شهردار نمیشوم/ هرماه از جیب هرخانوادهتهرانی، ۸۰۰هزارتومان میرود
مرعشی گفت:چه کسی گفته است که شهردار نباید خارج از شورا مشخص شود؟ بالاخره یک جناح سیاسی انتخابات را برده است نه ۲۱ نفر. بنابراین ۲۱ نفر منتخب شورای شهر باید نظر جبهه اصلاحات را لحاظ کنند.

سیدحسین مرعشی، رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در گفتگو با خبرآنلاین گزینه بودنش برای شهرداری را رد میکند، هرچند که میگوید: تابع نظر اعضای شورا شهر شهر پنجم است. او به نحوی اعمال نظر شورای عالی اصلاح طلبان در انتخاب شهردار را هم رد نمی کند: «چه کسی گفته است که شهردار نباید خارج از شورا مشخص شود؟ بالاخره یک جناح سیاسی انتخابات را برده است نه ۲۱ نفر. بنابراین ۲۱ نفر منتخب شورای شهر باید نظر جبهه اصلاحات را لحاظ کنند.»
خلاصه ای از گفتگوی خبرآنلاین با سیدحسین مرعشی را در ادامه میخوانید؛
چند روز پیش از قول آقای عارف گفته بودند که اگر سه گزینه اصلی شهرداری یعنی آقایان نجفی، مرعشی و حجتی شهردار نشوند، آمادگی دارم که شهردار شوم. صحت این گفتهها ثابت نشده ولی ...
چه کسی این را گفته بود؟
این مطلب را یکی از کانالهای اصلاح طلب منتشر کرده بود.
این ادبیات به آقای عارف نمیخورد.
از این موضوع گذشته نام شما در رسانهها و از زبان بسیاری برای سمت شهرداری تهران مطرح شده است. خود شما علاقه به این سمت دارید یا اینکه فقط این موضوع گمانهزنی بوده است؟
صحبت زیاد شده ولی در شورا که مسئولیت انتخاب شهردار بر عهده آنها است صحبتی در این باره نشده است.
فکر نمیکنید با توجه به این سابقه طولانی که در عرصه مدیریتی کشور داشتید، به پختگی رسیدهاید که لازم است مدیریت شهر تهران را برعهده بگیرید؟
من در آستانه ۶۰ سالگی هستم و وقت بازنشستگیام فرا رسیده است.
چقدر از شایعاتی که درباره لیست میگویند، درست است؟
هیچ کدامش درست نیست.
لیست را چه کسی تهیه کرد؟
لیست را شورای عالی اصلاحطلبان تهیه کرد.
پس چرا اصلاحطلبان ناراضی هستند؟
هر کسی ترجیحات دیگری داشته که محقق نشده همان طور که ترجیحات من هم محقق نشد.
یعنی ترجیحات شما نیز اشخاص دیگری بودند؟
بالاخره حتما من هم ترجیحاتی داشتم که محقق نشده است.
مثلا؟
مثلا من علاقهمند بودم که آقای حقانی در شورا بماند ولی نماند. اسم دیگران را نمیآورم چون شورا را تضعیف میکند. بالاخره هر کسی ترجیحاتی داشته که وقتی محقق نشد به آن اعتراض کرده ولی یک کار دموکراتیکی بود و کسی تصمیمی را تحمیل نکرد و هیچ پشت پردهای نداشت.
لیست شورا براساس امتیازی که مشخص شده بود؟
افراد تا یک مرحلهای براساس امتیازات انتخاب شدند ولی از مرحله دیگر براساس رای هیات رئیسه و از مرحلهای دیگر با رای شورای عالی انتخاب شدند. از میانه راه مبنا رایگیری بود و امتیاز دیگر معنایی نداشت. انتخاب افراد لیست از ۷۰۰ نفر به ۱۵۰ نفر براساس امتیازات بود، از ۱۵۰ به ۴۲ نفر براساس رای هیات رئیسه بود و از ۴۲ نفر به ۲۱ نفر براساس رای شورای عالی. رایگیری بود و من نمیتوانم به کسی بگویم که شما چرا به شخص مورد نظر من رای دادی یا ندادی؟ نظام رایگیری بود، روش دموکراتیکی بود و به همین دلیل من همیشه از ترکیب لیست دفاع کردم. در مورد حضور من در شهرداری نیز باید این را بگویم که من سالهاست به دلیل مسئولیتی که داشتم خود را بدهکار مردم ایران میدانم و علاقهمندم که تا چند سال دیگری که توان دارم این توان را بدون مسئولیت در خدمت مردم باشم نه با مسئولیت. مگر اینکه ناچار بشم و کار به جایی برسد که اجتنابناپذیر باشد. به آقای الویری هم گفتم که اولویت من این نیست و علاقهای به شهردار شدن ندارم و صلاحیتی را هم در خودم نمیبینم ولی دوستانم را هم تنها نمیگذارم. اگر به نقطهای برسیم که کسی مسئولیت را نپذیرد و بار روی زمین بماند من این بار را بر میدارم چون به اندازه کافی شخصیتهای موثر، صالح و آماده به کار وجود دارد.
چند روز پیش در همایش خانه احزاب گفته شد پول گرفتند تا افرادی را در لیست بگذارند یا رییس دولت اصلاحات با این لیست موافق نبوده است و در لحظات پایانی تصمیم به حمایت از این لیست گرفته است. چقدر این شایعات درست است؟
هیچ زوری نبود. آقای خاتمی خودش بنیان گذار شورای عالی اصلاح طلبان است. هیچ لیستی به طور کامل مورد تایید هیچ کدام از افراد نیست. مگر فکر می کنید من یا آقای عارف یا آقای موسوی لاری که در شورای عالی بودیم و لیست را بستیم، از لیست راضی هستیم؟ ۴۲ نفر نشستیم و رای دادیم، یکی را ما موافق بودیم رای نیاورده، یکی را شما موافق بودی و رای آورده. آقای خاتمی نظراتش را تحمیل نکرده.
شما فکر میکنید که بعد از ۱۴ سال که شورای شهر از دست اصولگرایان خارج شد و به دست اصلاحطلبان افتاد اتفاق بهتری در تهران می افتد؟
ظرفیت اصلاحطلبان حتما از ظرفیت آقای قالیباف و تیمشان وسیعتر و قویتر است ولی به شرط اینکه این ظرفیت را به صحنه بیاورند.
یعنی یک کارگر که ماهی یک میلیون حقوق میگیرد ماهی ۸۰۰ هزار تومانش را باید بابت هزینه اداره تهران به شهرداری بدهد.
این تقریبا متناسب با وضعیت اقتصاد عمومی شهر نیست، به غیر از اینکه شما شهر را بفروشید یعنی در یک خیابان فرعی ۱۰ متری یک سیتی سنتر بزرگ بسازید و پولش را خرج شهر کنید. در واقع از سرمایههای غیرمشهود خرج کنید. به هر حال این موضوع به نقطه نامناسبی رسیده است. چند نکته وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و یکی از آنها این است که آیا سرانه هزینه شهری عددی معقول است یا نامعقول؟ برای اینکه بفهمیم این عدد درست است یا درست نیست باید دو کار را انجام دهیم. باید شاخصها را در دو شهر دیگر ایران مثل اصفهان و مشهد بگیریم و بررسی کنیم که هزینه اداره سالانه شهر چقدر است؟ دوم آنکه باید چند شهر ۸ میلیونی در دنیا مثل لندن، پاریس، سئول، آنکارا یا استانبول را بررسی کنیم و ببینیم که آنها چه وضعیتی دارند. نکته دیگر این است که بررسی کنیم که چند درصد بودجه شهر را برای اداره امور عمرانی و جاری هزینه میکنیم؟
به هرحال همه این هزینه ها فعلا از تراکم فروشی تامین میشود
براساس قانون نوسازی شهرهای ایران که قبل از انقلاب تصویب شده و هنوز هم اجرا میشود، در بخش عمرانی تقریبا باید به صورت سرانه از تمامی سرمایههای موجود در شهر سالانه ۵ در هزار گرفته شود و هزینه نوسازی را باید از منابع قانون نوسازی تامین کرد و از سایر خدمات جدا کرد. به هر حال آنچه که در سالهای اخیر بسیاری در آن افراط شده تراکم شناور یا سیار است. اینکه فردی زمینی ندارد که بخواهد ساخت و سازی در آن انجام دهد اما چون ما به پیمانکار بدهکار بودهایم این را به آینده منتقل کردهایم. این روشهایی نیست که با دوام باشد.
خب راه درآمد شهر چه باید باشد؟
باید بخشی از ماموریتهای شهرداری را به بخش خصوصی و مردم منتقل کنیم. مثلا شهرداری زمانی در شهر فرهنگسرا ساخته است ولی فرهنگسرا در تهران میتواند یک کار اقتصادی باشد. چطور شهرکتابها امروز اقتصادی هستند و هزینهای بر شهرداری وارد نمیکنند، فرهنگسراها هم میتوانند این طور باشند. یا تمرکز بر روی زبالههای شهری. امروز زباله یک بار بر دوش شهر است ولی اگر نگاه اقتصادی به زباله داشته باشیم شاید زباله بتواند هزینههای خود را پرداخت کند. یکی از ظرفیتهای تهران این است که بسیاری از کارها در تهران اقتصادی هستند. یعنی بدون تحمیل هزینه به شهرداری منابع خود را تامین کند. یکی از پر هزینهترین پروژههای عمرانی که در تهران انجام شد پل طبقاتی صدر بود.
در جریان انتخابات که درباره مدیریت شهر بحث میشد چند نفر از اعضای فعلی شورا از جمله آقای حقانی و مسجدجامعی گفتند که تهران شهر سوخته است و شهردار بعدی شهر سوختهای را تحویل میگیرد که انبوهی از بدهی روی دوشش میماند. شما چنین تعبیری را میپذیرید؟
من چنین تعبیری را قبول ندارم. بالاخره هر کسی آمده، کاری کرده است. اگر کسی میخواهد به آقای قالیباف انتقاد کند باید مستند باشد. مثلا اگر به بالا بودن قیمت تمام شده اتوبان صدر انتقاد دارد باید بررسی شود. چون در واگذاری پروژههای بزرگ در تهران مناقصه برگزار نشده همیشه این سوال مطرح بوده که قیمت تمام شده پروژهها بالا بوده است. باید انتقادات را مطرح و بررسی کرد.
در انتخاب شهرداری بحث انتخاب محسن هاشمی مطرح شد و هنوز هم مطرح است و بعد اعلام کردند که کاری باید کرد که از اعضای شورای شهر پست شهرداری را نگیرد. شما با این موضوع موافقید؟
همه دوستان میثاقنامهای را امضا کردند که اصولا منطق قوی بوده که به تجربه ما در شورای شهر اول متکی نبود. در شورای اول جمع زیادی از شورا رفتند و شورا عملا دچار اختلالات درونی شد که به انحلال آن انجامید. این تجربه بدی بود. براساس آن تجربه این بار شورای عالی گفت که هر کسی که میخواهد در شورا بماند و تا آخر در شورا خدمت کند پا به این خدمت بگذارد.
این طور که شما میگویید پس این بحث مطرح میشود که شهردار تهران خارج از شورا مشخص خواهد شد.
چه کسی گفته است که نباید خارج از شورا مشخص شود؟ بالاخره یک جناح سیاسی انتخابات را برده است نه ۲۱ نفر. بنابراین ۲۱ نفر منتخب شورای شهر باید نظر جبهه اصلاحات را لحاظ کنند.
اگر شورای عالی به این نتیجه برسد که آقای مرعشی باید شهردار شود این اتفاق می افتد؟
حتما. اگر شورای عالی اصلاحطلبان صلاح بداند و ورود کند و مصداق تعیین کند باید ۲۱ نفر از آن تبعیت کند. اصلا با این منتخب عزیز و شریفمان تعارف نداریم.
اگر آنها تبعیت نکنند چه میشود؟ اگر از داخل آنها الهه راستگو در بیاید چه؟
لیستی که ما بستیم از داخلش الهه راستگو در نمیآید.
15