اظهارات جالب پناهیان، از شاگرد آیت الله مصباح:
من به دنبال ظهور سفیانی در شام بودم آن هم بعد از 1400 سال؛ داعش همان بود / باید نیروها را برای پولدار شدن و رئیس شدن تربیت کنیم
پناهیان توصیه کرد: جوانان مهدوی مدیریت و اصول تجارت بخوانند چراکه میخواهند زمین را اداره کنند، شمایی که نمیتوانی اقتصاد شهر را نجات دهید چگونه میخواهید اقتصاد زمین را اداره کنید.
یک شاگرد آیت الله مصباح یزدی با اشاره به اینکه اقتصاد مقاومتی وظیفه ما است، گفت: این اقتصاد حکمتی در زمینه ظهور دارد، مهدویت صرفا کار اعتقادی نمیخواهد آموزش سیاست، اقتصاد و تجارت، به استقلال رساندن در امر اقتصاد از علوم لازم برای حکومت اسلامی است.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان در همایش دومین اجلاس بینالمللی فعالان مهدوی که در محل سالن همایشهای حرم مطهر رضوی برگزار شد، گفت: اتفاقی که بعد از ظهور ایجاد میشود این است که منتظرانی که به آنها ظلم شده وارثان زمین و روسای مردم میشوند.
به نوشته فارس، وی بیان کرد: روال ظهور یک روال طبیعی است که اگر بنا باشد غیر آن ایجاد شود وهن قرآن و دین است، یعنی اگر یک شب امام زمان و یارانش در کنار مکه ظهور کنند بدون اینکه زمینهسازی شکل بگیرد و دشمنان را نابود کنند و کسانی به حضرت پیوستند که آموزشی ندیدند این همه وهن دین و رسول خدا(ص) است.
وی افزود: پس چرا این مسائل برای خود پیامبر ایجاد نشد؟ این همه مقدمات طبیعی را حضرت به کار گرفتند برای روال طبیعی بود.
پناهیان با بیان اینکه خدا امور را با سبب آن انجام میدهد، تاکید کرد: خدا قرآن را با اسباب حفظ آن قرار داد، معجزه الهی و تحول دلها وجود دارد و منکر این نیستم این مسئله حتی در روزهای انقلاب هم رخ داده بود و برای سامان گرفتن شرایط تا چند وقت این مسئله وجود داشت.
استاد اخلاق متذکر شد: تحولها با ظهور هم بیشتر میشود اما اینکه بدون مقدمه حضرت با اصحاب ظهور کنند و مردم هیچ کاره باشند، امکان ندارد.
وی با بیان اینکه ما اکنون در متن این اتفاقاتی هستیم که در کشورهای همسایه رخ میدهد و زمینه را برای ظهور مهیا میکنند تاکید کرد: من به دنبال ظهور سفیانی در شام بودم آن هم بعد از 1400 سال و بعد آنقدر به طور طبیعی این رخ داده است که همه آن را میدانیم و داعش همان بود که مجسمه ابوسفیان را نصب کرده بودند.
پناهیان با تاکید بر ینکه دشمنان راهی برای نفوذ در دین جز خود دین ندارند، افزود: برای ظهور سفیانی یک جریان چندین ساله وجود داشته و این مسئله برای بعد از ظهور هم وجود دارد.
وی اظهار کرد: بعد از ظهور ما صاحب قدرت میشویم این یعنی چه؟ این قدرت موجود در دنیا از بین نمیرود بلکه به دست مذهبیها میافتد و یک زمانی متمول شدن فخر یاران امام زمان است و مردم با ثروت زندگی میکنند.
شاگرد مصباح یزدی ایجاد عدالت را تنها یک درصد ماجرای ظهور دانست و گفت: اینکه تمام ثروت را در اختیار تو قرار دهند و یک قدم خلاف برنداری این کاری بعد از ظهور است.
پناهیان متذکر شد: بعد از ظهور به طور طبیعی صاحب قدرت میشوی و باید کسانی را تربیت کرد که توان رئیس شدن داشته باشند.
استاد اخلاق با بیان اینکه تنها انجام کار فرهنگی برای امام زمان کافی نیست، گفت: اینکه ما فقط کار فرهنگی انجام دهیم و در انجام امور مالی، اقتصادی و سیاسی با هم اتحاد نداشته باشیم در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) دچار مشکل میشویم.
وی اظهار کرد: ما باید نیروها را برای پولدار شدن و رئیس شدن تربیت کنیم، کسانی که ریاست طلب هستند برای ریاست زمین مناسب نیستند و کسانی که تشنه قدرت هستند هم مناسب پولدار شدن نیستند، پس قدرت و پول زمان امام زمان(عج) روی زمین بماند؟
پناهیان با بیان اینکه هنوز برخی افراد تنزهجویی دارند از اینکه مردم را برابر رای دادن به افراد آگاه کنند، متذکر شد: جوانان مهدوی مدیریت و اصول تجارت بخوانند چراکه میخواهند زمین را اداره کنند، شمایی که نمیتوانی اقتصاد شهر را نجات دهید چگونه میخواهید اقتصاد زمین را اداره کنید.
مسئله، مسئله وراثت زمین است، وراثت یعنی قدرت، امروز به جوانان میگویی با هم متحد شوید، میگویند ما در مسائل اقتصادی نمیتوانیم متحد شویم، این ضعف ما است
وی با اشاره به اینکه اقتصاد مقاومتی وظیفه ما است، اظهار کرد: این اقتصاد حکمتی در زمینه ظهور دارد، مهدویت صرفا کار اعتقادی نمیخواهد آموزش سیاست، اقتصاد و تجارت، به استقلال رساندن در امر اقتصاد از علوم لازم برای حکومت اسلامی است.
شاگرد مصباح یزدی خاطرنشان کرد: این مسائل را جدی بگیرید، کانونهای مهدویت باید این مسائل را آموزش دهند، حتما نیاز نیست تعاونی اقتصادی بزنید، آموزش بدهید هرچند تعاونی زدن هم لازم است.
پناهیان تاکید کرد: مسئله، مسئله وراثت زمین است، وراثت یعنی قدرت، امروز به جوانان میگویی با هم متحد شوید، میگویند ما در مسائل اقتصادی نمیتوانیم متحد شویم، این ضعف ما است.
وی با بیان اینکه به طور طبیعی باید مقدمات ظهور فراهم شود، تصریح کرد: باید در زمینه راهبردی اندیشههای مهدوی فعالیت کرد.
شاگرد مصباح یزدی با تاکید بر اینکه از منصوب شدن یک مسؤول وظیفهشناس خوشحال میشویم، اما این فرد وظیفه شناس را چه کسی باید تربیت کند؟ اظهار کرد: کار ما کار مقدمهسازی است و باید برای یاری به امام فرد مسؤول تربیت کنیم.
17
افسانه ظهور
اگر منظورت از افسانه ظهور غیر واقعی بودن ظهور هست که بهتره اطلاعاتت رو بیشتر کنی و متوجه بشی که ظهور حقیقت داره من همچنین در جواب آقای پناهیان میگم که آقای محترم مگر تو متولی دین هستی که نگران تربیت افراد برای ظهور هستی چقدر انحراف در حرفات واضحه و اگر کسی دوتا کتاب خونده باشه میفهمه که حرفای شما چقدر بی اساس و ضعیفه برای فهم بیشتر مطلب همه رو ارجاع میدم به کتاب ولایت رهبری و روحانیت شهید بهشتی که در اونجا گفته شده که کارهای ظهور بر اساس روال معمول و همیشگی بشر نیست و...
بنده یک سوال دارم یکی جواب ما رو بده .مکر خداوند نمیفرمایند من از موزه چشم ورک کردن ب شما نزدیکترم واز من بخواهید هر تقاضایی را خوب وقتی اینقدر خدا نزدیکه دیگه برای امام زمان جایی وجود نداره .وقتی میبینی فقط خداست که باید ازش بخوای وخدا میگه اعمال هر فردی نشانده رابطه و نزدیکی او با خدا است.دیکه امام زمان کجای ما وخدا قرار داره
شماها خود از پیشقراولان سفیانی هستید وبا این افساد هرگز در پی ظهور مهدی (عج) نیستید. وای بر کشوری که شماها معلم اخلاقش هستید...
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفین در زمین منت نهیم و آنها را مشمول مواهب خود نمائیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم. چقدر این آیه و آیه ما بعد آن، گویا و امیدبخش است؟ چرا که به صورت یک قانون کلى و در شکل فعل مضارع و مستمر بیان شده است تا تصور نشود اختصاص به مستضعفان بنىاسرائیل و حکومت فرعونیان داشته، مىگوید: ما مىخواهیم چنین کنیم ... یعنى فرعون مىخواست بنى اسرائیل را تار و مار کند و قدرت و شوکتشان را درهم بشکند، اما ما مىخواستیم آنها قوى و پیروز شوند. او مىخواست حکومت تا ابد در دست مستکبران باشد اما ما اراده کرده بودیم که حکومت را به مستضعفان بسپاریم! و سرانجام چنین شد. ضمناً تعبیر «منت» به معنى بخشیدن مواهب و نعمتها است و این با منت زبانى که بازگو کردن نعمت به قصد تحقیر طرف مقابل است مسلماً کار مذمومى است، فرق بسیار دارد. در آیات 5-6 سوره قصص، خداوند پرده از روى اراده و مشیت خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امر را در این زمینه بیان مىکند که با هم پیوند و ارتباط نزدیک دارند. نخست اینکه ما مىخواهیم آنها را مشمول نعمتهاى خود کنیم؛ «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ» دوم اینکه ما مىخواهیم آنها را پیشوایان قرار دهیم؛ «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» سوم اینکه ما مىخواهیم آنها را وارثان حکومت جباران قرار دهیم؛ «وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» چهارم اینکه ما حکومت قوى و پا بر جا به آنها مىدهیم؛ «وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ» و بالأخره پنجم اینکه آنچه را دشمنانشان از آن بیم داشتند و تمام نیروهاى خود را بر ضد آن بسیج کرده بودند به آنهانشان دهیم؛ «وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ» چنین است لطف عنایت پروردگار در مورد مستضعفان
خدا نکند گدا معتبر شود اگر معتبر شود از خدا بیخبر شود نمونه اش را زیاد می توان دید آقازاده های دزدی که یک شبه به همه چیز رسیده اند حاصل دست پخت شما هستندای سفیانی تو را دیگر کجای دین بگذارند
لاف عشق و گله از یار بسی لاف دروغ عسق بازان چنین مستحق هجرانند یک اشاره از هزار اشاره میکنم : ریسک سیاسی و جرا و جنجال داخلی شما امنیت اقتصادی کشور را به خطر انداخته و دودش به چشم غیر شما رفته