حافظ، جامعه، سدسازی و شهردار رشت
باید حافظ بخوانیم و حافظ را بفهمیم تا جامعه را بشناسیم. حافظ فقط یک شاعر نیست، او یک روزنامهنگار و یک مصلح اجتماعی است. حافظ نباید از حافظه ما مردم کم شود و یا فقط سال به سال با آن فال بگیریم. حافظ حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و میراثی عظیم برای اصلاح جامعه برای ما بر جای گذاشته است.
به گزارش خبر فوری به نقل از گلوتی ، دیوان حافظ ضداختلاس، ضد مالمردمخوری و ضد پارتیبازی است. ملتی که حافظ را بفهمد هم بین خطوط رانندگی میکند و هم زبالههایش را تفکیک میکند. دولت حافظشناس نه جنگلهایش را شخم میزند و نه مردمش را برای جرعهای آب به جان هم میاندازد. چون حافظ ضدسدسازی است. چون ضد سالوس و دروغ است پس ضد پروژهسازی محیطزیستی و کارشناسیهای دروغین هم هست. حافظ چون ضد ریاست پس ضد آنهاست که ظاهر خود را طبق استاندارد جامعه درست کردهاند و در جامعه الگووار زندگی میکنند اما در خانه آن کار دیگر و آن کارهای دیگر میکنند.
حافظ این گونه میراثی برای ما بر جا گذاشته است. پس بدیهی است برخی نخواهند حافظ در حافظه مردم جای بگیرد و ترجیح میدهند حافظ همان کتاب سالی یکبار شبهای یلدا باشد. آن هم فقط برای فال عاشقانه گرفتن، نه برای دقیق شدن در جامعه!
پس نیاز نیست که در خانه هر ایرانی یک دیوان حافظ باشد نیاز است در حافظه ما دستکم ده غزل از حافظ باشد با علم به این که بدانیم چه پیام اجتماعی در آن نهفته است. وای به حال ملتی که حافظ را در حد پیاله و شراب و یار و زلف پایین بکشد و به پیامهای دیگرش توجه نکند. نتیجه توجه سطحی به کلیدواژههای شعر حافظ همین مسئولی است که خودش به خودش نامه مینویسد و درخواست خانه میکند. حافظ علیه همین چیزها در غزلهایش قیام کرده است.
35