قاچاق فیلم بلای جان سینمای ایران/ از "مارمولک" تا "گشت2"/ دست های پشت پرده یا نبود قانون کپی رایت
تاریخچه قاچاق فیلم به سال 69 با فیلم های
به گزارش خبرفوری فیلم های «آدم برفی»، «زیر درختان زیتون»، «طعم گیلاس»، «مصائب شیرین»، «شوکران»، «دایره»، «شور عشق»، «طلای سرخ»، «مارمولک»، «میهمان مامان»، «کما»، «سنتوری»، «بارکد»، «کوچه بی نام»، «اژدها وارد می شود»، «ناهید»، «ملبورن»، «ماهی و گربه»، «یک دزدی عاشقانه »، «ابد و یک روز»، «فروشنده» و این روزها "گشت ارشاد2" در شبکه غیرمجاز توزیع شد. نکته حایز اهمیت این که تعدادی از این آثار تنها در برخی از شهرستان ها به صورت محدود توزیع شدند به طور مثال «بارکد» به صورت محدود در شهر مشهد توزیع شد یا «ملبورن» در اصفهان اما نکته حایز اهمیت این که ستاد حمایت و صیانت از آثار فرهنگی همچنان فعالیت موثری نمی کند و هم اینک نیز به این فعالیت غیرموثر خود ادامه می دهد.
اوج این خیانت سینمایی در زمان فیلم پر مخاطب و جذاب "مارمولک" اتفاق افتاد که با کمترین کیفیت تصویری در دسترس قرار گرفت. این فیلم که نوروز ۱۳۸۳ در تهران مخاطبان بسیاری را به سالنهای سینما کشانده بود پس از فقط بیست روز و با فروش ۷۰۰ میلیون تومان، بطور ناخواسته و تقریباً به اجبار، به علت حساسیتهای به وجود آمده، از پردهها پایین آمد. این توقیف خودخواسته فضا را برای عرضهکنندگان سیدیهای فیلم در پیادهروها آماده ساخت. مارمولک ابتدا در قالب نسخهای برگرفته شده از پرده سینما که به وضوح صدای خنده تماشاگران در سالن را به همراه داشت توزیع شد و حتی با این کیفیت صدای نامطلوب هم به سرعت در بازار غیررسمی به فروش رفت و با وجود شکایت ها و پیگیری ها نتیجه ای حاصل نشد.
بعد از آن که زمان زیادی از حضور قاچاقچیان فیلم نمی گذرد مربوط به فیلم «فروشنده» که مربوط به سال گذشته است و در تازه ترین توطئه فرهنگی قاچاق فیلم «گشت2» اتفاق افتاده که رکورد فروش ساخته اصغر فرهادی را زده و هنوز در برخی شهرها روی پرده سینماست.
به گفته مدیرعامل "تصویر گستر پاسارگاد" که مسئولیت پخش فروشنده را به عهده داشت توزیع نسخه قاچاق «فروشنده» باعث مرگ شبکه خانگی می شود.
اسدزاده دراین باره گفته است: هرچه به سازمان سینمایی و وزارت ارشاد نامه نوشتم و پیگیری کردم هیچ جوابی نشنیدم و نتیجهای حاصل نشد. نتیجه پیگیرهای محلی ما از شهرستان این بود که نسخهای از فیلم را فردی ناشناس که غیر محلی بوده است، به یک ویدئو کلوپ به قیمت ۱۰۰ هزار تومان فروخته است. در نسخهای که هم اکنون بصورت قاچاق عرضه شده است، حتی تصحیح رنگ، موسیقی و کارهای فنی هم صورت نگرفته است. علاوه بر فیلم فروشنده فیلمهای «ابد و یک روز» و «یک دزدی عاشقانه» هم به صورت نسخه وزارت ارشاد جهت پروانه نمایش سینمایی قاچاق شده است.
مصطفی ابطحی مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری و رئیس ستاد صیانت از محصولات سینمایی و سمعی و بصری اعتقاد دارد: نکتهای که درباره کپی فیلمهای ایرانی در داخل کشور وجود دارد این است که اکثر این فیلمها از کانالهای خارج از کانالهای مرسوم و معمول موجود به دست مافیای قاچاق میرسد. به عنوان مثال نسخهای از یک فیلم برای جشنواره خارجی ارسال میشود و از نسخه ارائه شده به آن جشنواره خارجی کپی برداری میشود و در اختیار مافیای قاچاق قرار میگیرد..»
این در حالی است که سعید سهیلی که به تازگی در شوک قاچاق فیلم خود قرار گرفته می گوید: معتقدم پشت اين قضيه، يک برنامهريزي و توطئه وجود دارد و متأسفم که تمام پيگيريهايم از قوهقضائيه و ديگر ارگانهاي مربوط، راه به جايي نبرد.
او افزود: البته ظاهر قضيه اين است که عدهاي قاچاقچي، فيلم «گشت۲» را قاچاق کردند اما حدس و گمان من اين است که اگر نقاب از چهره آنها برداشته شود، صورتهاي آشنايي را ميبينيم چون معتقدم پشت اين قضيه، يک برنامهريزي کاملا هماهنگ شده و با زمينهچيني قبلي وجود دارد زيرا نسخه قاچاقشده همان کپي فيلم است که به اداره بازرگاني صداوسيما جهت بازبيني فيلم براي گرفتن تيزر داده شده بود.
به راستی چه دلیلی باعث می شود تا آثار سینمایی پرفروش و قابل تحسین گریبانگیر قاچاق فیلم می شود. نبود قانون کپی رایت در کشور یا خیانت اهالی رسانه به خودی یا نبود قانون ممیزی برای آثار سینمایی یا قیمت بالای بلیت های سینما یا نبود قانون حفظ حقوق آثار هنری یا کم کاری سیستم قضایی در حوزه هنری یا بیش از همه نبود وجدان فرهنگی در ایران که منجر به سو استفاده افراد مختلف در رده های شغلی گوناگون می شود. از اصحاب فرهنگ و هنر بگیرید تا دلالی که زحمات یک گروه هنری را با اندک پولی به باد فنا می دهد؟!
چرا با وجو اینکه ستاد صیانت از محصولات سینمایی و سمعی و بصری در کشور وجود دارد باز هم هنرمندان کشور دچار چنین حوادثی می شوند. البته که در این میان موضوع قاچاق فیلم مطرح است اما این خیانت فرهنگی تنها مختص به سینماگران نمی شود و موسیقی دانان، ناشران، نویسندگان، طراحان و روزنامه نگاران نیز ضربه سختی از این ماجرا خورده اند تا حدی که بعضی افراد تمام هستی شان و ماحصل عمر کاری شان را از دست داده اند..
اگر هر یک از ایرانیان احساس کنند این فیلم یا هر اثر هنری دیگری جزو حقوق و سرمایه شخصی خودش است آیا باز هم چنین اتفاقات ناگواری رخ می دهد؟
27