زلزله و جمیله

به گزارش خبر فوری به نقل از گُلوَنی ، حقیقتش می‌خواهیم حفظ کنیم؛ اما وقتی جیغ برادرها و خواهرها بلند می‌شود، وقتی تمام همسایه‌ها می‌ریزند درون راه‌پله و چهارپله یکی به سمت درب خروج می‌دوند و فریاد می‌زنند: «خدایا غلط کردم.»

وقتی لوسترمان بر روی سقف خانه جوری می‌رقصد که جمیله خدابیامرز کف می‌کند، وقتی پدرمان با این زیرشلوارهای زمستانه که شبیه ساپورت است قصد دارد از منزل خارج شود، وقتی می‌خواهی کنار دیواری پناه بگیری ولی یادت می‌افتد دیروز که می‌خواستی یک میخ کوچک بر آن دیوار بکوبی دو سوم دیوار فرو ریخت، وقتی مادرت جیغ می‌کشد و می‌گوید برو آن کاپشن و چادر و پول و کارت ملی و آب معدنی و بیسکوئیت و لوازم کمک‌های اولیه و طلا و جواهرات و بدلیجات و کتاب « آشپزی در پیک‌نیک» و شلوار راحتی بابات و پاوربانک خودت و قابلمه ۸ نفره‌ی تفلون و نوشابه کوکاکولای توی یخچال و یه بسته از اون باقالی‌های تو فریزر بردار و بیار، وقتی می‌خواهی زیر میز پناه بگیری اما پایت به گوشه‌ی مبل گیر می‌کند و با سر می‌افتی جلوی پای پدرت و او هم به تو گیر می‌کند و بر زمین می‌خورد و یک وجب از استراتژیک‌ترین ناحیه‌ی ساپورت زمستانه‌اش جر می‌خورد، وقتی می‌خواهی از روی زمین بلند بشوی ناگهان سینی مسی دکوری که روی دیوار بود بر فرق سرت آوار می‌شود، وقتی از روی لج می‌خواهی لگدی به سینی مسی که حالا روی زمین افتاده است بزنی ولی پایت خطا می‌رود و پدرت که هنوز روی زمین است را نشانه می‌روی و یک وجب دیگر از ساپورت زمستانه‌اش را جر می‌دهی، وقتی لرزش زمین به پایان می‌رسد و تو سعی می‌کنی آرام باشی ولی هم‌چنان لوستر خانه جمیله خدابیامرز را به مبارزه می‌طلبد و همسایه در راه‌پله به جان مادرش قسم می‌خورد که از این پس نمازهایش را می‌خواند، نمی‌توان آرامش خود را حفظ کرد. قبول کنید نمی‌توان آرامش خود را حفظ کرد. اصلاً خود این مدیران و مسئولین که مدام می‌گویند در هنگام وقوع زلزله آرامش خود را حفظ کنید، می‌توانند آرامش خود را حفظ کنند؟ ناموساً نمی‌توانند.

35