین دلیل اسلام را خیلی خوب و بهتر از دیگرانی که آنرا پذیرفتند، پذیرفتیم و درکش کردیم و عظیمش کردیم. همانطور که عاشورا را بهوجود آوردیم و فرهنگ کربلا را توضیح دادیم. ما از عاشورا مکتب بهوجود آوردیم. مکتبی که نقاشی و شعر و موسیقی و نمایش و.. خود را دارد. به لطف و برکت ناصر تقوایی، ما سینمای عاشورایی هم داریم. او با فیلمهایی که درباره عاشورا ساخت، سینما را هم به این مکتب بزرگ وصل کرد. تعزیه نماد و نمود تئاتر عاشورایی است. در هیچ جای جهان نمیبینید یک دین و مذهب، چنین مکتبی بهوجود آورده باشد. اگر باشد هم اینقدر کامل نیست که هم شعر داشته باشد و هم معماری و نقاشی و.. . قصه و رمان و روایت هم داریم.
ارجمند اضافه کرد: ما ملتی هستیم که از یک تهاجم چیزی میسازیم که مهاجم را به تعجب وامیدارد. چرا که دستگاه ترکیبساز فرهنگی و هاضمه فرهنگی ما تمامی تهاجمات را هضم کرده و چیز دیگری از آن به دنیا عرضه کرده است. معماری دوران مغول را ببینید که در آن تهاجم که سرزمینمان با خاک یکسان شد، چه معماریای بهوجود آمد. هیچ ملتی چنین دستگاه هاضمه فرهنگیای ندارد. باید برای آن ارزش قائل باشیم. فیلمهایی که توسط هنرمندان ایرانی اقتباس شده را نگاه کنید.
وی سپس به گلایه از وضعیت فرهنگی کشور پرداخت و اظهار داشت: ما امروز گرفتار بیآبی هستیم و همینطور گرفتار کم فرهنگی. به فیلمها و تئاترهایمان نگاه کنید. گاهی خجالت میکشم به سالنهای نمایش بروم. سینما پر از اسب و مارمولک و لاکپشت و هزارپا و حیوانات عجیب و غریب شده است. کو «ناخدا خورشید» و «اجارهنشینها» و «پرده آخر»؟ آن سینما دیگر وجود ندارد و داستان دیگری شده است. در سینما شاهدیم که از تنگناهایی که مردم دچار آنند، بهره میبرند. میبینیم در میان یک جمع همراه میتوان متلکهایی گفت که در خلوت هم قابل گفتن نیست، و همه دستهجمعی میخندند و پول میدهند تا چنین چیزهایی بشنوند و بخندند. چه به سر ما و فرهنگمان آمده است؟ سینمای ایران پشتوانههایی حیرتانگیز در فرهنگ ما دارد ولی هیچکس مثلا سراغ شاهنامه نمیرود. هزاران نمایش اجنبی که مشخص نیست فرهنگ آنها با ما همخوان است یا نه، ترجمه و اقتباس و اجرا میشود، با میلیاردها پول قابل شستوشو، اما به گنجینه ادب فارسی هیچکس ناخنکی هم نمیزند. یک زمانی کسانی این کار را میکردند؛ مثل علی حاتمی بزرگ که آثارش پر از ترمه و بلور و چیزهایی بود که به ما تعلق داشت. وقتی به تصاویر فیلمهای او نگاه میکردید احساس میکردید چه ایرانی سربلندی هستید. الان چه؟ سالوادور و تگزاس و..
منبع: فارس
10