حمایت از فلسطین به کدامین دلیل؟(قسمت اول)
علت حمایت ایران از مردم فلسطین و مبارزه با پدیده صهیونیسم چیست؟ اگر حق حاکمیت برسرنوشت را به رسمیّت مى شناسیم این مردم فلسطین هستند که باید برای کشورخود تصمیم بگیرند پس چرا مسأله فلسطین برای ما اینقدر دارای اهمیّت است؟
علت حمایت ایران از مردم فلسطین و مبارزه با پدیده ى صهیونیسم چیست؟ آیا ازمنظرایدئولوژى است یا سیاسى؟ اگر حق حاکمیت برسرنوشت را به رسمیّت مى شناسیم این مردم فلسطین هستند که باید برای کشورخود تصمیم بگیرند پس چرا مسأله ى فلسطین برای ما این قدر دارای اهمیّت است؟
مسئلهی حمایت از فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مسائل اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است.در چرایی اتخاذ این سیاست تحلیلها و توجیههای بسیاری مطرح است، سیاست جنگ نیابتی گروههای مبارزاتی فلسطین به جای ایران، مشغول شدن اسرائیل در فلسطین و غفلت از تحرکات ایران، تضعیف اسراییل به عنوان یکی از قدرتهای منطقهای و توازن قوا در منطقه و ... اما دلیل اصلی و محرک اصلی جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از مردم فلسطین، مطلبی است که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند: طرح مسئلهى فلسطین براى جمهورى اسلامى یک امر تاکتیکى نیست؛ یک امر بنیانى است، از اعتقاد اسلامى ناشى میشود. وظیفهى ماست که این کشور اسلامى را از سلطه و چنگ قدرت غاصب و پشتیبانهاى بینالمللىاش در بیاوریم، به دست مردم فلسطین بسپاریم؛ این وظیفهى دینى است، وظیفهى همهى مسلمانهاست؛ همهى ملتهاى اسلامى، همهى دولتهاى اسلامى وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند؛ این یک وظیفهى اسلامى است.»
در این راستا در قسمت اول این مقاله به مبانی فقهی دفاع از سرزمین های اسلامی می پردازم و در قسمت دوم به منافع جمهوری اسلامی در حمایت از فلسطین می پردازیم.
مبانى فقهى دفاع از سرزمینهاى اسلامى
وجوب دفاع از سرزمینهاى اسلامى از ضروریات فقه اسلام است ؛ بر اساس آیات ، روایات و ادله عقلی متعدد جامعه اسلامى پیکره واحدى است و مسلمین نمىتوانند در قبال تهاجم بیگانگان به سایر مسلمانان بىتفاوت باشند. چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم با صراحت به حمایت و دفاع از ستمدیدگانی که مورد ظلم قرار گرفته و از وطن و کاشانه خویش اخراج و آواره شده اند ، فرمان می دهد: «قاتلوا فى سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین واقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنه اشدّ من القتل ولاتقاتلوهم عند المسجد الحرام حتى یقاتلوکم فیه فان قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاءالکافرین» و «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ». و همچنین « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً» ؛ «چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و کودکانى که پیکار نمىکنید؟! همان افراد که مىگویند: پروردگار ما را از این شهر (مکّه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده واز جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما».
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز مىفرماید: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» و «من سمع رجلاً ینادى یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ هر کس فریاد استغاثه هر مظلومى (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود که مسلمین را به یارى مى طلبد، اما فریاد او را اجابت نکند مسلمان نیست.» در صحیح بخارى نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمى کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمى کنند و به خود وا نمى گذارند». در مسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت روایت شده است که: «که هر کس نزد او مؤمنى خوار شود ولى او را یارى نکند، در حالى که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عزو جل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد نمود.
دستور نورانى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام)مبنى بر این که ««کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً؛ همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید» نیز بر این نکته مهم دلالت دارد که در اسلام، مسؤولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفهاى همگانى است؛همه باید یکپارچه، در برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم باشند.
بر این اساس دفاع تنها بر کسانى واجب نیست که از سوى دشمن مورد هجوم قرار گرفتهاند، بلکه همه مسلمانان وظیفه دارند در مقام دفاع از مسلمانانى که در بخشى از سرزمینهاى اسلامى مورد تجاوز قرار گرفتهاند، دفاع کنند و با جان و مال خود در راه خدا جهاد نموده و در زمینههاى مختلف سیاسى، اقتصادى و نظامى حمایت های لازم را به عمل آورند. این موضوع مورد اتفاق فقها و اندیشمندان شیعه و سنّى می باشد:
«دکتر صبحى محمصانى» نیز در ضمن شمارش موارد جهاد دفاعى، یکى از اقسام آن را دفع تجاوز متجاوزان و ستمگران و کسانى که مسلمانان را از خانه هایشان آواره ساخته و از وطنشان اخراج کرده اند، آن گونه که براى امت فلسطین در قرن بیستم پیش آمد، دانسته و مى افزاید: «جهاد در این وضعیت نه تنها جایز و مشروع است، بلکه از واجب ترین فرایض دینى و ملّى و اجتماعى است و از مقوّمات و استوانه هاى کرامت واحترام وطن و ساکنان در آن است.» و «عمر احمد الفرجانى» نیز چنین می نگارد :«اسلام قلمرو مکانى خاصى را براى دفاع از مظلوم معین نکرده است، هر جا که ظلمى رخ بدهد، حتى در داخل کشورهاى غیر اسلامى، جهاد براى رفع ظلم از مسلمین یا غیر مسلمین، مشروع است.» «شیخ ناصرالدین البانى» نیز با صحه گذاشتن بر جهاد دفاعى علیه دشمنى که به برخى از سرزمین هاى مسلمانان حمله نموده است، مصداق بارز آن را اسرائیل غاصب دانسته، مى گوید: «تمام مسلمانان در قضیه فلسطین گناه کارند تا آن زمان که اشغالگران صهیونیست را از سرزمین فلسطین بیرون برانند.
استاد شهید مطهرى نیز در این زمینه مى فرماید: «هرگاه گروهى با ما نخواهد بجنگد ولى مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد انسان ها شده است، و ما قدرت داریم آن انسان هاى دیگر را که تحت تجاوز قرار گرفته اند نجات دهیم، اگر نجات ندهیم در واقع به ظلم این ظالم نسبت به آن مظلوم کمک کرده ایم. ما در جایى که هستیم، کسى به ما تجاوزى نکرده، ولى یک عده از مردم دیگر که ممکن است مسلمان باشند و ممکن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند مثل جریان فلسطینى ها که اسرائیلى ها آن ها را از خانه هایشان آواره کرده اند، اموالشان را برده اند، انواع ظلم ها را نسبت به آن ها مرتکب شده اند، ولى فعلاً به ما کارى ندارند، آیا براى ما جایز است که به کمک این مظلوم هاى مسلمان بشتابیم براى نجات دادن آن ها؟ بله، این هم جایز است، بلکه واجب است، این هم یک امر ابتدایى نیست. این هم، به کمک مظلوم شتافتن است، براى نجات دادن از دست ظلم بالخصوص که آن مظلوم مسلمان باشد.
در تجاوز اسرائیل به کشورهاى اسلامى حضرات آیات سید محسن حکیم، سید هادى میلانى، شهاب الدین مرعشى نجفى، سید ابوالقاسم خویى، على موسوى بهبهانى، بهاءالدین محلاتى، سید عبدالله شیراز ى،و بسیارى دیگر از علما با صدور اعلامیههایى از عموم مسلمانان خواستند تا به یارى مسلمانان مظلوم فلسطین و کشورهاى مورد تجاوز بشتابند. در بخشى از اطلاعیهها آیت الله شیخ بهاءالدین محلاتى آمده است: «بر همه مسلمانان جهان واجب است که از هرگونه مساعدت مادى و معنوى نسبت به اعراب مسلمان دریغ ندارند و هر نوع معامله و ارتباطى که منشأ تقویت اسرائیل بشود یا در آمادگى آنها براى مبارزه و پیکار با کشورهاى عربى دخالت داشته باشد، حرام و در حکم مبارزه با اسلام است.
قسمت دوم مقاله را اینجا بخوانید.
18