عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی و اجتماعی:

تندروها از خط قرمزها رد شده اند؛ نمونه اش علم الهدی/ حکومت برای تندروها آینده ‎ای قائل نیست/ تندروها اصالت رفتاری ندارند

تحلیلگر اصلاح‌طلب معتقد است که میدان دادن برای حضور یک جریان معتدل در انتخابات ریاست‌جمهوری، پایانی برای تندروها در ایران بود.

تندروها از خط قرمزها رد شده اند؛ نمونه اش علم الهدی/ حکومت برای تندروها آینده ‎ای قائل نیست/ تندروها اصالت رفتاری ندارند

 عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن با اشاره به کارکردهای جریان تندرو در کشور، توضیحاتی درباره ادامه حیات این جریان ارائه داده است.

بخشی از این مصاحبه را می‌خوانید:

‌با توجه به تمایل حاکمیت برای پیشبرد برخی امور کشور و مخالفت جریان‌های تندرو و ایستادن در برابر حاکمیت، آیا ادامه این روند منجر به تقلیل قدرت تندروها و برخورد و یا بی‌اعتمادی حاکمیت با آنها خواهد شد؟

از آخرین جزئیات روابط سیستم سیاسی ایران با تندروها اطلاعی ندارم، ولی معتقدم که انتخاب آقای پزشکیان و اجازه دادن برای حضور ایشان در انتخابات پایانی برای تندروها بود.

در واقع آنها به‌طور واضح انتظار داشتند که دیگر اجازه داده نشود از جریان‌های دیگر کسی به‌عنوان رئیس‌جمهور نامزد و انتخاب شود و در واقع همان زمان پایان این گروه کلید خورد و در سراشیبی قرار گرفتند. البته سیستم با طرفداران آنها هم‌پوشانی‌هایی دارد؛ ولی هسته تندروها جدای از سیستم سیاسی است و در عین حال در برخی از موارد اشتراک‌نظر دارند.

‌آینده تندروها در ایران و جایگاه سیاسی آنها چه خواهد بود؟

هیچ‌کس آینده خاصی برای این گروه قائل نیست، نه‌تنها اصولگراها که حتی حکومت نیز برای آنها آینده ‎ای قائل نیست. 

‌آیا می‌توان اینگونه گفت که حاکمیت تندروها را از جریان هسته سخت قدرت حذف می‌کند؟

خیر، نیازی به حذف کردن ندارد. همانقدر که آنها را حمایت نکنند، به تدریج حذف خواهند شد. الان حتی در درون جریان تندرو نیز اختلاف وجود دارد و علیه همدیگر صحبت می‌کنند و کسانی که در این جریان همچنان حضور دارند نیز اینگونه توجیه می‌کنند که ما به دلایل دیگری با مذاکرات مخالفت می‌کنیم. در مجموع تندروها خیلی بی‌اعتبار شده‌اند، البته که از نظر ما بی‌اعتبار بودند، اما در میان خودشان نیز بی‌اعتبارتر شدند؛ بنابراین نیازی به حذف کردن نیست، کافی است که مورد حمایت قرار نگیرند و به تدریج این حذف اتفاق خواهد افتاد. 

‌در جوامع سیاسی اینگونه مطرح است که حکومت به تندروها بی‌اعتماد شده است؛ آیا این استدلال درست است؟

بله؛ زیرا کارهایی را انجام داده‌اند که خطوط قرمز را رد کرده است، برای نمونه اعتراضاتی که آقای علم ‎الهدی به مسائل گوناگون دارند، بیشتر این تحلیل را به ذهن می‌آورد که موجب بی‌اعتمادی سیستم سیاسی است، اما با وجود همین بی‌اعتمادی نیز لزومی به برخورد نیست، همین‌که کاری به آنها نداشته باشند و حمایتی صورت نگیرد از اعتبار خواهند افتاد.

‌اما این مسئله مطرح است که از بین رفتن جریان تندرو هیچ‌وقت رخ نخواهد داد و همواره یک عده تندرو از جریان‌های سیاسی مختلف وجود دارند.

این معنایی متفاوت دارد و اگر این گروه نیز حذف شوند، یک عده دیگری به‌عنوان تندرو شناخته می‌شوند. این یک امر نسبی است و در اینجا مهم این است که قدرت اجرایی تندروها در برخورد با مسائل گوناگون چگونه است. همیشه و در هر جامعه‌‍ای طرف‌های سیاسی مختلف از محافظه‌کار گرفته تا تندرو براساس شرایط وجود دارد. زمانی گروه‌هایی که اقدامات چریکی و مسلحانه انجام می‌دادند تندرو محسوب می‌شدند و امروز دیگر آن گروه‌ها وجود ندارند و گروه‌های دیگری در دسته تندروها قرار می‌گیرند و این مسئله مقایسه‌ای است، نه ذاتی. 

‌از نظر زمانی، الان در شرایط مذاکرات ایران و آمریکا قرار داریم و تندروها همان اعتراضاتی را که در مذاکرات برجام داشتند نیز امروزه دارند. در مقام مقایسه، حاکمیت الان چه رویکردی دارد؟ آیا تمایل دارد که تندروها بمانند و همین صداهای ناقص هم برای حفظ اعتبار سیاسی وجود داشته باشد؟

بخش تندروها در چارچوب موجود سیاسی کارکرد ابزاری داشتند و در هر دوره‌ای برای یک جریان منافعی داشتند و سپس به ابزاری علیه خود آن جریان تبدیل شدند. بنابراین تندروها اصالت رفتاری ندارند و به همین دلیل است که وقتی فراخوانی جلوی مجلس برگزار می‌شود برای مدت‌ها یک گروه ۳۰ تا ۴۰ نفره بیشتر با آنها همراهی نمی‌کنند. 

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • حائری
    2

    الان توپ در زمین شما ها است چه گلی به سرمردم زدید جز تورم وتبعیض وبی غیرتی وبی دینی ونا امنی وبیکاری وووو دلسوزان این انقلاب در این راه عزیزشان را ازدست دادند و یا جا نباز شد شما که درزمان جنگ معلوم نبود کجا بودید واز ترس مرک کجا مخفی شده بودید الان ادعا دارید وجولان می دهید ؟

  • رحمت
    0

    قابل توجه آقای عبدی تحلیل گر مسائل آبکی سیاسی. در این کشور برای ارتزاق از بیت المال و چپاول اموال و بودجه عمومی گروه‌های مختلفی بوجود آمدند وهریک با نقش و نگاری مشغولند تا وقتیکه انسان های لایق و شایسته در راس امور قرار نگیرند روال به همین منوال می گذرد و سال به سال بدتر خواهد شد بارزترین نمونه کشور کره شمالی که مردمش در بدبختی و فلاکت هستند و حاکمیت اش در رفاه کامل بس تا وقتیکه ملت به خوب و بدش وخیروشرش آگاهی ندارد وضعیت کشور همین هست